نیک: «آره من عاشقت بودم؛ و بعدش تمام کاری که کردیم این بود که از هم متنفر بشیم، همدیگه رو کنترل کنیم، برای همدیگه درد ایجاد کنیم. »
امی: «ازدواج همینه »
نیک: «آره من عاشقت بودم؛ و بعدش تمام کاری که کردیم این بود که از هم متنفر بشیم، همدیگه رو کنترل کنیم، برای همدیگه درد ایجاد کنیم. »
امی: «ازدواج همینه »
«پست قبلی روشنایی شهر – Limelight ( دیالوگ های ماندگار )
تو جک رو نمیشناسی – You Don’t Know Jack ( دیالوگ های ماندگار ) پست بعدی»