سینمای ایران از ابتدا تا به امروز همواره درگیر مسئله ممیزی و عدم اجازه اکران عمومی بوده است. در واقع اکران نشدن فیلم در ایران یکی از اصلی ترین مشکلات فیلمسازان داخلی به شمار می آید که اسباب سفر آنها به خارج از کشور را فراهم می سازد. فیلمسازان شناخته شده ایی نظیر عباس کیارستمی ، امیر نادری ، بهمن قبادی و بسیاری دیگران از کارگردان ایرانی به دلیل سخت گیری هایی که در بحث اکران فیلمهایشان در ایران اعمال می شود، مدتهاست که قید ساخت فیلم در ایران را زده اند و ترجیح می دهند شرایط دشوار ساخت فیلم در خارج از کشور را تحمل کنند اما در ایران فیلم نسازند!. در این هفته تصمیم گرفتم تا 5 فیلم توقیف شده مشهور ایرانی را معرفی کنم تا شما خوانندگان بیشتر با این فیلمها آشنا شوید. لازم به ذکر است که لیست این فیلمها بسیار طویل بوده و من تنها سعی کرده ام تا شناخته شده ترین و خاص ترین! نمونه را از این میان معرفی کنم. امیدوارم در آینده شاهد اینگونه برخوردهای سلیقه ایی با فیلمهای آماده اکران نباشیم.
5- پنجمين سوار سرنوشت : این فیلم برخلاف دیگر اسامی این لیست بالاخره مجوز اکران گرفت اما وضعیت اکرانش به نحوی بود که به نظرم در جهان هم نمی توان نمونه ی دومی برای آن یافت! این فیلم با بازی ایرج قادری محصول سال 1359 بود اما به دلیل ممنوعیت هایی که به دلیل حضور ایرج قادری در این اثر وجود داشت هرگز فرصت اکران پیدا نکرد تا اینکه اواخر سال 1388 ناگهان چشممان به جمال این فیلم بر پرده سینماها افتاد و متوجه شدیم که این فیلم بالاخره بعد از 30 سال مجوز اکران گرفته است!. داستان این فیلم درباره جوانی بود که در اواخر دوران حکومت طاغوت به یک گروه مذهبی می پیوست اما اعضای ساواک او را دستگیر می کنند و سپس معتادش می کنند و… تهیه کننده این فیلم مرحوم محمد توبه خواه بود که چند سال پیش جان به جان آفرین تسلیم کرد و کارگردانی را هم حمید مطلبی برعهده داشت. البته گفته اند که این فیلم اصلاً کارگردان نداشته و هرچه که بوده حاصل کار تیمی است! متاسفانه باید عرض کنم که نمایش اینگونه فیلمها در سینماهای کشور نه تنها کمکی به سینمای ایران نمی کند بلکه باعث می شود تا آبروی آن هرچه بیشتر در جهان خدشه دار شود. اینکه فیلمی چند سال در توقیف باقی بماند برای تماشاگر ایرانی عادی شده اما اینکه فیلمی بعد از 30 سال به اکران درآید، مسئله ایی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت. نکته جالب درباره این فیلم اظهارات داریوش بابائیان ، مدیر شرکت ” شکوفا فیلم ” که مسئولیت پخش این فیلم را برعهده داشت، است. او در جریان اکران این فیلم اعلام کرده بود : ما قصد داريم اين فيلم را به شكل گسترده با توجه به مضموني كه دارد و با خانوادهها ارتباط برقرار خواهد كرد در سطح كشور اكران كنيم. کلام از وصف این جمله عاجز است! بگذریم.
4- وقت چیدن گردوها : این فیلم محصول سال 1382 با بازی پارسا پیروزفر و لادن مستوفی می باشد. داستان از این قرار است که طلبه ایی جهت تمرین تصفیه نفس و کسب فضیلت ، مدتی در کنار مقبره یکی از عارفان اقامت می کند اما او مشاهده می کند که در این مکان همه مسائلی که وی برایش درس خوانده آنطورکه فکر می کرده رعایت نمی شود و… این فیلم هم هرگز نتوانست از توقیف خارج شود ( البته تا زمان نگارش این مطلب ) و علی رغم اینکه در جریان ساخت اش با تمام مدیران سینمایی و افراد مربوطه هماهنگی کامل به عمل آمده بود ، اما نهایتاً فیلم به دلائل نامعلوم توقیف شد و به احتمال فراوان مدت توقف آن بزودی 2 رقمی هم خواهد شد. در این بین صحبت های تهیه کننده فیلم از همه جالب تر است. او در جریان یک مصاحبه اعلام کرده بود که فیلمش هیچ وقت از طرف مسئولین دچار ممیزی نشد و کسی هم بر آن ایرادی نگرفت اما معلوم نیست چرا کسی نمی خواهد این فیلم اکران شود!. مسئله مربوط به توقیف فیلم« وقت چیدن گردوها » یکی از آن تصمیمات عجیب و غریبی است که در هیچ جای دنیا امکان ندارد شما نمونه دوم آن را بیابید. کافی است دور دنیا را جستجو کنید و به سینماگران آن کشور بگوئید : یک کارگردان با هماهنگی مسئولین سینمایی کشور فیلمی ساخته که در زمان ساخت مورد حمایت کامل این مسئولین بود اما بعد از اینکه این فیلم ساخته شد بجای نمایش آن بر پرده سینماها، آن را به انباری منتقل کردند!. ضبط کردن عکس العمل های این سینماگران بعد از شنیدن این اظهار نظر می تواند تبدیل به یک مستند فوق العاده شود!.
3- خواب تلخ : این فیلم یکی از بهترین فیلمهایی بود که در دهه ی 80 شمسی ساختهشد. « خواب تلخ » در آشفته بازار سینمای داخلی که کمدی های مبتذل از سر و کولش بالا می رفتند ، موفق شد در جشنواره کن 2004 جایزه دوربین طلایی را بدست آورد و همچنین جایزه نگاه جوان را نیز از همین جشنواره کسب کند. « خواب تلخ » داستان پیرمردی مرده شور را به تصویر می کشد که بعد از سالها مرده شوری ، حالا احساس می کند که عزرائیل در یک قدیمی او قرار دارد و مدام او را تعقیب می کند تا جانش را بگیرد!. خواب تلخ کمدی بسیار جذابی بود که مخصوص تماشاگران سخت پسند سینما ساخته شده بود . شخصاً یکی از سکانس های جذابی و تماشایی که در « خواب تلخ » به خاطر دارم مربوط به زمانی بود که اسفندیار ( پیرمرد ) مراسم تدفین خودش را در تلویزیون سیاه و سفیدش نظاره می کرد!. « خواب تلخ » به علت مضمون مذهبی که در قالب طنز به تصویر کشیده شده بود، مدتها در توقیف باقی ماند اما جدیداً خبر رسیده که بالاخره مجوز اکران این فیلم صادر شده ولی زمان اکران مطابق معمول مشخص نیست!. در هرحال اگر فرصتی پیش آمد تا « خواب تلخ » در سینماها اکران شود، حتما به تماشای آن بروید چراکه یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران است.
2- آفساید : خیلی ها « آفساید » را بهترین فیلم جعفر پناهی می دانند. این فیلم درباره چند دختر جوان بود که قصد داشتند تا با پوشش پسرانه وارد ورزشگاه آزادی شوند تا بتوانند در آنجا بازی فوتبال ایران و بحرین را از نزدیک تماشا کنند اما به هنگام ورود به ورزشگاه توسط سربازان دستگیر می شدند و… « آفساید » به دلیل موضوع حساسی که داشت در همان برخورد اول در ایران بایکوت شد و بجایش تا می توانست در جشنواره های مختلف جهانی شرکت کرد و افتخارات زیادی را هم بدست آورد که مهمترین آنها دریافت جایزه خرس نقره ایی از جشنواره برلین بود. « آفساید » همچنین در زمان نمایش جهانی اش موفق شد تا نظر مساعد اکثر منتقدان بزرگ دنیا را بدست آورد و چه بسا اگر در ایران اکران عمومی می شد، می توانست در سال 2007 در جمع کاندیدهای اسکار بهترین فیلم خارجی قرار بگیرد. اما این فیلم اکران نشد که نشد.
1- سنتوری : شاید بتوان ضعف مدیریتی را اصلی ترین دلیل برای عدم اکران « سنتوری » دانست. این فیلم علی رغم اینکه در بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و توانست بهترین فیلم از دیدگاه مردم هم شود، اما هرگز نتوانست رنگ سالن های تاریک سینما را ببیند. « سنتوری » درباره جوانی به نام علی بود که در اوج شهرت ناگهان به دام اعتیاد گرفتار می شد و… البته مدیران سینمایی از ابتدا قرار نبود که این فیلم را توقیف کنند و طبق وعده آنان قرار بود این فیلم در تاریخ 3 مرداد سال 1386 اکران عمومی شود اما یک اظهار نظر از طرف وزارت ارشاد کافی بود تا حیرت سینماگران و مردم برانگیخته شود. وزارت ارشاد درباره اکران « سنتوری » اعلام کرد که به دلیل موزیکال بودن این فیلم و عدم توانایی کنترل سالنهای سینما در هنگام پخش این فیلم! نمی توانیم این فیلم را اکران عمومی کنیم. اما قضیه به همینجا ختم نشد. مدتی بعد از توقیف این فیلم نسخه ایی از « سنتوری » با زیرنویس انگلیسی منتشر شد و در دسترس همگان قرار گرفت. در این وضعیت تهیه کننده وزارت ارشاد را مسبب این اتفاق می دانست و وزارت ارشاد هم اعتقاد داشت که تهیه کننده عمداً فیلمش را به این روش به بازار فرستاده است!. مهرجویی هم در نامه ایی پر از خشم اینچنین نوشت :
در مورد فیلم «سنتوری»، آن را برداشتند قیمه قیمه کردند و سوزاندند؛ آن هم بدون هیچ دلیلی، فقط به دلیل غرض شخصی. من اینجا نکتهای را یادآوری کنم. برای اینکه فیلمی ساخته شود، اول از همه باید سه تا فیلمنامه به بخش فرهنگی فارابی بدهید. بعد سه نسخه از فیلمنامه را هم به وزارت ارشاد بفرستید. وزارت ارشاد، هیأتی دارد که مینشینند و فیلمنامه را میخوانند. فارابی هم هیأتی دارد که کارشان همین است. بعد از بالا و پایین کردنهای متعدد، بالاخره مجوز میدهند. بعد که کارگردان شروع به ساخت فیلم کرد، هیأتی میآید و مجوز ساخت میدهد. بعد که ساخت فیلم تمام شد، هیأتی دیگر اثر را بررسی میکند و به آن مجوز نمایش میدهد. بعد فیلم به جشنواره میرود. در جشنواره هیأت دیگری فیلم را میبیند، آن را بالا و پایین میکند و مجوز میدهد. بعد از آن هیأت داوران فیلم را میبینند و به آن جایزه میدهند و … میخواهم بگویم یک فیلم دو هزار مرحله را طی میکند تا ساخته شود! این چه صیغهای است که میگویند فلان فیلم مجوز نداشته یا قابل نمایش نبوده؟! هر فیلمی تمام این مراحل را طی میکند تا ساخته شود. به هر حال با اینکه سنتوری از تمام این مراحل عبور کرد ولی اجازه نمایش پیدا نکرد. جناب وزیر عملاً ما را از نان خوردن انداخت!
و آخر این ماجرا هم به این شکل به پایان رسید که تهیه کننده این فیلم ( فرامرز فرازمند ) در سن 55 سالگی دارفانی را وداع گفت و چند روز بعد هم وزارت ارشاد، مجوز اکران ویدئویی فیلم « سنتوری » را صادر کرد!.
میثم کریمی
کپی برداری از مطالب سایت تنها با ذکر دقیق لینک سایت MovieMag.IR و نویسنده مطلب مجاز است.