“آبراهام لینکلن: شکارچی خون آشام” اساسا مشکل فیلمنامه دارد و هیچ ایرادی به غیر از فیلمنامه برش وارد نیست، مشکل اساسی فیلمنامه، منطق روایی اش است، که اصلا مشخص نیست این فیلم میخواهد چه بگوید و یا اصرار بر چه دارد، یه داستان تخیلی و کاملا پرت و پلا، و تا جایی که شده است در فیلمنامه قانون گذاری شده است که تا حدودی ضعف های فیلمنامه پوشیده شود، به عنوان مثال همین قانون های خون آشام ها است که در هر فیلمی قانون های متفاوتی دارن که یکی از آن قانون ها را می گویم، در فیلم ” آبراهام لینکلن: شکارچی خون آشام” این قانون وجود دارد که خون آشام ها نمی توانند خون آشام های دیگری را بکشند ولی می توانند بر علیه هم باشند و تو یک فیلم دیگری مثل فیلم “گرگ و میش” خون آشام ها هم می توانند بر علیه هم باشند هم می توانند همدیگر را به دیارباقی بفرستند، و از همین قبیل قانون ها که فقط برای گره زدن فیلم استفاده میشود و در آخر هم مشخص نمیشود که منظور این قانون ها چه است و اصلا برای چه خون آشام ها باید همچین قانون هایی داشته باشند. بازی بازیگران فیلم خیلی خوب و باورپذیر است و بازی “بنجامین واکر” در نقش “آبراهام لینکلن” خیلی خوب است و بسیار خوب از پس اکشن فیلم بر آمده است و انصافا هم فیلم هم اکشن خوبی دارد هم جلوه های ویژه ی خوبی، که فیلم را سرگرم کننده کرده است مخصوصا آن سکانس قطار بر روی پل آتش گرفته که اوج جلوه های ویژه فیلم بود و نبرد “بنجامین واکر”(در نقش آبراهام لینکلن) با آن خون آشام در کنار آن اسب ها بسیار زیبا و لذت بخش بود، در کل عرض میکنم که ” آبراهام لینکلن: شکارچی خون آشام” اکشن خوش ساخت و یکدستی است که دیدنش واقعا خالی از لطف نیست و هنگام دیدن فیلم منتطق را دور بی اندازین و از اکشن آن لذت ببرید چون بسیار سرگرم کننده و دیدنی است(اگر طرف دار فیلم های اکشن به سبک سری “ماتریکس” هستید)
نمره: 6.3 از 10
منتقد:محمدرضا سیلاوی