در هفته ای که گذشت، سرکار مهناز خانم افشار به سلامتی مادر شدند و صاحب دختری به نام « لیا » شدند که باعث شد لوح زرینی را به جهت تبریک خدمتشان تقدیم نمائیم.
خانم مهناز افشار در هفته گذشته برای به دنیا آوردن فرزندشان راهی کشور آلمان شدند تا لیا خانم را در این کشور به دنیا معرفی کنند. لیا خانم هم که تازه چشم به جهان بازکرده بود، چندتایی پرستار دید که داشتند یه چیزایی توی مایه های ایش لیبه دیش و اینا می گفتند! خلاصه اینکه لیا خانم با امتیاز جرمن سیتیزنی هم به دنیا معرفی شد!
از این رو، به دلیل آنچه که « تبریک به بازیگر ممکلت بابت مادر شدن » می نامیم، به خانم افشار و همسر محترمشان جناب رامین، تبریک عرض کرده و برایشان روزهای خوبی در کنار لیا کوچولو آرزومند هستیم.راستی مگه قرار نبود این عزیز دل بزرگ بشه بعد خودش واسه خودش انتخاب کنه؟!
آقا من یه اعترافی بکنم! ما اینجا گاهی دور هم جمع میشیم و در مورد خیلی چیزها صحبت میکنیم. مثلا ما هنوز سر این اختلاف داریم که اجداد نازنین آفاق آیا نسبتی با همفری بوگارت داشته یا نه چونکه اجدادش در زمان مشترک حیاتش با همفری بوگارت هم محلی بودند! حالا اینکه اجدادش آن موقع ها با بوگارت پنچ گله بازی می کرده یا نون بیار کباب ببر، معلوم نیست. یا موضوع دیگه این هست که آیا جانی دپ و میثم با همدیگه اختلافات خانوادگی یا چیزی توی این مایه ها دارن که میثم همیشه گیر بهش میده یا که نه! در این مورد نسترن واحدی معتقده که چون میثم از اقوام ونسا پردایس هست،اینقدر آتیشش تنده روی دپ!
حالا اینارو برای چی گفتم؟ این موضوعات یه سری مسائل داخلی هست که معمولا داخل خانواده ای، کافی شاپی یا هرجای دیگه ای میگیم برای خودمون و یه حرفهایی می زنیم. اما در هفته گذشته جناب جهانگیر الماسی صحبت های این شکلی رو بصورت خیلی رسمی در مراسم تجلیل از فرج الله سلحشور از یک تریبون رسمی اعلام کردند که کلی باعث هنگ ما شد!
اقای الماسی گفتند که صحبت های آقای سلحشور درباره آنجلینا جولی باعث شد تا وی متحول شده و در انتخاب نقشهایش کلی دقت کنه و سر عقل بیاد! بعدشم بی خیال نشد و ادامه داد که خودِ آنجلینا جولی هم به رگ غیرتش برخورده و گفته که به شوهرم ( البته نمی دانم آن زمان شوهرش محسوب می شد یا نه! ) میگم بیاد ایران و بیفته به جون این آقای سلحشوری که به منِ آنجلینا جولی گفته ف…
آقا نکنید! زشته به خدا. همین الان هم کلی سوژه کردن ما رو! همینجوری دور هم جمع میشید یه چیزی میگید خب بزارید همونجا بین خودتون بمونه دیگه! آخه آقای الماسی، برادر، بزرگوار، شما دیگه چرا از اینجور حرف ها میزنید ؟ میومدی می گفتی یه بنده خدایی توی یه جای کشور تحت تاثیر صحبت های اقای سلحشور قرار گرفته، کسی هم کاری نداشت به شما، اما شما یکراست رفتید سراغ آنجلینا جولی بدبخت که معلوم نیست چه هیزم تری به شما فروخته که یه روز گفته میشه داره قرارداد امضاء میکنه که بیاد توی فیلم آقای ده نمکی، یه روزم که توسط آقای سلحشور داره ارشاد میشه!
بهرحال، به دلیل آنچه که « توهم ارشاد شدن بازیگر زن هالیوودی توسط فیلمساز ایرانی » می نامیم، یه تمشک زرین خیلی همچین شیک و شکیل را تقدیم آقای جهانگیر الماسی میکنیم که در هفته گذشته حسابی سوژه دست این و اون دادند تا به بهانه این اظهار نظر، کلی حرف زشت دیگه هم نثار این مملکت بکنند و از آب گل آلود ماهی بگیرند و … آقا بی خیال اصلا یه کاری کردید که…
در هفته ای که گذشت، یکدفعه ای خانم لادن طباطبایی که از سینما خداحافظی کرده بود ، در اینستاگرامش متنی غیرمنتظره منتشر کرد و نامه ای از زبان خود به دخترش نوشت که حسابی ناراحتمون کرد. متن ایشان بدین شرح است :
“دختر نازنینم، سها …
من گناهکارم، چون سالها سکوت کردم، چون توهین و تحقیر شنیدم و آبروداری کردم، چون خواستم زندگی و آرامش تو را حفظ کنم. حقارت ها و تهمتهایی را تحمل کردم که هیچ انسان باشرافتی تاب نمی آورد. کسی که ۱۷سال عاشقانه دوست داشتم، به ناجوانمردانه ترین روشها مرا خرد کرد، غیراز حقوق قانونی خود هر راه و بیراهی را بکار گرفت: بازوان ستبر و بی سیم و موتور و ژست های پلیس مخفی و مرموز … تهدید و ارعاب من و خانواده ام…. سکوت کردم.
پدر آبروی دختر است و این دشمن قسم خورده من، پدر تو و تنها عشق زندگی من بود. ۶سال از جدایی ما گذشته و من هنوز اینهمه نفرت او را باور نمیکنم. تو دختر زیبایم، اگر نیاز فوری به رسیدگی و آموزش نداشتی، اگر در آستانه بلوغ زود رس حاصل از اوتیسم نبودی، من همچنان سکوت میکردم.
تو با پدر بمانی و من حتی با درد ندیدنت بمیرم. مهم سلامت و آینده مستقل توست. امروز، دو سال تلاش و دوندگی من به ثمر نشست. بزرگترین مرکز تخصصی و استعداد یابی اوتیسم در جهان پذیرای توست. باید برویم، تا دیرتر برگردیم، اما با سهایی شکوفا شده و مفید برای جامعه…. دخترم مرا ببخش که برای کودکان اوتیسم فعالیت کردم، من از کجا میدانستم که پدرت بخاطر حضور من در تلویزیون و اطلاع رسانی اوتیسم، کمر به نابودی من میبندد.
از کجا میدانستم که از ترس تهدیدها و شرم تهمت های ناروایش، زندانی خانه و بی خواب میشوم. مرا ببخش که ترسو و ناتوانم، که از گرفتن حق خودم عاجزم. همین نوشته را هم فقط بخاطر عذرخواهی از تو و همراهان این صفحه مینویسم. آنهایی که من را با اراده و قوی خطاب کردند، اغلب به من میگویند که صبور هستم، خیلی زیاد.
اما تازگی فکر میکنم؛ صبوری از حد که بگذرد، توجیهی نیست برای ناتوانی و بی عرضگی؟ حالا که من چیزی برای از دست دادن ندارم. قصد توهین هم ندارم، اما دیگران باید بدانند که واقعیت چیست، هر چند که میدانم بابت این پست تقاص سختی خواهم داد.”
قبل از همه چیز ما تاکید میکنیم که زندگی خصوصی افراد مربوط به خودشون هست و ما ابدا در جایگاه قضاوت درباره آنچه که گذشته، نبوده و نیستیم و معتقدیم که همسر سابق ایشان هم قطعا حرف ها و دفاعیه هایی برای گفتن خواهند داشت.
با اینحال تا اطلاع ثانوی ، به دلیل آنچه که « آسیب روانی زدن به یک بانو که بازیگر سابق مملکت هم بوده » می نامیم، علی الحساب تمشک زرینی را به باعث و بانی ( چنانچه داستان واقعی باشد ) این کارهایی که خانم طباطبایی گفتند تقدیم میکنیم و کلی آرزو میکنیم که اینجور موارد که متاسفانه تعدادشون هم در کشور کم نیست، ریشه کن بشه و هیچکس نه کسی رو اذیت کنه نه ناخوش احوال باشه. الهی آمین.
ذره بین
* شما می توانید گزینه های ” لوح زرین بگیر یا تمشک بگیر” سینمایی یا تلویزیونی تان را به ما معرفی کنید تا آنها را در همین بخش معرفی کرده و جوایزشان را تقدیمشان کنیم!
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگیرد قانونی می شود.
به جامعه مجازی سایت مووی مگ بپیوندید و دوستان سینمایی جدید پیدا کنید!