در چند سال اخیر، برخی از ثروتمندان و سلبریتیها هنگام تولد فرزندانشان به کشورهای خارجی سفر میکنند تا نوزاد متولدشده تابعیت آن کشور را بهدست آورد.
به گزارش مووی مگ به نقل از صبح نو، اگر اندکی اهل استفاده از شبکههای اجتماعی و دوردور مجازی در آن باشید، قطعا در سالهای اخیر، از پدیده نسبتا جدید تولد فرزندان چهرهها در خارج از کشور آشنا شدهاید. تا پیشازآن، برخی از ثروتمندان و آقازادهها این کار را میکردند؛ اما گویا برخی از سلبریتیها هم که بهمدد فیلمها و سریالهایی که عمدتا با بودجه مملکت ساخته شده، به شهرت و البته ثروت رسیدهاند، وارد این معادله شدهاند. نمونه اخیر و جنجالی این مورد، مربوط به سفر خانم نگار جواهریان و همسرش آقای رامبد جوان به کاناداست.
از چهرهها تا آقازادهها
کشورها مسیرهای مختلفی برای اعطای تابعیت دارند. برخی از آنها به صرف تولد در خاکشان، فرد متولدشده را شهروند خود شناسایی میکنند. خب پس چه چیزی بهتر از این؟ کافی است کمی جیبتان پر از دلار باشد. البته، اینکه دلارهای مذکور ازطریق رانت، سوءاستفاده از بیتالمال و ژن خوب باشد یا استفاده از خدمات نامعقول حکومتی در سینما، بحث دیگری است که در این گزارش به آن نخواهیم پرداخت. همهچیز به پول بستگی دارد. البته، اخلاقا به کسانی که بهواسطه تمکن مالی این کار را میکنند، نمیتوان ایرادی وارد کرد؛ زیرا مسألهای شخصی است. برای مثال، اگر تاجری که خودش با قدرت بازو و بنیه فکریاش به وضعیت اقتصادی مطلوبی رسیده، حق دارد با پولش هرکاری که دلش بخواهد انجام دهد، البته به شرط رعایت قانون. پس طرف حساب ما در این گزارش، این دسته از مردم نیستند و موضوع گزارش ما به رامبد جوان محدود است.
زایمان نیممیلیاردی
رامبد جوان و همسرش اخیرا به کانادا سفر کردهاند. در ابتدا این سفر با عنوان اکران «قانون مورفی» مطرح شد؛ اما باتوجهبه مرحله بارداری خانم جواهریان و محدودیت سفر هوایی طولانی در این دوره از حاملگی، بهعقیده بسیاری از کاربران فضای مجازی، تنها دلیل پذیرفتن ریسک این سفر طولانی، وضع حمل در کاناداست. روزنامه «خراسان» تلاش کرده هزینه ریالی این اتفاق را بررسی کند. این روزنامه نوشته است: «برای فهمیدن این موضوع، با یکی از مؤسسات مهاجرتی مشهور تماس گرفتیم و درباره هزینههای معمول تولد فرزند در شهر «تورنتو»، شهر محل سکونت رامبد پرسیدیم. اولین هزینه، حق مشاوره مؤسسه است که به دلار دریافت میشود: پنجهزار دلار کانادا، چیزی حدود ۵۰میلیون تومان. هر بلیت اکونومی پرواز تهران – تورنتو و برعکس، بین ۱۲ تا ۶۰ میلیون تومان است که ما میانگین آن را ۲۵ میلیون تومان در نظر گرفتیم. بلیتهای بیزنس و فرستکلاس هم هست که طبعا گرانترند؛ بنابراین، چهار بلیت پرواز برای رفتوبرگشت دو نفر، بهطورمیانگین ۱۰۰میلیون تومان آب میخورد. طبق اعلام این مؤسسه مهاجرتی، هزینه تولد فرزند در تورنتو بین ۱۲ تا ۱۵هزار دلار کاناداست که حدود ۱۲۰ تا ۱۵۰میلیون تومان میشود. ناگفته نماند طبق قوانین کانادا، گردشگرانی که در زمان بارداری به این کشور وارد میشوند، مشمول دریافت خدمات بیمه نمیشوند. باتوجهبه زمان ضبط «خندوانه»، برگزاری نمایشگاه کتاب و مدت اقامت لازم رامبد و نگار پس از تولد فرزندشان در کانادا، میتوان نتیجه گرفت آنها حداقل سه ماه در تورنتو اقامت خواهند کرد. هزینه سه ماه اقامت در آپارتمان معمولی مبله در این شهر، بهطورمیانگین ماهی سههزار دلار کاناداست که درمجموع، ۹هزار دلار، یعنی ۹۰میلیون تومان میشود. هزینه خوردوخوراک و حملونقل خانواده دونفره با فرزند در این شهر، ماهی چهارهزار دلار کاناداست که با احتساب زندگی معمولی و نه ولخرج و نه صرفهجویانه، سه ماه اقامت در این شهر برای رامبد ۱۲۰میلیون تومان هزینه دارد. خلاصه آنکه تولد فرزند این سینماگر در کانادا، درمجموع بین ۴۸۰ تا ۵۱۰میلیون تومان هزینه دربر خواهد داشت. البته ذکر این نکته ضروری است که هزینههای بیمارستانی بدون بیمه در این شهر سرسامآور است و درصورتیکه به هر دلیلی اقامت بیشازحد معمول لازم باشد، طبعا بهطور چشمگیری هزینهها افزایش مییابد.
لطفا دیگر شعار نده!
برسیم به مورد عجیب مجری برنامه «خندوانه». راستش را بخواهید بحث رامبد تقریبا با تمام سلبریتیهای دیگری که اسم بردیم متفاوت است، البته بهجز مهناز افشار. چرا مورد او با دیگران فرق دارد؟ چون رامبد جوان نامش با برنامه پربیننده «خندوانه» گره خورده است. خندوانه یکی از خاصترین برنامههای تاریخ سیماست. این برنامه درکنار ایدههای ناب برنامهسازی و فرم جذاب، امتیاز دیگری هم دارد و آن توجه ویژه به مسأله ارزشهای ایرانی و اسلامی است. مگر سخنگو و ویترین این برنامه کسی جز رامبد جوان بوده است؟ احتمالا یادتان هست که در دو فصل قبل برنامه «خندوانه»، رامبد مدام شعار استفاده از کالای ایرانی میداد؛ اما خودش در برنامه لباس مارکدار آمریکایی بهتن میکرد. در آن زمان، همین تناقض به انتقاداتی منجر شد؛ ولی اتفاق اخیر چیزی فراتر از تناقضی ساده در حد پوشش است. رامبد در صدها برنامه خندوانه با مردم زندگی کرده است. مدام در پلاتوها، گفتوگوها و شوخیهایش ارزشهای اخلاقی، وطنپرستی، غرور ملی و… را فریاد کشیده است. حالا فردی که در صدها برنامه از خندوانه بارها شعارهای زیبای ناسیونالیستی و ایدههای انگیزشی مطرح کرده، برای تولد فرزندش در فرنگ، براساس شواهد و قرائن، مبلغ هنگفتی هزینه کرده است. مثل این است کسی مدام از دفاع از کشورش درمقابل بیگانه بگوید اما در زمان حادثه میدان را خالی کند یا اینکه کسی از پاکدستی بگوید ولی به خودش شبهات زیادی وارد باشد مانند کسی که خرما میخورد و منع رطب میکند. رامبد جوان باید بداند چه بخواهد و چه نخواهد، نام و حتی بخش عمدهای از شهرت و چهبسا درآمد سالهای اخیرش، بهواسطه خندوانه رقم خورده است. نوش جانش؛ اما وقتی مخاطب سادهدلی که هرشب با شعارهای وی منقلب شده، با خبر اخیر مواجه شود، دچار حس بسیار بدی میشود. آقای جوان! لطفا دیگر برای ما شعارهای قشنگ ندهید.