افسانه بایگان با اشاره به بازی خود در فیلم “مرواریدهای خلیج فارس” به کاگردانی حسین قاسمی جامی درباره چگونگی انتخاب این فیلمنامه گفت: من در دو سال گذشته نتوانستم سناریویی را انتخاب کنم اما وقتی با این سناریو برخورد کردم دیدم خیلی از ارزش هایی که من عمیقا به آنها باور دارم و همچنین ارزش هایی که در سرشت هر ایرانی هست، این فیلمنامه هم دارا بود.
وی ادامه داد: با اینکه نقش نسبتا کوتاه بود و فیلم هم کار مردانه ایست اما باز هم دوست داشتم که در آن بازی کنم. می گویم این فیلم مردانه بود چون نقش های اصلی را بیشتر مردان بازی میکنند و بیشترین حجم قصه روی آب و در کشتی پیش می رفت بنابراین نقش زنان در فیلم بیشتر حاشیه ای بود اما من امیدوارم در همان چند صحنه ای که بازی داشتم توانسته باشم وجه مونث کار را احیا کنم و باری را که عده ای از زنان در جامعه از دور یا نزدیک در برخورد با موضوع جنگ به دوش کشیدند به نمایش بگذارم.
این بازیگر سینما و تلویزیون درباره جزییات نقش خود نیز عنوان کرد: من همسر ناخدای کشتی جوشن را بازی می کردم که در یک عمل قهرمانانه در بحران جنگ خلیج فارس با کشتی خود به زیر آب می رود، از این ناخدا فرزندی باقی می ماند که او حتی نمی تواند فرزندش را ببیند. زن به تنهایی این کودک را بزرگ می کند و ماجرا در واقع از شب عروسی این فرزند آغاز می شود که به دنبال هویت پدر میگردد.
وی با اشاره به خاطرات خود از زمان جنگ یادآور شد: ما فرزند زمان جنگیم و آن دوران را کاملا احساس کرده ایم. هرچند ممکن است در بطن ماجرا نبوده باشیم اما موشک بارانی که در تهران صورت گرفت باعث شد ما هم تا حدی از آرامش خود فاصله بگیریم و به موضوعی که به کشور ما تحمیل شده بود بیشتر نزدیک شویم. من در آن سال ها بسیار علاقمند بودم به جبهه بروم و یک شب حتی به سرم زد که موهای خود را با نمره 4 کوتاه کنم. هنوز ابتدای موشک باران تهران بود و من حدودا 24 سال داشتم. ابتدا این تصمیم را با پدرم مطرح کردم که به طور مفصل با من صحبت کرد. پدرم شخصی منطقی و ملایم بود و به من توضیح داد که این اقدام بسیار غیر منطقی است و من قانع شدم.
بازیگر “کنعان” در ادامه انگیزه خود از حضور در جبهه را اینگونه بیان کرد: موارد زیادی باعث شده بود به رفتن به جبهه علاقمند شوم اما شاید بخشی از آن به کتاب های دکتر علی شریعتی مربوط می شد که روی من تاثیر زیادی گذاشت و هنوز هم این کتاب ها را دوست دارم بنابراین شاید بخشی از این مساله واقعا اعتقادی باشد. همسن و سالان من در آن دوره با مطالعه و اندیشه سروکار بیشتری داشتند و من فکر میکنم الان این علاقه کمرنگ تر شده است.
بازیگر سریال “وضعیت سفید” اضافه کرد: از طرف دیگر این اتفاقی بود که برای وطن و خاک ما رخ داده بود و بسیاری بدون هیچ انگیزه اقتصادی یا جاه طلبانه به جبهه ها رفته بودند. درنهایت سادگی این امر اتفاق افتاده بود و حتی این انگیزه در بسیاری موارد بدور از پیچیدگی های فلسفی و فکری بود. درواقع نوعی احساسات عمیق انسانی وجود داشت که افراد فکر می کردند هم وطنان آنها در خطر هستند و برای این منظور باید کاری کرد. این سادگی به حدی بود که وقتی هم اکنون هم از این خاطرات سخن گفته می شود همه حسرت آن صمیمیت و بی ریایی ها را می خورند. درواقع فرهنگ خاصی میان این آدم ها وجود دارد که وقتی به آنها نزدیک می شوید براحتی با آنها احساس همدلی و صمیمیت می کنید گویی که سالهاست انها را از نزدیک می شناسید.
بازیگر “کافه ستاره” درباره چگونگی همذات پنداری خود با این نقش گفت: من در صحبتهایی که با خانواده های رزمندگان و شهدا داشتم دیدم اولین اتفاقی که در آنها با شنیدن واژه مفقوالاثری رخ می دهد ناباوری است. این فقدان بدون دیدن جسد، شوک عظیمی را در این عزیزان به جای میگذاشت. این ناباوری برای من قدم اول بود و بعد باور کردن و در مراحل بعدی این باور به استوار شدن و تکیه کردن به یک سری از ارزش ها منجر می شد و در نهایت شخصیتی را که به یک شیرزن و زنی از جنس زینب تبدیل کرد.
وی در ادامه درباره اینکه چرا در این چند ساله کمتر سناریویی را پذیرفته است، اظهار کرد: مجموعهای از نقشهایی که به من در سینما و تلویزیون پیشنهاد شد تکراری بود و حتی کپی دست چندم از کارهای خوبی بود که پیش از این بازی کرده بودم و من پرهیز میکنم از اینکه بخواهم این نقش های تکراری را بازی کنم. شاید در دورانی نقشهای تکراری بازی کرده ام و آنها باعث شد که احساس کنم به یک تکنسین تبدیل می شوم بنابراین سعی کردم دیگر این اتفاق تکرار نشود.
بازیگر سریال “راه طولانی” در پایان خاطرنشان کرد: این تازه بودن در کارهای خلاق موجب نوعی زندگی و حیات می شود. اینکه حس جاری لحظه را دریابید و اسیر روزمرگی ها و عقل حسابگر نشوید. حتی در کار بازیگری نباید نگران فراموش شدن بود اگر حضور تکراری و بدون خلاقیت باشد دیگر ارزشی ندارد و نبودن آن بهتر است. در این مساله شاید چگونگی نگاه به زندگی و هدفی که آدمها در زندگی دارند بسیار مهم باشد. من در “شوق پرواز” دیالوگی داشتم که الان این جمله نگاه خود من در زندگی هم هست و آن اینکه من میان “عقل و عشق، عشق را انتخاب کردم”. در انتها آرزو می کنم با حفظ کرامت انسان ها در همه دنیا صلح برقرار باشد. انسان ها درک کنند که به حقیقت اعضای یک پیکرند و آگاهی و عشق بر کهندردهای انسانی پیروز شود.
فیلم سینمایی “مرواریدهای خلیج فارس” به تهیه کنندگی داود حیدری و کارگردانی حسین قاسمی جامی در دستور کار تولید موسسه فرهنگی هنری شاهد قرار گرفته است. طبق برنامهریزیهای انجام شده قرار است این فیلم برای نمایش در جشنواره فجر سال جاری آماده شود. موضوع فیلم درباره رشادتهای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در گذشته و حال است و بیش از 70 درصد آن اتفاقات این فیلم روی ناو و دریا اتفاق میافتد.
در خلاصه داستان “مرواریدهای خلیج فارس” آمده است: در شب عروسی دختر سرگرد هادی فرمانده سابق تکاوران نیروی دریایی با پسر شهید ناخدا محمدی، سرگرد هادی متوجه میشود که داماد به محل شهادت پدرش رفته است. هادی برای پیدا کردن او به محل مورد نظر میرود اما…
امین حیایی در نقش ناخدا محمدی (ناخدای ناوشکن جوشن)، هادی ساعی در نقش هادی (فرمانده تکاوران نیروی دریایی) و افسانه بایگان در نقش زهرا(همسر ناخدا محمدی) از بازیگران اصلی “مرواریدهای خلیج فارس” هستند.
مهر