صفحه اصلی > اخبار سینمای جهان : بررسی رویه ساخت آثار پر هزینه / چه کسانی قواعد آثار بلک باستر را تعیین می کنند ؟

بررسی رویه ساخت آثار پر هزینه / چه کسانی قواعد آثار بلک باستر را تعیین می کنند ؟

74138 119

مشکلاتی که در راس آنها سایه یک سوال مهم تمام محصولات امسال سینما تا به این لحظه را در برمی‌گیرد؛ چرا بلاک باسترهای امسال به این اندازه بد هستند!؟

به گزارش مووی مگ به نقل از صبا، شاید بیشتر مخاطبین بلاک باسترهای تابستانی زمانی آب پاکی به روی دست‌هایشان ریخته شد که در هفته‌های گذشته پرامیدترین اثر آنها یعنی «جوخه انتحاری» با نقدهای منفی و تند منتقدین سینما مواجه شد. وضعیت اسفناک نقدهای فیلم به اندازه‌ای بر فروش قابل توجه فیلم تاثیرگذاشت که مسئولین کمپانی برادران وارنر در سکوت خبری، دست به اقداماتی برای تضمین کیفیت فیلم‌های آینده خود زدند. این درحالی بود که شاید این اقدامات از نظر آنها امری پیش‌گیرانه به‌نظر می‌رسید ولی از لحاظ منطقی می‌توان آنها را زیر سوال برد. مسئولین برادران وارنر بلافاصله پس از شکست هنری فیلم «جوخه انتحاری» بیشتر تمرکز خود را به روی دیگر بلاک باستر مهم تابستان امسال خود یعنی «موجودات اعجاب‌انگیز و جایی‌که می‌توان آنها را پیدا کرد» گذاشتند و با استخدام دوباره کارگردان اثر دیوید یاتس ، آماده تولید دنباله این اثر شدند. این اقدام عجولانه در حالی اتفاق افتاد که هنوز توافق نهایی با خالق دنیای «هری پاتر» جی کی رولینگ در هاله‌ای از ابهام قرار داشت و شکست هنری «جوخه انتحاری» باعث شد، مسئولین کمپانی با سرعت قرارداد دوم برای نگارش قسمت دوم «موجودات اعجاب انگیز …» را امضا کنند.

انتخاب دیوید یاتس برای ساخت قسمت دوم این اثر شاید از سوی رسانه‌ها و خبرگزاری‌های سینمایی تحت‌پوشش قرار نگرفت؛ دلیل این امر نیز مشخصا به نام فیلمساز رقم می‌خورد. یاتس بی‌شک فیلمساز هیجان‌برانگیزی نیست، در حقیقت او با وجود ساخت چهار قسمت مهم از سری فیلم‌های «هری‌پاتر» بازهم جزو بهترین کارگردان‌های این مهم از حیث هنری قرار نمی‌گیرد و بیشتر منتقدین سینما اثر آلفونسو کواران «هری‌پاتر و زندانی آزکابان» محصول سال 2004 را واجد جذابیت‌های هنری به مراتب بیشتری از آثار یاتس می‌دانند. با این حال این آثار دیوید یاتس هستند که با فروش بسیار چشم‌گیر سری فیلم‌های «هری‌پاتر» را در رده پرفروش‌های تاریخ سینما جا داده‌اند. این مسئله یکی از قواعد مهم ساخت بلاک باسترها را مشخص می‌کند ؛ مسئولین هالیوودی علاقه زیادی به فیلمسازانی دارند که در کارنامه خود، ساخت آثار تلویزیونی موفق به چشم می‌خورد. این قانون را می‌توان تضمین کننده ساخت آثار دنباله‌ای موفق از لحاظ عملکرد در گیشه دانست. زیرا درهرصورت آثار دنباله‌ای احتیاج به ابراز قواعدی دارد که در نهایت از دل ساخت مجموعه‌های تلویزیونی بیرون آمده است.

از سوی دگر می‌توانیم در نمونه‌هایی محدود ماحصل اعتماد مسئولین کمپانی‌های فیلمسازی و سپردن سکان هدایت یک پروژه پرهزینه را به فیلمسازان جوان و با استعداد را ببینیم؛ جاش ترانک که با ساخت اثر متفاوتی در ژانر ابرقهرمانی با نام «وقایع نگاری» تا مدت‌ها امید اصلی ساخت پروژه‌های بزرگ بود، در سال گذشته با ارائه بازسازی ضعیف و ناامیدکننده «چهارشگفت‌انگیز» یکی از شکست‌های بزرگ دهه اخیر سینما را رقم زد. شکستی تمام‌عیار که نه توان عملکردی موفقیت‌آمیز در گیشه را داشت و نه با روی خوش منتقدین مواجه شد. دیوید آیر نیز تا سال گذشته یکی از امیدهای اصلی کمپانی فاکس قرن بیستم برای ساخت آثار پرهزینه محسوب می‌شد ، او که با آثار تحسین‌برانگیزی چون «خشمگین» و «پایان نگهبانی» فیلمساز مورد علاقه هالیوودی و منتقدین سینما بود با عرضه اثری گیشه‌پسند ولی از حیث هنری ضعیف مانند «جوخه انتحاری» شاید آخرین همکاری خود با این کمپانی برای ساخت این قبیل آثار را تجربه می‌کند. از طرفی معادلات کارشناسان استودیوهای فیلمسازی در مورد فیلمسازی چون گرت ادواردز نیز از هم‌اکنون با شکست احتمالی مواجه شده است ، زیرا فیلم «سرکش:داستانی از جنگ ستارگان» با مشکلات عدیده‌ای هنگام فیلمبرداری و مراحل پس از تولید مواجه و سکانس‌های متعددی از فیلم چندین‌بار فیلمبرداری شد ، لازم به ذکر است این مشکلات برای هر دو مثال مذکور نیز صدق می‌کند ؛ «جوخه انتحاری» و «چهارشگفت‌انگیز» هم با اختلاف نظر شدیدی میان تهیه‌کننده‌ها و عوامل فنی و کارگردان اثر مواجه بوده‌اند و سکانس‌هایی از آنها تجدید فیلمبرداری شده‌اند. درهرصورت گرت ادواردز هم که اثر قابل تامل «هیولاها» را در کارنامه دارد مانند دیگر همتایان جوانش که تجربه کار در تلویزیون را کمتر دارند هنگام مواجهه با آثار پرهزینه مشکل دار شده و هیچ‌کدام از طرفین ماجرا ؛ نه منتقدین و نه مخاطبین سینما را راضی نکردند.

آخرین خبرها از مراحل پس از تولید «سرکش» حاکی از آن است که تونی گیلروی کارگردان اثری چون «مایکل کلایتون» و فیلمنامه‌نویس سری فیلم‌های «هویت بورن» برای اعمال تغییراتی در بخش تدوین به گروه تولید این اثر پرهزینه کمپانی دیزنی اضافه شده است. عملکردی که سخت می‌توان به نتیجه حاصل از آن خوش‌بین بود.

در بخش دلایل بد بودن بلاک باسترهای امسال می‌توان به‌صورت جزئی‌تر فیلم «جوخه انتحاری» را مورد بررسی قرار داد. پس از حمله منتقدین به این اثر پرستاره اخباری درباره مشکلات کمپانی برادران وارنر و کمپانی دی سی کامیکز به گوش می‌رسید. خبرهایی که حاکی از تعجیل برادران وارنر و فشارآوردن به روی دی سی کامیکز بودند. آنها درنظر داشتند هرچه سریعتر به موفقیت آثار مارول دست یافته و صف طولانی از ابرقهرمان‌ها و ضدقهرمان‌های دی سی کامیکز برای خود به خط کنند. در قسمتی از این شایعات به صورت واضح اشاره شده بود که مسئولین برادران وارنر تنها 6 هفته به دیوید آیر برای نگارش فیلمنامه حماسی و دشوار «جوخه انتحاری» وقت داده‌اند. از سویی با گمانه‌زنی شکست محصول پرهزینه دیگری چون «بتمن علیه سوپرمن:طلوع عدالت» خواستار آماده شدن فیلم و حدفاصلی بسیار اندک میان اکران‌عمومی هر دو فیلم بودند. این خبرها را می‌توان در کنار دخالت بیش از حد مسئولین این کمپانی در نگارش فیلمنامه دلایل اصلی شکست هنری این آثار دانست اما از حق نگذریم بدترین شایعه‌ای که در مورد مسئولین کمپانی برادران وارنر هنگام ساخته شدن «جوخه انتحاری» وجود دارد معطوف می‌شود به ساخت تیزرتبلیغاتی فیلم توسط عواملی که در ساخت فیلم هیچ نقشی نداشته اند. در حقیقت تولیدکنندگان اثر، نسخه‌ای بر اساس سلیقه خود از صحنه‌های حساس فیلم خلاصه کرده‌اند و آن‌را به‌عنوان تیزرتبلیغاتی مدت‌ها پیش از تاریخ نمایش اثر در محیط‌های مجازی منتشر کردند. عملکردی که سازندگان فیلم آن‌را بانی اصلی از بین رفتن لحظات هیجان‌انگیز فیلم می‌دانند.

گرچه دهه اخیر را می‌توان دوران طلایی ابرقهرمان‌ها و اوج‌گیری دوباره آنها از دوران طولانی شکست‌هایشان درنظر گرفت ولی این قبیل تصمیم‌گیری‌ها و برقراری بی‌منطق قواعد بازار فروش را می‌توان دلیل افول این آثار پرطرفدار در تاریخ سینما دانست. برای مثال ریچارد دانر با دیدگاه‌های متفاوت‌اش در فیلمسازی اثری متفاوت را برای ادامه حیات فیلم ابرقهرمانی‌اش «سوپرمن» درنظر داشت ، دیدگاه‌هایی که با نظر تهیه‌کنندگان فیلم الکساندر و الیا سالکایند که قصد داشتند بار طنز سه‌گانه «سوپرمن» را بیشتر کنند ، تفاوت‌های شایانی داشت. آنها دانر را اخراج کردند و در قسمت دوم از ریچارد لستر که تا آن زمان اثر نه چندان موفق «سه تفنگدار» را در کارنامه داشت استفاده کردند. عملکردی که «سوپرمن» را برای مدت‌ها از دنیای سینما دور کرد. دیگر تجربه‌ای که می‌توان به آن اشاره کرد مربوط می‌شود به رویکرد نامتناسب مسئولین کمپانی فاکس قرن بیستم در ساخت «بیگانه 3» و نابودکردن استعدادهای کارگردان وقت خوش‌آتیه‌ای چون دیوید فینچر ، اثری که هم‌اکنون نیز جزو ضعیف‌ترین آثار این فیلمساز مطرح سینما محسوب می‌شود و دخالت‌های مکرر مسئولین کمپانی و نتیجه نهایی که بسیار مایوس‌کننده بود می‌توانست به‌راحتی آینده حرفه‌ای فینچر را از بین ببرد.

آیا عطش طرفداران دوآتشه آثار فانتزی باعث شده است که مسئولین هالیوودی برای رسیدن به منافع مالی از مسیر اصلی ساخت بلاک باسترها منحرف شوند؟ عملکرد مناسب فیلم‌های ابرقهرمانی در سال‌های گذشته باعث به‌وجود آمدن موج این قبیل آثار شده و وسوسه رسیدن به سودهایی هنگفت باعث نابودی جنبه‌های کیفی بلاک باسترها در تابستان امسال شده است. این قواعد با در نظر گرفتن جنبه‌های هنری آثار تا همین چندماه پیش نتایج به مراتب بهتری را حتی در بخش فروش و گیشه جهانی دربر داشت؛ کافی است کمی به عقب بازگردیم و همین ابتدای سال را از نظر بگذرانیم ، فیلم «جنگ ستارگان:بیداری نیرو» و «دنیای ژوراسیک» طوفانی در گیشه‌های آمریکا ، چین و سایر نقاط جهان به‌راه انداختند. اما متاسفانه به‌نظر می‌رسد دی سی کامیکز و سایر استودیوهای چندین میلیون‌دلاری جهان با بحران کیفی بسیار جدی مواجه شده‌اند ، آیا آنها قادر به تغذیه مناسب طرفداران بلاک باسترها نیستند!؟ آیا دستگاه پول‌سازی هالیوود بار دیگر باعث نابودی این ژانر به میدان بازگشته می‌شود!؟

بی‌شک موفقیت‌های ابرقهرمان‌های دنیای مارول جهان سینما را وارد دوره جدیدی از ظهور این مخلوقین دنیای تخیل و سرگرمی کرد. آثار قابل ملاحظه‌ای چون «انتقام جویان» ، «ثور» و «کاپیتان آمریکا:جنگ داخلی» به خوبی هوای آلوده این ژانر مسموم شده سینما را پاکسازی کرد و آثاری قابل احترام برای طرفداران خود به ارمغان آورد ولی باز هم باید در انتظار ادامه عملکرد مسئولین این کمپانی بود و عطش رسیدن به سودهای هنگفت را در آنها مشاهده کرد. این اتفاقی محتمل به‌نظر می‌رسد اگر مسئولین امر برای ساخت دنباله آثار مشهور ژانر و بلاک باسترهای دیگر به‌سراغ گونه جدیدی از فیلمسازی و کارگردان‌هایی از نسل جدید نروند. تابستان امسال را می‌توان به‌عنوان کلاس درس تجربی برای سینماگران جهان درنظر گرفت. بلاک باسترها نیز در میان هزینه‌های سربه فلک کشیده خود نیاز به فیلمنامه‌هایی دقیق و هوشمندانه دارند. این فیلمنامه‌ها نیز باید با دستان نسل جدیدی از فیلمسازان جوان ولی با تجربه ساخته و هدایت شوند ، اشخاصی مانند جی جی آبرامز که به‌خوبی تفاوت نسل مخاطبین سری فیلم‌های «جنگ ستارگان» را درک کرده و اثری با کیفیت روانه پرده عریض سینماها می‌کند. درغیراین صورت تنها امید بازگشت بلاک باسترها به دوران اوج خود را می‌توان در گرو درخشش همان قاعده اول ذکر شده دانست ، کارگردان‌هایی که برای سال‌های متمادی تجربه فیلمسازی در تلویزیون را دارند و می‌توانند در صورت لزوم تماشاگران را به سالن‌های سینما آورده و منتقدین ناراضی را به حال خود رها کنند.

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها