اگر احساس میکنید قبلاً فیلم «بالرینا» (Ballerina) ـ اسپینآف جدید جان ویک با بازی آنا د آرماس در نقش یک قاتل بالرین ـ را دیدهاید، احتمالاً یاد فیلم «گنجشک سرخ» (Red Sparrow) محصول ۲۰۱۸ افتادهاید که جنیفر لارنس نقش یک بالرین روسِ تبدیلشده به جاسوس را بازی میکرد. یا شاید هم یاد فلشبکهای فیلم «بلک ویدو»ی مارول افتادهاید؛ جایی که دوران کودکی این ابرقهرمان در «اتاق قرمز» روسی، با تمرینات رقص باله و آموزشهای مرگبار ترکیب شده بود.
ای کاش هالیوود بالاخره دست از این استعاره تکراری برای نمایش قدرت مرگبار زنانه برمیداشت. اما فعلاً همینجاییم، جایی که شخصیت «ایو ماکارو» با بازی آرماس، توسط همان قبیله روسکا روما (دوباره روسی!) بزرگ شده که جان ویک (کیانو ریوز) را به قاتل ترسناکی به اسم بابا یاگا تبدیل کرد؛ او هم در قتل و هم در حرکات بالهای حسابی تعلیم دیده است. حالا او به دنبال انتقام از مردی است (با بازی گابریل برن در نقش صدراعظم) که مسئول مرگ پدرش (دیوید کاستنیادا) بوده و همزمان سعی میکند از کلیشههای تکراری «قاتل زن» هم فرار کند.
مربی او، نوگی (شارون دانکن-بروستر)، در لحظهای به چشمانش نگاه میکند و میگوید: «مثل یه دختر بجنگ» ـ شعاری که در تیتراژ پایانی فیلم هم تکرار میشود، آن هم روی ترانهای از گروه Evanescence و K Flay. انگار که نایکی با یک ون پُر از لگهای ورزشی ضدعرق به صحنه آمده تا چیزی بفروشد! وقتی ایو با شخصیت نورمن ریداس و دختر کوچکش مواجه میشود، روایت فیلم دو دل است که آیا این مواجهه حس مادری او را بیدار کرده یا صرفاً از اینکه همه چنین فرضی از او دارند شگفتزده شده.
نکته آزاردهنده اینجاست که فیلم«Ballerina» گاهی در دام همان کلیشههای قدیمی و همیشگی این ژانر میافتد، اما خوشبختانه در عوض، مبارزات خشن و خلاقانه شخصیت ایو را داریم که واقعاً فیلم را نجات میدهد. او به خوبی جان ویک، مشت و لگد میخورد و چند برابرش پس میدهد؛ با یک جعبه نارنجک و یک شعلهافکن غوغا به پا میکند و تماشاگر را حسابی هیجان زده می کند.
در یک صحنه جالب، هر بار که ایو یک نفر را میزند، کانال تلویزیون عوض میشود! برای لحظهای روی سکانس معروف «استیمبوتم بیل جونیور» میمانیم که نمای جلوی خانه روی باستر کیتون میافتد ـ ادای دینی به این حقیقت که دنیای جان ویک در اصل ترکیبی از خشونت و زیبایی و نوعی بزنبکوب کُمیک است (و در «بالرینا» هم پر از این لحظات هست گرچه به شاعرانگی سقوط جان ویک از پلههای پاریس در قسمت چهارم نمیرسد).
ایو واقعاً «مثل یه دختر مبارزه نمیکند»؛ بلکه مثل یک بازیگر که میخواهد فراتر از نقش باند گرلِ قبلی خود برود و تواناییاش را بهعنوان یک ستاره اکشن اثبات کند، میجنگد. آرماس دقیقاً میداند که هنوز نقش مرلین مونرو در ذهن بینندهها مانده؛ ترفندش این است که بهجای تغییر آن تصویر، عصبانیت را روی همان تصویر قبلی سوار میکند ـ و این رویکرد عالی جواب داده است.
در واقع، فیلم «Ballerina» نتیجه فراز و نشیبهای زیاد در مسیر تولید است؛ فیلمنامه اولیه از شِی هتن بود و بعداً آنرا وارد دنیای جان ویک کردند، با همکاری نامرئی امِرالد فنل (نویسنده Saltburn). هرچند کارگردان رسمی فیلم لن وایزمن است، اما فیلمبرداری مجدد زیادی با هدایت کارگردان اصلی جان ویک (چاد استاهلسکی) انجام شد.
فیلم Ballerina از نظر ذات، کاملاً حس و حال دنیای جان ویک را دارد، حتی اگر حضور کوتاه کیانو ریوز پرت و غیرضروری باشد. گرچه چیزی به عمق این دنیا اضافه نمیکند، اما دستکم بسیار به شوخی جالب این دنیای عجیبوغریب که همه ساکنانش حرفهای ترورند، وفادار میماند. اگر واقعاً قرار باشد ادامه بدهند، کاش خلاقیت بیشتری در مشاغل فرعی زنان قاتل ببینیم؛ مثلاً قاتل، راهبر سگ؟!
ایندپندنت
نمره: 6/10
آشغال، یک دهم سری ویک هم نبود نه اکشن، نه حتی داستان !!
این پاپت هم فعلا کردنش ستاره هالییوود تو هر نقشی هم ضعیفه که متاسفانه آیینه این روزهای هالیووده که حتی تو نسل مثلا جدید بازیگرا هم افت محسوسی کرده.