صفحه اصلی > اخبار سینمای ایران : افشاگری چهره اصولگرا درباره فعالیت سازمان « اوج » و نقش حاتمی کیا در تولیدات این سازمان

افشاگری چهره اصولگرا درباره فعالیت سازمان « اوج » و نقش حاتمی کیا در تولیدات این سازمان

image 13961125403 13679022

 

علی قنواتی که طی سال‌های 86 تا 88 عضو هیات مدیره روزنامه همشهری بوده و در سال 92 سازمان تلویزیونی سوره را تاسیس کرده و از چهره‌های رسانه‌ای نزدیک به اصولگرایان شناخته می‌شود، در یادداشتی با اشاره به اعتراض ابراهیم حاتمی کیا در اختتامیه جشنواره فجر سی و ششم، هدف اعتراض او را تلویزیون و نه سینما دانسته است. او سپس در بخشی از یادداشت مفصل خود ادعاهایی درباره مناسبات درون سازمان رسانه‌ای هنری «اوج» (سرمایه گذار «به وقت شام») و نقش حاتمی کیا در اوج مطرح کرده است.

به گزارش مووی مگ به نقل از آی سینما، قنواتی که در دولت نهم دو سال مدیر روابط عمومی وزارت نفت هم بوده، در این یادداشت که در بخش وبلاگ‌های «خبرآنلاین» منتشر شده، می‌نویسد: «حاتمی‌کیا سیمرغ‌ش را که گرفت، اعتراض را با حمله به تلویزیون شروع کرد. اما روی سن کنترل‌ش را از دست داد و آخرش به هیئت داوران هم پرید. مخاطب اصلی این شورش تلویزیون بود نه سینما. در‌واقع این کوس رسوایی گروه‌های رقیب در صداوسیما بود که بر پرده اختتامیه جشن‌واره فیلم فجر اکران شد! این یادداشت به دنبال قضاوت رفتار حاتمی‌کیا نیست. این که او حق داشت ناراحت باشد یا نه، و حتی اگر کمی یا زیاد حق داشت، رفتارش درست بود یا نه، موضوع اصلی این یادداشت نیست. این بار هم می‌خواهم ریشه اتفاقات را شرح بدهم و از آن‌چه در صنعت تلویزیون و سینمای کشور می‌گذرد یک گام دیگر رمزگشایی کنم

حاتمی کیا با «اوج» خوب حساب می‌کند!

یک بخش این یادداشت با عنوان « در «اوج» چه می‌گذرد؟» محتوایی افشاگرانه درباره فعایت این سازمان و نقش حاتمی کیا در آن دارد. قنواتی می‌نویسد: «اوج در سیما و سینما چند سازوکار کاملا متفاوت دارد. می‌توان گفت این‌جا هم به‌نوعی ملوک‌الطوایفی است! اما با طیف‌های داخلی خودش. و البته بین این طیف‌ها بیش‌تر سازش برقرار است و کمی رقابت. تا جایی که می‌دانم بخش سینما در اوج را مستقیما رئیس این سازمان هماهنگ می‌کند. کار چندان عجیبی هم نیست. اوج معمولا ۳-۴ پروژه سینمایی هم‌زمان در حال اجرا دارد که همیشه یکی از آن‌ها متعلق به ابراهیم حاتمی‌کیا است! حضور حاتمی‌کیا به نوعی به سایر فعالیت‌های سینمایی اوج مشروعیت می‌دهد. حاتمی‌کیا این را می‌داند و در برابر دید فرماندهان ارشد، مثل اکران‌های خصوصی و صحنه اختتامیه، در ایفای این نقش سنگ تمام می‌گذارد. از آن طرف هم البته آن را «خوب» با اوج حساب می‌کند که بتواند همان‌طور که گفت برای عده بیش‌تری کارآفرینی کند. ضمن این که مشکل قدیمی توقیف را هم دیگر ندارد. به نظرم از خدمات متقابل اوج و حاتمی‌کیا، این آخری برای فیلم‌ساز جسور و تابوشکنی مثل او از همه مهم‌تر است

مهارت ندارند

در ادامه این یادداشت به ضعف‌های سازمان اوج اشاره شده است: «ضعف بزرگ اوج در فیلم‌سازی، گذشته از گرانی پروژه‌ها، نبود مهارت جمع کردن یک اثر هنری است. کاری که در سینمای حرفه‌ای جهان، «تهیه‌کننده اجرایی» آن را برعهده دارد. نتیجه فقدان این مهارت، تولیدات عظیم (بیگ پروداکشن) ولی بی سر و ته و بی‌معنا و خنده‌دار مثل «فهرست مقدس» است که با هیچ چسبی، حتی واژه مقدس در نام فیلم، به ادعاها و ارزش‌های اوج نمی‌چسبد…! بگذریم که اصولا فیلم سینمایی نیست و داستان آن در حد یک بازی رایانه‌ای حادثه‌ای است

فعالیت سازمان اوج در تلویزیون

قنواتی سپس به حوزه فعالیت این سازمان در تلویزیون پرداخته است: «اما بخش تلویزیونی اوج کلا حکایت دیگری است. این‌جا هم رئیس سازمان، مثل خود صداوسیمای فعلی، دخالتی در تصمیم‌گیری‌ها ندارد و حضورش تقریبا فرمایشی است. پس تصمیم‌گیرنده چه کسی است؟ نمی‌توان با اطمینان گفت، اما بخش اعظم نام‌ها و پروژه‌ها و زیرمجموعه‌هایی که می‌بینم یک چیز را تداعی می‌کند: در اغلب فعالیت‌های تلویزیونی اوج، حضور پررنگ یک نیروی ارشد امنیتی کشور، که کم‌تر به این عنوان شناخته می‌شود، دیده می‌شود. او در معدود حضورهای رسانه‌ای، خود را فعال فرهنگی-رسانه‌ای و استاد دانشگاه معرفی می‌کند. نفوذ امنیتی او در کشور ورای حد تصور و درک او از رسانه ناچیز (است)!»

بروز فساد و ریخت و پاش مالی در چنین ساختاری بدیهی است

در ادامه آسیب شناسی این چهره رسانه‌ای آمده است: «مشکل بزرگ اوج در این‌جا نیز فقدان مهارت رسانه‌ای است: یک مشت تصویربردار و تدوین‌گر متوسط را با گران‌ترین تجهیزات و دست‌مزد ۳ برابر دور هم جمع کنید و از آن‌ها بخواهید برایتان برنامه بسازند.اما چرا بعد از این همه پروژه من‌درآوردی، پرهزینه و ناموفق در آنتن، روش تولید در اوج اصلاح نمی‌شود؟ ساده است: چون شوراهای ساختگی تصمیم‌گیری در اوج از بچه‌هایی تشکیل می‌شود که در این پروژه‌ها مستقیما ذی‌نفع اند! به عبارتی اصلی به نام منع مداخله کشک! من امضا می‌کنم پول را به من بدهند! بروز فساد و ریخت و پاش مالی در چنین ساختاری بدیهی است. شما چند قدیس را هم به مدیریت مجموعه‌ای بگذارید که خود را غیردولتی معرفی می‌کند، هولدینگی برای ۷-۸ شرکت خصوصی است، اما هزاران میلیارد بودجه را با منشأ بیت‌المال بدون هیچ ضابطه‌ای هزینه می‌کند. نتیجه همین می‌شود و بدتر. »

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها