قسمت اول سری فیلمهای جیغ در سال 1996 ساخته شد. جیغ در آن مقطع به دلیل پرداخت خوب داستان و داشتن فضایی و معمایی و ترسناک توانست به فروشی بیش از 100 میلیون دلار در گیشه دست پیدا کند. دنباله های این سری اما نتوانستند به اندازه قسمت اول موفق باشند. اگرچه هیچگاه سری فیلمهای جیغ به یک فاجعه تبدیل نشدند اما افت محسوس کیفیت فیلم به خصوص در قسمت سوم حس می شد. با اینحال جیغ پایه گذاری سبکی در فیلمسازی شد که بعدها دستمایه ساخت فیلمهایی نظیر می دانم تابستان سال گذشته چه کردی ، ولنتاین و بسیاری دیگر از فیلمهای معمایی – اسلشری شد.
خیلی نمی توان از داستان و فیلمنامه جیغ خلاصه نوشت چون بسیاری از هیجان فیلم را از بین می برد اما بصورت خلاصه می توان داستان فیلم را چنین توصیف کرد : 10 سال از آخرین باری که قاتل نقاب به صورت قتلهای زنچیره ای خود را انجام داد سپری شده. سیدنی پرسکات ( نیو کمپبل ) که بازمانده آن قتل ها است، حالا تبدیل به نویسنده ایی مشهور شده که زندگی آرام و به دور از ترس را تجربه می کند. سیدنی به تازگی برای پانزدهمین سالگرد قتل های زنجیره ای! به زادگاهش در شهر Woodsboro بر می گردد تا بتواند در آنجا به تبلیغ کتاب جدبدس به نام ” خروج از تاریکی ” بپردازد. اما زمانی که سیدنی وارد شهر می شود، همزمان دو قتل فجیع رخ می دهد که علائم نشان دهنده این است که روش به قتل رسیدن این افراد ، شباهت زیادی به روش مورد استفاده قاتل نقاب بر چهره دارد.
مسئله ایی که ذهنم را پیش از تماشای فیلم مشغول کرده بود این بود که آیا تماشاگران نوجوان امروز هالیوود می توانند با نوع روایت داستان در جیغ 4 ارتباط برقرار کنند یا خیر؟ اما با تماشای فیلم به این نتیجه رسیدم که فیلم نه تنها طرفداران سری جیغ را راضی خواهد کرد، بلکه باعث جذب طرفداران جدیدی هم می شود. نوع روایت داستان کماکان بصورت سنتی است؛ جیغ 4 به مانند 3 برادر بزرگترش روایت گر داستان چند نوجوان است که هرکدام از آنها قرار است تا انتهای فیلم به شکلی از بین برود. این فیلمنامه به خودی خود کافی است تا طرفداران ژانر اسلشر – معمایی را به سینما بکشاند. اما آیا فیلم این قدرت را دارد که تماشاگر را راضی از سالن سینما خارج کند؟ من می گویم بله. فیلم اگرچه همان سبک سنتی خود را دنبال می کند اما المان های جدیدی را هم به خود اضافه کرده که باعث شده تا تماشاگران به هیچ عنوان احساس کهنه بودن فیلم را به خود راه ندهند . اگر خاطرتان باشد در سری جیغ همواره قاتل نقاب بر چهره و کارد به دست، به دنبال طعمه های خود می رفت و آنها را از پای در می آورد ( اگرچه کماکان بعد از سالها هنوز هم اغراق این صحنه ها بدجوری توی چشم می زند ) اما در جیغ 4 این قاتل مجهز به فناوری های روز شده و از قربانیان خود تصویربرداری هم می کند و مطابق درخواست امروز جوانان، از خشونت بیشتری هم در قربانی کردن افراد استفاده می کند. مطرج کردن مسائلی همچون فیس بوک و یوتیوب به عنوان پس زمینه قتل های زنجیره ایی یکی از بهترین ایده هایی بود که نویسنده فیلمنامه ، آقای کوین ویلیامسون و وس کراون، کارگردان فیلم، از آن استفاده کردند. ویلیامسون و کراون به ترتیب به عنوان نویسنده و کارگردان در همه قسمت های فیلم جیغ حضور داشته اند و به همین دلیل اعتماد کردن به آنها کار چندان سختی نیست. این دو با بهره گیری از فرمول های کلاسیک ژانر اسلشر و مدرنیزه کردن فضای فیلم ، موفق شده اند تا جیغ 4 را در حد و اندازه های نام خودش به تماشاگران ارائه کنند.
البته این وفاداری به اصل خویش، سبب شده تا مشکلات سری جیغ به این فیلم هم انتقال پیدا کند! جیغ 4 کماکان از مشکلی به نام شخصیت های مصنوعی بهره می برد. کاراکتر های فیلم ، دقیقاً یادآور همان حال و هوای فیلم های تینیجری دهه 90 است که در آن نوجوان ها معمولاً موجوداتی با مغز تک سلولی بودند که بهتر می بود همه آنها توسط این قاتل نقاب دار از بین می رفتند! جالب است که تمام این شخصیت های تک بعدی به این فیلم هم منتقل شده اند و تنها فرق آنها با دوستانشان در فیلمهای قبلی این است که آنها چون با اینترنت و فیس بوک و… کار می کنند به نوعی امروزی ترند! اما متاسفانه این شخصیت ها در باطن هیچ تفاوتی با برادران بزرگشان نکرده اند و کماکان روی اعصاب تماشاگر سوهان می کشند. البته ذکر نکته ای هم لازم است و آن اینکه اگرچه ون کراون در عرصه ساخت فیلمهای ترسناک سابقه ایی طولانی دارد، اما با نگاهی کوتاه به فیلمهای وی به این نکته پی می بریم که در اکثر فیلمهای او ، خبری از عمق داستان و پیچیدگی شخصیت های داستان به چشم نمی خورد و همین ویژگی در جیغ 4 هم وجود دارد.
مجموعه بازیگران فیلم را جماعت نوجوان تشکیل می دهند. بازیگرانی که شدیداً به دنبال شهرت و افتخار هستند و تجربه هم نشان داده که معمولاً یک یا دو نفر از بازیگران این نوع فیلمها در آینده بازیگران بزرگی می شوند! اما نهایت صحبتی که فعلاً درباره آنها می توان مطرح کرد این است که آنها احتیاج به فیلمهای غیر اسلشری دارند تا بتوانند خودی نشان دهند وگرنه با حضور در نقش قربانی نمی توانند توفیقی کسب کنند. البته فیلم در بین نوجوانانش اما رابرتز را هم می بیند که نسبت به دیگر نوجوان ها شناخته شده تر است و به همین دلیل هم شخصیت محوری تری نسبت به دیگر بازیگران فیلم دارد. به غیر از بازیگران نوجوان فیلم، جیغ 4 نام آشنایی به نام نیو کمپبل را با خود یدک می کشد. کسی که در تمام سری فیلمهای جیغ در نقش اصلی حضور داشته و در این فیلم هم ناظر و تحلیل گر قتل هاست. به نظرم کمپبل از زمان جیغ 3 تا به امروز کمی تنبل شده است! بازی خشک و بی روح وی در جیغ 4 اینگونه تداعی می کند که شاید وی را با استفاده از صفرهای زیاد چک به فیلم کشانده اند!
در کل به شما دوستانی که با سری جیغ خاطره دارید توصیه می کنم که فیلم را تماشا کنید. من در اینجا گفتم که فیلم مشکل دارد و… اما آیا این واقعا مهم است؟ جیغ 4 بعد از نزدیک به 11 سال دوباره ساخته شده است و ما می توانیم دوباره تجربه دیدن قاتل نقاب دار را داشته باشیم و این همان دلیلی است که باید بخاطرش این فیلم را ببینیم.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در قسمت اول سری فیلمهای محبوب scary movie که در سال 2000 ساخته شد، قاتل نقاب دار فیلم جیغ به شدت به تمسخر گرفته شد. این دست انداختن به قدری ظریف و زیبا پرداخته شده بود که حالا در زمان دیدن جیغ 4 به همراه جمعیت ، هنگامی که اولین بار قاتل نقاب دار در فیلم ظاهر شد بجای اینکه مردم بترسند از ته دل قهقه ایی زدند!!
منتقد : میثم کریمی
کپی برداری از مطالب سایت تنها با ذکر نام سایت و نویسنده مطلب مجاز است.
کارگردان : Wes Craven
نویسنده : Kevin Williamson
بازیگران :
Neve Campbell … Sidney Prescott
Kristen Bell … Chloe
Emma Roberts … Jill Roberts
Courteney Cox … Gale Weathers-Riley
و……………
ژانر : ترسناک
درجه سنی : R( مناسب برای افراد بالای 17 سال)
زمان : 111دقیقه