فیلمنامه: تهمینه میلانی
تهیه کننده: محمد نیک بین
مدیر فیلمبرداری: علیرضا زرین دست
مدیر صدابرداری: اسحاق خانزادی
طراح صحنه و لباس: سیامک احصایی
طراح گریم: جلال الدین معیریان
بازيگران: بهرام رادان، السا فيروزآذر، همايون ارشادي، دانيال عبادي، آنا نعمتي، الناز فيروزآذر، پيام صالحي ، سارا خوئينيها، سمانه پاكدل
خلاصه داستان :
سارا ( السا فیروز آذر ) معمار جوان و مهربانی است که به شدت به کارش علاقه دارد و در رسیدن به اهداف خودش نیز جدی و مصمم است. بابک ( بهرام رادان ) مدیر یک شرکت معتبر معماری است. بابک بصورت اتفاقی در خیابان با سارا آشنا می شود و موفق می شود شماره ایی به او بدهد! حالا سارا که متوجه شده بابک مدیر یک شرکت معماری است، تصمیم می گیرد برای مصاحبه برای کار به شرکت بابک برود. بابک بعد از مصاحبه ایی غیرمعمول، قبول می کند که سارا را در شرکت استخدام کند اما ورود سارا به شرکت باعث می شود تا کشمکش هایی بین او و بابک بوجود بیاید و…
کارگردان :
تهمینه میلانی را می توان تنها کارگردان زن ایرانی نامید که به قول خودش ” صدای زنان رنج دیده ایران است “. میلانی در ابتدای کار فیلمسازی اش به سراغ سوژه های معناگرا و معنوی رفت که ماحصل آن فیلم افسانه آه بود. اما بعد از افسانه آه تصمیم گرفت تا به سراغ سوژه های اجتماعی و البته جامعه زنان برود که نتیجه اش فیلمهایی نظیر دو زن ، نیمه پنهان ، واکنش پنجم، زن زیادی ، آتش بس و تسویه حساب بود. میلانی امروز کارگردانی است که از محبوبیت زیادی نزد بانوان برخوردار است و معمولا هرچیزی که می سازد با استقبال آنان روبرو می شود.
حواشی :
برعکس فیلمهای قبلی میلانی( سوپراستار و تسویه حساب )، یکی از ما دو نفر چندان وارد حاشیه نشد و بی سر و صدا اکران شد. البته اتفاق جالبی در خلال اکران این فیلم در جشنواره فجر بوجود آمد و آن اینکه یکی از ما دو نفر را برای اکران در بخش ” نوعی نگاه ” در جشنواره فجر قبول کردند که این امر باعث شد تا میلانی طی اظهار نظری عنوان کند که وی اصلاً فرم حضور در جشنواره را پر نکرده بود که بخواهد فیلمش را در این بخش اکران کند ! اما محمد نیک بین که همسر میلانی است و همچنین تهیه کننده فیلمهایش، اعلام کرد که : من تهیه کننده فیلم هستم و فرم حضور در جشنواره را پر کرده ام! بهرحال این اتفاقاتی است که فقط در ایران رخ می دهد که شوهر تهیه کننده بدون اطلاع دادن به همسر کارگردانش، فرم حضور در جشنواره را پر می کند.
درباره یکی از ما دو نفر :
فضای یکی از ما دو نفر مشابه فیلم آتش بس است. تنها تفاوت اش جایگزینی السا فیروزآذر بجای مهناز افشار و بهرام رادان بجای محمدرضا گلزار است.
یکی از ما دو نفر به شدت از مشکل فیلمنامه رنج می برد. از همان دقایق اولیه فیلم که بابک به سارا شماره می دهد تا انتهای فیلم که سارا درحال فهماندن این نکته به بابک است که مهندس صنعتی زن گرفته!، فیلمنامه دچار مشکل است. پرداخت شخصیت، دیالوگ ، موقعیت ، کارگردانی … بازم باید بگم؟
میلانی خواسته در این فیلم فضایی مشابه به آتش بس داشته باشد اما به این نکته توجه نکرده که فیلمش کمدی نیست و بازیگرانش هم گیشه پسند نیستند.
طریقه آشنایی بابک و سارا یکی از بدترین نوع آشنایی هایی است که من تابحال دیده ام. بی مزه ، خالی از خلاقیت و دور از هرگونه منطق.
کل بنای فیلم براساس بگو مگوی بین بابک و سارا ساخته شده است. در تمام مدت زمان فیلم، این دو در حال کشمکش با یکدیگر هستند و متاسفانه هیچگونه رابطه منطقی هم بین این دو به چشم نمی خورد. سارا دختری معتقد و بابک پسری هوسباز. خب کسی تابحال چنین رابطه ایی دیده؟!
متاسفم که می خواهم این را بگویم اما بازی السا فیروزآذر در این فیلم یکی از بدترین بازی های دهه ی اخیر سینمای ایران به حساب می آید. السا فیروزآذر متاسفانه اصلا بامزه نیست و حرکات و جفتک هایی! هم که می اندازد اصلا باعث نمی شود که هیجان زده شویم.خانم میلانی آیا واقعاً کسی بهتر از خواهرزاده تان برای ایفای نقش سارا پیدا نکرده اید؟!
دیالوگ هایی که بین بابک و سارا رد و بدل می شود، اصلی ترین ضعف فیلم است. با قاطعیت می گویم که هرگز نمی توانید جنس دیالوگ های این دو را در هیچ رابطه ایی بشنوید. کل صحبت بابک و سارا در متلک گفتن به یکدیگر خلاصه شده .
ضعف شخصیت پردازی و موقعیت به کنار؛ میلانی حتی نتوانسته علاقه ایی منطقی هم بین شخصیت های فیلمش ایجاد کند. مشخص نیست که چرا مهندس بابک خودخواه و هوسباز ناگهان عاشق و دلباخته دختری می شود که نه تنها هیچ فرقی با دیگران نمی کند، بلکه بسیار احمق تر هم هست! و البته این موضوع درباره علاقه سارا به بابک هم صدق می کند.
من کماکان مشکلی با فیلمهای ایرانی دارم که نمی دونم مختص به من هست یا دیگران هم چنین مشکلی دارند؛ اینکه هر بار هرکدام از بازیگران یک خط دیالوگ می گویند و بی جهت از نقطه A به نقطه B می روند و دوباره دیالوگ می گویند خیلی آزار دهنده است! یکی از ما دو نفر دقیقاً دقیق چنین فضایی است. دو نفر بازیگر که اگر 10 خط دیالوگ داشته باشند باید 10 متر هم قدم بردارند!
با تمام احترامی که برای خانم میلانی قائلم اما باید بگویم که او کارگردان خوبی نیست. حمایت از حقوق زنان امری بسیار تحسین برانگیز است اما آیا این باید بهانه ایی شود تا میلانی پشت این نقاب، ضعف فیلمسازی خود را مخفی کند؟ میلانی مدتهاست که در بوق و کرنا می دمد که فیلمهایش را به زنان رنج دیده و… تقدیم می کند اما سوال من این است که کدامیک از شخصیت زنانی که در فیلمهای میلانی حضور دارند، قابل دسترسی هستند؟ در یکی از ما دو نفر سارا دختری از طبقه بالای شهر است که خودش در فیلم می گوید : خانه من فرمانیه است! حالا یکی بیاید به این خانم میلانی بگوید که حقوق زنان اکثراً در طبقه متوسط و پایین جامعه پایمال می شود نه طبقه ی فرمانیه!
راستی ظاهراً نام فیلم بعدی خانم میلانی ” فری کثیف ” است!
برای من جالب است که مسیر فیلمسازی میلانی بصورت مداوم در حال تغییر است! میلانی اول فیلم معناگرا می ساخت؛ سپس به ساخت فیلمهایی در حمایت از حقوق زنان پرداخت و این آخرها هم اول باسوپراستار و حالا با یکی از ما دو نفر شروع به محکوم کردن مردان طبقه بالای شهری کرده. این مردان هیولا هستند، اهل هوس نیز می باشند ، زنان را تنها یک وسیله می دانند و در یک کلام آدم نیستند!
نکته ایی هم در هنگام دیدن فیلم به ذهنم رسید که برایم جالب بود. در یکی از ما دو نفر روابط آزاد بین پسر و دختر به راحتی به تصویر کشیده شده که در ادامه آن دختر به خانه پسر دعوت می شود ، پسر برایش نوشیدنی می آورد و… برایم جالب است که چگونه چنین فیلمی زیر تیغ ممیزی بریده نشده است.
شخصیت سارا یکی از پیچیده ترین شخصیت هایی است که من تابحال در یک فیلم ایرانی دیدم. این خانم قرار است نماد دختران سخت کوش جامعه امروز ایران باشد که با مقاومت در برابر مشکلات، به هدف خودش برسد؛ از طرف دیگر این شخصیت به حدی لوس و بی مزه و بی فکر است که جنبه سخت کوشی اش را کاملا دفع کرده. او از طرفی پایبند به اخلاق است و اجازه نمی دهد که هر مردی او را به دام بیندازد؛ اما در عوض دوست دارد تا با مردی معاشرت ( بخوانید کل کل ) داشته باشد که تمام اطرافیانش متوجه شده اند که هوسباز است به جز سرکار خانم سارا! واقعا دنیای پیچیده ایی است.
هنوز برای من روشن نشده که چرا فیلمسازان اصرار دارند تا نشان دهند که طبقه بالای شهر در خانه و محل کار و کلا هرجایی که هستند، عادت به شنیدن موسیقی کلاسیک دارند؟! در دو سوم مدت زمان فیلم ، تماشاگر درحال شنیدن موسیقی کلاسیک است که در میان آنها همه چیز پیدا می شود؛ موزارت ، آداجیو و… آشنا هست نه؟
جالب است که در شرکت بابک مدام موسیقی کلاسیک پخش می شود و در خانه سارا موسیقی سنتی!
محمد زرین دست از جمله فیلمبرداران خوب ایران است که وجودش در هر فیلم نعمتی است. اما فیلمبرداری یکی از ما دو نفر واقعاً آزار دهنده است. نماهای بعضاً عجیب و غریب مانند سکانس ورود سارا به خانه بهرام و همچنین آویزان شدن سارا از پنجره شرکت ، بدجوری تماشاگر را اذیت می کند.
فیلم کلی شخصیت اضافه دارد. کافی است فیلم را یک بار نگاه کنید و سپس در ذهنتان پیام صالحی ، سارا خوئینی ها ، النا فیروزآذر و دانیال عبادی را حذف کنید. مطمئن باشید هیچ اتفاقی نمی افتد.
میلانی در فیلمهایش همیشه به این موضوع که مرد به زن زور می گوید، پرداخته است اما این نگاه عجیب و غریب میلانی سبب شده تا محیط کار بابک تبدیل به مکانی شود که در آن مردها با زن ها بگو مگو انجام می دهند و همه کاری انجام می دهند به جز کارشان!
بازی بهرام رادان قابل دفاع است. به نظرم رادان از جمله بازیگرانی است که باید بیشتر در نقشهای منفی حضور پیدا کند تا مثبت. شخصیت بابک دقیقاً نقشی است که بهرام رادان باید در آن بازی کند.
در فیلم چند بار این صحنه تکرار می شود که بابک نیمرخ ایستاده و از پنجره بیرون را تماشا می کند.
یکی از مضحک ترین شخصیت های فیلم دوست سارا است. شخصیتی که در نگاه اول عاشق بابک می شود ؛ به دعوت او مبنی بر حضور در جشن پاسخ مثبت می دهد ؛ و چند روز بعد از کرده خود پشیمان می شود! جالب است که تمام این اتفاقات در 10-15 دقیقه رخ می دهد و سپس این شخصیت از داستان به بیرون پرت می شود. خانم میلانی شما و آب بستن به فیلم؟!
سکانس ورود دانیال عبادی به فیلم اینگونه شروع می شود که او سرش را از بیرون درب به داخل می آورد و دوربین هم روی صورت او زوم می کند.
پدر سارا هم در نوع خودش جالب است! پدر سارا فردی بسیار روشنفکر است که دخترش را مجاب می کند تا با یک غریبه به صرف شام برود و همچنین در زمانی که از پشت گوشی می شنود که دخترش از طرف مردها در حال تحقیر شدن است، به او آرامش می دهد و می گوید که به آنها توجه نکند و سفت و سخت کارش را به انتها برساند. فقط در فیلمهای تهمینه میلانی می توان چنین پدر نمونه ایی پیدا کرد.
در یک سکانس گفته می شود که : ما از گذشته خود هم عقب تریم. یکی از ما دو نفر در مقابل آثار قبلی میلانی مصداق بارز همین جمله است.
چرا باید ببینم :
اگر کماکان اعتقاد دارید که فیلمهای میلانی را باید دید، نظر من نمی تواند کمکی به شما بکند. در این فیلم از غلظت پیام های فمینیستی فیلمهای میلانی کاسته شده اما کماکان این پیام ها وجود دارد. از من می شنوید به دیدن فیلمی بروید که کارگردانش بجای اظهار نظرهای مداوم درباره حقوق زنان و لزوم حمایت از آنان، در عالم سینما حرف برای گفتن داشته باشد. تهمینه میلانی متاسفانه هنوز متوجه نشده که پیام هایش کهنه شده و تماشاگر امروز سینمای ایران ، چیزی بیشتر از بگو مگو های بین دختر و پسر احتیاج دارد.
کپی برداری از مطالب سایت تنها با ذکر نام سایت و نویسنده مطلب مجاز است.