داشتن یك موتور كم مصرف یعنی آزادی!
تام هنكس برای دومین بار پشت دوربین قرار گرفته است تا فیلم سینمایی «لری كراون» را كارگردانی كند. این فیلم یك كمدی احساسی است كه نقش اول زن آن برعهده جولیا رابرتز است.
از نحوه ورود تام هنكس میشود فهمید كه او واقعا خوش اخلاق است. در سن 55 سالگی، برای بازیگر- كارگردان «لری كراون» چیزی باقی نمانده است كه تجربه نكرده باشد. این میراث دار «جیمز استوارت» كه استیون اسپیلبرگ درمورد او گفته است كه «او میتوانست هرچیزی را بازی كند»، برنده دو جایزه اسكار بهترین بازیگر مرد برای «فیلادلفیا» و «فارست گامپ»، 15 سال پس از «آن كاری كه تو انجام دادی» درسال 1996 برای دومین بار پشت دوربین قرار گرفته است. قهرمان «رمز داوینچی» كه مخاطب خود را كاملا میشناسد به شوخی میگوید: «این بار ما خیلی از فرشتهها و شیاطین دور هستیم.» با تاكید بر اینكه تام هنكس عادت دارد كه هر نقشی را دوباره بازسازی كند، میگوید: «این كاری نیست كه هر بازیگری باید انجام بدهد؟» این گونه مصاحبه «فیگارو» با تام هنكس آغاز میشود.
چه چیزی باعث شد كه شما بار دیگر پشت دوربین قرار بگیرید؟
فكر ساختن این فیلم به شش سال قبل برمی گردد. این ایدهای بود كه من در قلبم داشتم. میخواستم نشان بدهم یك مرد میتواند به چیزی تبدیل شود؛ مردی كه از كارش اخراج شده و تصمیم گرفته است كه در سن 50 سالگی به دانشگاه بازگردد. مشكل این است كه هربار كه درمورد این فیلم با كارگردانی حرف میزدم، نمیتوانستم به روشنی چیزی را كه در ذهن داشتم منتقل كنم؛ چیزی كه بینش من بود… به همین دلیل بود كه تصمیم گرفتم فیلم را خودم بسازم.
و بینش شما چه بود؟
قبل از هرچیز قصد داشتهام در این فیلم با مسلك كلبی فراگیری كه وجود دارد مبارزه كنم. نمیخواستم این فیلم جنگ شخصیتهای خوب و بد باشد. فقط دوست داشتم داستان كسی را تعریف كنم كه سرنوشت او را به سمت نابودی سوق میدهد. و او به جنگ این سرنوشت میرود و میپذیرد كه دوباره از صفر شروع كند، یعنی قبول میكند كه به مدرسه برگردد!
بیكاری كارمندان در اوج بحران اقتصادی واقعا سوژهای كمدی است؟
فكر میكنم باشد. تاریخ سینما به درستی اثبات كرده است كه بهترین فیلمهای كمدی به اصطلاح اجتماعی براساس واقعیتهای غم انگیزی ساخته شدهاند. بحران اقتصادیای كه آمریكا را دربرگرفت وقتی به داستان ما رسید كه ما در مراحل پایانی نگارش این فیلم قرار داشتیم. در طرح اولیه ما لاری كراون [نقش اول فیلم] مثلا نباید خانه خود را از دست میداد. در یك لحظه خاص به خودم گفتم كه او بایستی خانهاش را ترك كند چون توانایی پرداخت اقساط آن را ندارد.
به نظر شما لاری كراون واقعا كیست؟
من كسی را میشناختم كه شبیه لاری كراون بود. او دقیقا میدانست كه وقتی تحصیلات خود را در دبیرستان تمام كرد میخواهد چه كار كند. او بلافاصله به نیروی دریایی پیوست. او متقاعد شده بود كه كار دیگری غیر از این نمیتواند انجام دهد. او كارش آشپزی برای نیروی دریایی بود و با همین شغل پنج بار دور دنیا را گشت… چیزی كه او در نیروی دریایی میپسندید این بود كه او با كسانی حشر و نشر داشت كه گروهی انسان متحد و همسان بودند. ابتدا اسمی كه برای شخصیت فیلم انتخاب كرده بودم «هری براون» بود! اما در یك لحظه خاص حس كردم كه این اسم طنینی شبیه اسم یك كلوچه دارد. بنابراین اسمش شد «لاری كراون». البته این اسم هم بهتر است چون فهمیدم كه این اسم عنوان فیلم مایكل كین بوده است! (می خندد)
این برای دومین بار است كه شما از جولیا رابرتز در فیلم تان استفاده میكنید. چرا او و چرا شخص دیگری نه؟
خب من دوست دارم اینطور شروع كنم: جولیا بهترین است! او یك همبازی ایده آل است. هیچ كاری را سرسری انجام نمیدهد. اگر با هم در فیلم «جنگ چارلی» بازی نكرده بودیم، هرگز فكر نمیكردم كه به جولیا زنگ بزنم تا به او بگویم: «سلام، من تام هنكس هستم. خبر بدی برایت دارم. من فیلمنامهای نوشتهام كه در آن نقشی برای تو وجود دارد. در این فیلم من همبازی تو خواهم بود و خودم هم آن را كارگردانی خواهم كرد!» من و جولیا در زندگی خودمان مثل پرده سینما حساسیتهای یكسانی داریم. فكر میكنم به همین دلیل است كه نقش هایمان خوب از كار درآمدهاند. زمان فیلمبرداری خیلی میخندیدیم. در برابر بازی او به این اعتقاد رسیدم كه هیچ راهی ندارم جز اینكه بهترین بازی خود را ارائه دهم.
شما طرفدار موتورسیكلتهای كم مصرف هستید؟
الان بله، هستم! یكی از آنها را چند وقتی است كه دارم. یك 149 سیسی آن را. اسم این مدل را گذاشتهاند «بادی». ساخت كشور كره است. البته فكر میكنم به زودی یك مدل پرقدرتتر آن را بخرم. البته بیشتر دوست داشتم چند تا اسب در اختیار من بودند! برای من این موتور كممصرف به رمانتیكترین وسیله صحنه تبدیل شده است. آدری هیپبرن و گریگوری پك را در «تعطیلات رمی» یادتان میآید؟ داشتن یك موتور كم مصرف یعنی آزادی. میشود گفت تا حدودی نقش اسب را در فیلمهای وسترن دارد. هرجایی كه بخواهیم میتوانیم با یك موتور كم مصرف برویم. در حالی كه باد در موهایمان میپیچد در ترافیك از بین ماشینها زیگراگ میرویم. من عاشق این صحنه هستم!
منبع : تهروز