داستان فیلم :
آلدن ( مارلون براندو ) دیپلمات ثروتمند آمریکایی است که برای سفری تفریحی با کشتی به هنگ کنگ رفته و در آنجا با کنتس اهل روسیه به نام ناتاشا ( سوفیا لورن ) آشنا می شود. آلدن در هنگام بازگشت از سفر تفریحی اش متوجه می شود که ناتاشا بصورت مخفیانه در کابین او در کشتی پنهان شده تا بدون گذرنامه به آمریکا مسافرت کند و…
کارگردان :
چارلی چاپلین : چارلی مهمترین و تاثیرگذارترین شاگرد مک سنت و فرزند یک نمایشگر تالارهای محلی موسیقی انگلیسی به نام جرالدین چاپلین بود.
والدین چاپلین هر دو هنرمندانی در سالن بزرگ شهر لندن بودند و هر دو بازیگر و آوازهخوان، اما پیش از آنکه وی 3 ساله شود از هم جدا شدند.
چارلی آواز خواندن را از مادرش آموخت. بعدها مادرش دچار بیماری روانی میشود و در یک آسایشگاه در حوالی لندن بستری میشود.
اما پدرش زمانی که چارلی ۱۲ ساله بود، فوت شد. زمانی که مادرش در یکی ازاجراهای زنده تئاتر که برای سربازان اجرا میشد، جسمی به سر وی برخورد کرد و آسیب دید، چارلی 5 ساله روی صحنه رفت و تماشاچیان عصبانی را با خواندن آهنگی سرگرم و آرام کرد.
با بستری شدن مادر، چارلی و برادرش رابطهٔ عمیق تری پیدا کردند و هر دو با استعداد بالایی که داشتند در همین سالن قدیمی که پدر و مادرشان در آن کار میکردند، مشغول به کار شدند.
چاپلین در سال 1910 با برادرانش استودیو چاپلین را تاسیس کردند. در سال ۱۹۲۸ مادر چاپلین،درست در زمانی که ۷ سال از انتقال وی توسط پسران به هالیوود میگذشت، ازدنیا رفت. بعدها چارلی از وجود برادری ناتنی از سمت مادر آگاه شد به نامویلر دریدن که این برادر نیز به مابقی برادران استودیو چاپلین پیوست.
چاپلین یهودیزاده فقیری بود که دوران کودکی را در دشواری و تنگدستی گذراند و در نخستین سالهای شکوفایی در امریکا، با تکیه بر خلاقیت و استعداد خود به اوج شهرت رسید.
در سال ۱۹۱۳ بازی چاپلین در آمریکا مورد توجه یکی از فیلمسازان قرار میگیرد و از آن پس با شرکت فیلمسازی کی استون همکاری میکند.
وی نخستین فیلمش را با نام ساختن یک زندگی که فیلم کمدی بود در سال ۱۹۱۴آغاز کرد. در این کمپانی و با این فیلم چاپلین به شهرت رسید. به تدریج چاپلین به محبوبترین هنرمند تاریخ سینما تبدیل شد و تهیهکنندگی آثارش رانیز بر عهده گرفت.
در 1913، هنگامی که با دستمزد 150 دلار در هفته در کمپانی کی استون استخدام شد، یک بازیگر سیار نمایشهای وودویل امریکایی بود.
در نخستین فیلمی که به نام در تلاش معاش (1914) برای مک سنت بازی کرد،نقش یک شیک پوش تیپیک انگلیسی به او محول شد، اما با فیلم دومش، مخمصه غریب مبیل 1914، کارکتر یک ولگرد کوچولو را معرفی کرد؛ کارکتری که بعدها او راشهره آفاق ساخت و به یک نماد جهانی سینمایی از یک فرد عامی در دوران ما بدل کرد.
چاپلین در کمپانی کی استون در 34 فیلم کوتاه و 6 حلقهای داستانی باعنوان رمانس ناکام تیلی (1914) به کارگردانی مک سنت بازی کرد و کاراکتر این دلقک ریزنقش محزون را به تدریج پرورش داد. شخصیتی با کفشهایی که برایش بزرگ بودند، شلواری گشاد و کتی تنگ که کلاه لبهدار دربی بر سر می گذاشت.
شخصیت پردازی درخشان او، همراه با حرکات پانتومیم که چارلی تبحر بیمانندی در آن داشت، از ولگرد کوچولو انسانی ساخت که با جهان پیرامون خودبه کلی بیگانه است.
از جمله مشهورترین فیلمهایی که چاپلین در کمپانی اسانی ساخت، میتوان به ولگرد، شغل، بانک، شبی در نمایش اشاره کرد. این فیلمها در سال 1915 ساخته شدند.
این فیلمها چندان مورد استقبال قرار گرفتند که چارلی سال بعد درخواست هفتهای 10 هزار دلار به اضافه پیش پرداختی معادل 150000 دلاری پس از امضای قرارداد برای ساختن 12 فیلم برای کمپانی میو چوال را کرد.
معروفترین فیلمهای چاپلین در کمپانی میوچوال عبارتند از: بازرس فرودگاه 1916، مامور آتش نشانی 1916، ساعت یک صبح 1916، سر سره بازی 1916،سمساری 1916، خیابان اوباش 1917، مهاجر 1917، ماجراجو 1917.
چاپلین در سال ۱۹۱۹ به همراهی تعدادی از دوستان سینماییاش اتحادیه سینماگران را تاسیس کرد. آن زمان این فرصت برای او پدید آمده بود تا پس ازسالها، به دلمشغولیهای خود بپردازد و فارغ از نظام مافیایی حاکم برهالیوود، حرف دل خویش را به زبان تصویر بیان کند.
بسیاری چارلی چاپلین را تنها یک کمدین موفق میدانند حال آنکه او در طول زندگانی خود در زمینه موسیقی نیز استعداد فراوانی از خود نشان داد. ساخت موسیقی فیلم کار عادی وی بود و توانست در مجموع موسیقی 23 فیلم را به پایان برساند. موسیقی فیلم لایم لایت ساخته چالین در سال 1972 برنده جایزه شد.
شخصیت چاپلین بیشتر به عنوان «آواره» شهرت یافت که در زبانهای مختلف دنیا مفهومی به مانند فردی ولگرد با رفتارهای پیچیده اما بزرگ منشانه داشت. در سال ۱۹۱۵ چاپلین با یک کمپانی تازه قرارداد بست و مشغول ساخت فیلمهای بلندتری شد.
در سال ۱۹۱۶ کمپانی فیلم موچوال مبلغ ۶۷۰ هزار دلار با چاپلین قراردادبست و در مدت ۱۸ ماه وی ۱۲ فیلم بلندمدت کمدی برای آنها ساخت که در این نوع از ویژگی ممتازی در تاریخ سینما برخوردار بودند. در واقع تمام فیلمهای که در این کمپانی ساخته شد، به یک اثر کلاسیک سینمای کمدی تبدیل شدند.
در پایان این سالها آمریکا وارد جنگ جهانی شد و چاپلین دورهٔ جدیدی ازسینمای خود را با دوستانی آغاز کرد. از سال ۱۹۱۸ چاپلین در استودیو خودمشغول به کار شد. تمام فیلمهای پیشین دوباره ویرایش و کات شدند و درسالهای مختلف موسیقی و تدوین جدید صورت گرفت.
دیکتاتور بزرگ نخستین فیلم کاملا ناطق چاپلین بود که در اوضاع نابسامان جهانی در دهه 40، اثری ضد نازی بود. این فیلم در مورد دیکتاتوری اروپایی ودر واقع تاریخچه زندگی آدنوید هینکل، دیکتاتور کشور خیالی تامانیا است که دست به کشتار یهودیها میزند و اروپا را درگیر جنگ میکند.
برخی این فیلم را نپسندیدند و برخی جنبه سیاسی آن را جدی و برخی آن رابه قدر کافی جدی نگرفتند. با این حال این فیلم از نظر تجاری محبوبیت فراوانی پیدا کرد و چاپلین را همچنان به عنوان یک ستاره در اوج نگاه داشت.
سر انجام، سر چارلز اسپنسر چاپلین 25 دسامبر سال 1977 در سن 88 سالگی درگذشت.
منبع : همشهری آنلاین
بازیگران :
مارلون براندو : مارلون براندو ۳ آوریل سال ۱۹۲۴در ایالت نبراسکا آمریکا به دنیا آمد.
براندومدتی به مدرسه نظامی رفت و بعد به کارهای مختلفی مشغول شد و نهایتا برای شرکت در کلاسهای بازیگری راهی نیویورک شد و نزد استادش؛ استلا آدلر، متد استانیسلاوسکی را آموخت.
مدتی بعد براندو به مدرسه بازیگری اکتورز استودیو که الیا کازان آن را اداره میکرد، راه پیدا کرد و در آنجا زیر نظر لی استراسبرگ متد اکتینگ (روشی که بازیگر برای اجرای نقش باید مدتی آن نقش را زندگی کند) را تکمیل کرد.نخستین حضور براندو بر پرده سینما بازی در فیلم مردان ساخته فرد زینه مان در سال 1985 بود. او برای آماده کردن نقشش در این فیلم بیش از یک ماه خود را دربیمارستان بستری کرد. کاری که از دید بسیاری از بازیگران مجرب آن دوران مانند لارنس الیویه یا کلارک گیبل حماقت محض محسوب میشد.
اویکی از تاثیرگذارترین بازیگران تاریچ سینما است. از فیلمهای مشهوری که وی در آنها ایفای نقش کردهاست میتوان به اتوبوسی به نام هوس در نقش استنلی کووالسکی، در بارانداز در نقش تری مالوی هر دو به کارگردانی الیا کازان وپدرخوانده در نقش دون ویتو کورلئونه اشاره کرد. بسیاری بهترین نقش او را پدر خوانده میدانند.
این بازیگر آمریکایی در بین بسیاری از علاقمندان به سینما و منتقدان به عنوان بهترین بازیگر تاریخ سینما شناخته میشود. وی در نقشهای متفاوتی بازی کرده است؛ از شکسپیر تا موزیکال، از درام تا کمدی. در مردها و عروسکها در نقش اسکای مسترسون همه را مجذوب کرد. در شورش در کشتی بونتی نقش فلچرکریسچن ضعیف النفس را داشت.ساخت بونتی مصادف بود با قطع پیوند براندو با صاحبان هالیوود. در سال 1960 سربازهای یک چشم را کارگردانی کرد و در تعقیب و انعکاس در چشمان طلایی بازی کرد و سپس در سال 1972 در نقش دون کورلئونه در پدرخوانده ظاهر شد.
هنگامیکه آکادمی اسکار او را به عنوان برنده برگزید، وی زن سرخپوستی را برای گرفتن جایزه، از جانب خود مامور کرد تا به این وسیله توجه عموم به وضع رقتبار سرخپوستان آمریکا جلب کند. وی روز به روز بیشتر معطوف مسائل ومشکلات بشری شد و فیلمهای آخر او نشانگر این گونه تمایلات سیاسی و اجتماعی اوست.
براندو پیشکسوت سبکی معروف به نام متدی بود که بلافاصله پس از او بازیگرانی مانندجیمز دین و مونتگومری کلیفت و سالها بعد پل نیومن، داستین هافمن و رابرت دنیرو با درخشش خود این سبک را در سینمای آمریکا تثبیت کردند.چاقی مفرط درسالهای پایانی برای براندو بسیار دردسر آفرین بود. فرانسیس فورد کاپولا کارگردان پدرخوانده برای متقاعد کردن تهیهکنندگان فیلم برای انتخاب براندو تلاش زیادی کرد. چرا که عقیده داشتند زمان این بازیگر دیگر گذشته است.پس از پدرخوانده دوباره نام براندو در جهان سینما مطرح شد. پس از این بود که براندو در فیلمهای مطرحی مانند آخرین تانگو در پاریس، اینک آخر الزمان و آبگیرهای میسوری بازی کرد. نقش کوتاه او در انتهای فیلم اینک آخرالزمان نیزاز به یاد ماندنیترین نقشهای تاریخ سینماست.
مارلون براندو ستاره افسانهای سینما روز جمعه 2 ژوئیه سال 2004 در سن 80 سالگی پس از مدتها بیماری در بیمارستانی در لس آنجلس درگذشت.
سوفیا لورن : سوفیا لورن با نام اصلی سوفیا ویلانی شیکولونه در ۲۰ سپتامبر ۱۹۳۴ در رم زاده شد. پدرش مهندس و مادرش بازیگر و آموزگار پیانو بود.او در مورد خودش گفته است: “من ایتالیایی نیستم، من ناپلی هستم و این چیز دیگری است.
بعد از امتناع پدر سوفیا از ازدواج با مادرش که او را بدون هیچ پشتیبانی رها کرد.خانواده لورن یک فرزند دختر مشترک دیگر به نام آنا ماریا ویلانی در سال ۱۹۳۸ داشتند. سوفیا، مادرش و ماریا با مادربزرگ لورن در پوتزولی نزدیک ناپل زندگی میکردند. لورن دو نابرادری جوانتر پدری به نامهای جولیانو و جوزپه دارد.
در طول جنگ جهانی دوم، بندر و کارخانه مهمات در پوتزولی هدف بمباران مکرر از متفقین بود. در طی یک حمله، هنگامی که لورن به پناهگاه فرار کرد او مورد اصابت گلوله قرار گرفت و از چانه زخمی شد. بعد از این، خانواده او به ناپل جایی که خویشاوندان دورشان در آنجا بودند، نقل مکان کرد. بعد از جنگ، لورن و خانوادهاش به پوتزولی برگشتند. مادربزرگ او یک میخانه در اتاق نشیمن خانه خود که گیلاسهای مشروب خانگی میفروخت باز کرددر آنجا مادرش پیانو مینواخت، خواهرش میخواند و سوفیا منتظر مشتری بود و ظرفها را میشست. این مکان بسیار محبوب برای سربازان آمریکایی مستقر در نزدیکی آنجا بود.
او در شانزده سالگی، مدل یک مجلّهٔ ماهانه بود و از همین راه به عالم سینما راه یافت فعالیت سینمایی اش را با نقشهای کوچک در فیلمهای کوچک ایتالیایی آغاز کرد اولین نقشش را در فیلم روشناییهای وارتیه درسال ۱۹۵۰ ایفاکرد. سوفیا در رقابتهای زیبایی محلی هم شـرکت میکردو چندین جایزه دریافت نموده اما سرانجام توسط کارلو پونتی تهیه کننده سینمایی کشف شد وبه عالم سینما راه یافت.
پونتی، لورن را نخستین بار زمانی دید که هر دو در یک مسابقه ملکه زیبایی شرکت کرده بودند؛ پونتی ۳۷ ساله داور مسابقهای بود که سوفیای ۱۵ ساله در آن با دیگران رقابت میکرد. او مقدمات ستاره شدن سوفیا را آماده کرد؛ از فراگیری فن بازیگری گرفته تا آموختن درس زبان انگلیسی.
با تلاش کارلو پنتی نامش به سوفیا لورن تغییر کرد. اوابتدا در فیلمهای برده فروشی سفید و «دوشیزگان در خطر» بازی کرد و سپس در فیلمهای دختر رودخانه، آتیلا، چرخ و فلک تا پل و حیف که خیلی حقهای ظاهر شد. زمانی که رم رقیب اصلی هالیوود در تولید فیلم بود او ستاره بسیاری از محصولات سینمائی رم بود و با کارگردانانی چون فدریکو فلینی و ویتوریو دسیکا کار کردهاست و مارچلو ماستریانی همبازی او در بسیاری از فیلمهایش بود.
نتیجه یک نظر خواهی در ایتالیا میگوید مردم ایتالیا بیشتر از هر نقش دیگر سوفیا لورن، بازی او را در برابر مارچلو ماستریانی در فیلم دیروز امروز و فردا ساخته ویتوریو دسیکا را دوست دارنداین فیلم با همین نام در زمان خود در ایران نیز با استقبال بسیار روبرو شد. لورن قراردادی که با استودیو پارامونت بست به شهرت جهانی دست یافت از جمله فیلمهای وی در این دوره را میتوان «غرور و شهوت، هوس زیر درختهای نارون، قایق خانگی، ثعلب سیاه و زن اونجوری»را نام برد. وی از جمله هنر پیشگانی است که این حرفه را از صفر شروع کرد و درنتیجهٔ تلاش بسیار، مقام ممتازی به دست آورد. و درسال ۱۹۶۱ فیلم مشهور ال سید را بازی کرد.
لورن توانایی بازیگری وسیعی حتی در حوزه کمدی داشت به ویژه در پروژههای ایتالیایی، که میتوانست به راحتی افکار خود را ابراز کند هر چند در یادگیری زبان انگلیسی هم به خوبی پیشرفت داشت، جایزه اسکاری که بدست آورده اولین جایزه مهم اسکار برای یک بازیگرزن غیر انگلیسی زبان بود. لورن یکی از مشهورترین بازیگران زن جهان بود و هم زمان به بازی در فیلمهای آمریکایی و اروپایی مشغول بود و با بزرگترین ستارگان مرد سینماکار میکرد. در سال ۱۹۶۴ با بازی در فیلم سقوط امپراتوری رم و دریافت دستمزد یک میلیون دلاری بازی اش را کامل کرد. فعالیت لورن پس از مادر شدنش کاهش یافت و در ۴۰ و ۵۰ سالگی در فیلمهای همچون سفر و روز خاص بازی کرد. در دهه ۶۰ در انتخاب فیلمها وسواس بیشتری به خرج میداد در سال ۱۹۹۱ به خاطر خدماتش به سینمای جهان اسکار افتخاری دریافت کرد و به عنوان یکی از گنجینههای سینمای جهان معرفی شد. در فیلم آماده پوشیدن رابرت آلتمن در سال ۱۹۹۵ هم حضوری موفق داشت. فعالیتهای جاری وی در سال ۲۰۰۳ حضور مختصری در کلیپ موسیقی زندگی آمریکایی مدونا داشت، در سال ۲۰۰۶ هم در مراسم افتتاحیه المپیک زمستانی تورین پرچم المپیک را حمل کرد در سال ۲۰۰۷ هم در سن ۷۲ سالگی در فیلم تقویم قراربود جلوی دوربین برهنه شود وازاین کار منصرف شد. سوفیا لورن بازیگر سرشناس ایتالیایی در طول ۷۲ سال زندگی هنری درحدود۹۰ فیلم به ایفای نقش پرداختهاست از آخرین کارهایش میتوان به حضور در جشنواره ‘’ ونیز’’ به خاطر بازی در فیلم پسرش ‘’ ادواردو پونتی’’ با عنوان ‘’در میان غریبه ها’’ اشاره کرد.
در سال ۱۹۵۸ به خاطر بازی در فیلم ثعلب سیاه، موفق به دریافت جایزه فستیوال وِنیز شد. پس از جنگ جهانی دوم سوفیا لورن سمبل زن ایتالیائی به ایتالیا بازمیگردد و در فیلم مهم ویتوریو دسیکا که زندگی یک مادر و دختر را در جنگ به تصویر میکشد بازی میکند. با نام دو زن باهمکاری ژان پل بلموندو ایفای نقش میکند و اولین جایزه اسکارش و جوایز «جشنواره فیلم کن»، «جشنواره فیلم ونیز» و «جشنواره فیلم برلین» را در سال ۱۹۶۰ به واسطه همین فیلم دریافت کرده ودومین جایزه اسکار را ازفیلم ازدواج به سبک ایتالیایی در سال ۱۹۶۴ در یافت میکند و در سال ۱۹۹۱ جایزه اسکار افتخاری رانیز کسب میکند. فیلم دیروز، امروز، فردا با نقش آفرینی او و مارچلو ماستریانی در همان سال موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی شد.
«لورن» در سال ۱۹۶۲ جایزه بهترین بازیگر زن را از بافتا و در سال ۱۹۹۴ جایزه خرس طلای افتخاری را از جشنواره برلین کسب کرد.
لورن در سال ۱۹۶۱ بهترین بازیگر زن جشنواره کن شناخته شد و در سال ۱۹۹۱ جایزه سزار افتخاری به وی اعطا شد. از دیگر افتخارات سینمایی سوفیا لورن میتوان به دوربین طلای آلمان، چهار جایزه بهترین بازیگر گلدن گلوب، بهترین بازیگر زن جشنواره مسکو (۱۹۶۵)، بهترین بازیگر جشنواره سنسباستین (۱۹۷۴)، بهترین بازیگر جشنواره ونیز (۱۹۵۸) و شیر طلای افتخاری جشنواره ونیز (۱۹۹۸) اشاره کرد. ستاره شهرت وی در قدمگاه مشاهیر هالیوود نقش بسته است.
جشنواره فیلم استانبول جایزه یک عمر فعالیت پرثمرهنری را به «سوفیا لورن»، هنرپیشه قدیمی سینما اهدا کرد. این هنرپیشه اعلام کرد این جایزه را کنارتندیس اسکارش قرار خواهد داد.
در سال ۲۰۰۹، پس از پنج سال دوری از گروه و چهارده سال از هنرنمایی در یک فیلم تئاتری برجسته آمریکایی، او در نسخه فیلمی ناین که بر پایه یک تئاتر موزیکال برادوی بود هنرنمایی کرد و داستان کارگردانی را که بحرانهای میانسالیش سبب میشود تا او برای کامل کردن آخرین فیلمش تقلا کند. او مجبور است که تحت تاثیر زنان متعدد ی که زندگیش را شکل دادهاند شامل مادر مرحومهاش تعادل برقرار کند. سوفیا لورن اولین و تنها انتخاب مارشال برای این نقش بود. همچنین در این فیلم دانیل دی-لوئیس، پنلوپه کروز، کیت هادسون، ماریون کوتیار و نیکول کیدمن هنرنمایی کردهاند. به عنوان بخشی از انتخاب بازیگران او (سوفیا لورن) اولین نامزدیش را برای جایزه انجمن بازیگران فیلم دریافت کرد.
منبع : ویکیپدیای فارسی
نکاتی که احتمالا درباره « کنتسی از هنگ کنگ » نمی دانید :
مارلون براندو تا پیش از همکاری با چارلی چاپلین ،همواره از او به عنوان با استعدادترین کارگردان تمام ادوار نام برده بود اما پس از همکاری با وی در « کنتسی از هنگ کنگ » گفته بود : « وی احتمالا سادیستی ترین آدمی هست که تابحال در زندگی ام دیده ام!» چارلی چاپلین هم در مورد او گفته بود : « کار کردن با براندو غیرممکن است»
« کنتسی از هنگ کنگ » تنها فیلمی از چارلی چاپلین است که توسط یک استودیوی بزرگ تهیه شده است و پر هزینه ترین فیلم او نیز محسوب می شود؛ با بودجه ای 2 میلیون دلاری.
این فیلم، آخرین فیلمِ چارلی چاپلین در مقام کارگردان بود.
چارلی چاپلین برای بازیگر نقش اصلی مرد، کری گرانت یا رکس هریسون را می خواست اما نقش به براندو رسید.
خودِ چاپلین حضوری افتخاری در فیلم دارد که به دلیل چهره و گریم متفاوتی که تماشاگران از او سراغ داشتند، کمتر کسی توانست او را شناسایی کند!
« کنتسی از هنگ کنگ » تنها فیلم رنگی چارلی چاپلین می باشد.
در زمان فیلمبرداری نوعی آنفولانزا در لندن شایع شده بود که هم چارلی چاپلین و هم مارلون براندو به آن مبتلا شدند.
نسخه به اکران درآمده فیلم 15 دقیقه کوتاه تر از مدت زمان اصلی بود.
نازنین آفاق
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگیرد قانونی می شود.
به جامعه مجازی سایت مووی مگ بپیوندید و دوستان سینمایی جدید پیدا کنید!
کنتسی از هنگ کنگ : A Countess from Hong Kong
کارگردان : چارلی چاپلین
نویسنده : چارلی چاپلین
بازیگران :
مارلون براندو / اگدن میرز
سوفیا لورن / ناتاشا
زمان : 120 دقیقه
محصول : 1967
مهمترین افتخارات : –