نقد و بررسی فیلم اوفلیا ( Ophelia )

کسی در فیلم حضور دارد که من بشناسم؟

دیزی ریدلی که او بازیگر نقش اصلی سری جدید فیلمهیا « جنگ ستارگان » است، در اینجا هم بازیگر اصلی فیلم است. نائومی واتسِ هم که او را با « جاده مالهالند » بخاطر خواهید آورد در فیلم حضور دارد. کلایو اوونِ فیلمهای « فرزندان بشریت » و « شهر گناه » هم کلادیوس داستان می باشد. جورج مک کی که احتمالاً او ر ا در نقش پسر عجیب و غریب فیلم « کاپیتان شگفت انگیز » به خواهید آورد نیز هملتِ فیلم است.

داستان فیلم درباره چیست ؟

داستان فیلم همان داستان قدیمی « هملت » با تغییرات جزئی است. پادشاه بر اثر توطئه کلادیوس ( کلایو اوون ) کشته می شود و همسر پادشاه ( نائومی واتس ) با کلادیوس ازدواج می کند و سپس هملت ( جورج مک کی ) که پسر پادشاه است باز می گردد تا انتقام پدر را بگیرد و… اوفلیا ( دیزی ریدلی ) هم معشوق هملت است!

کارگردان کیست؟

کلیر مک کارتی، کارگردان استرالیایی که مهمترین اثرش « The Waiting City » بوده است. این اولین فیلم مک کارتی در پنج سال گذشته به عنوان کارگردان می باشد.

خانواده ها در هنگام تماشای فیلم باید به چه نکاتی توجه نمایند؟

خشم و نفرت و توطئه و مرگ و کمی هم عشق اولِ جوانی میان هملت و اوفلیا. در مجموع فیلم نکاتی ندارد که افراد نوجوان آن را ندانند!

نکات مثبت فیلم ؟

طراحی صحنه و لباس فیلم قابل تقدیر است.

بازی بازیگران از جمله نائومی واتس، یکی از نکات مثبت فیلم به شمار می رود.

نکات منفی فیلم ؟

اقتباس از آثار شکسپیر در تمام دوران، حرکت بر روی یک طناب لغزان بوده است چراکه غنای ادبی اثر بسیاری از کارگردانان را دچار تردید کرده که آیا اقتباس مورد نظر او خواهد توانست کیفیت اصلی قصه را حفظ نماید یا خیر؟ پاسخ درباره « اوفلیا » خیلی امیدوار کننده نیست. این اقتباس مشکلات بسیاری دارد که اغلب آن به متن باز می گردد.

دیالوگ ها در « اوفلیا » تا حد زیادی تغییر کرده اند و ارزش ادبی خود را از دست داده اند. قابل درک است که فیلم برای مخاطب امروز و بی حوصله سینما ساخته شده اما بهرحال این یک اثر شکسپیری است!

عشق میان اوفلیا و هملت چیزی شبیه رابرت پتینسون و کریستن استیوارت در فیلم « گرگ و میش » است!

در این اقتباس سینمایی چندین جزئیات داستانی نیز تغییر کرده که وصله ای ناجور به تمامیت اثر بوده است.

با اینکه نام فیلم « اوفلیا » هست و قرار است اینبار داستان « هملت » از دیدگاه او روایت شود، اما اوفلیا حتی در داستان اصلی هم در جایگاهی نبوده که بتوان داستان را از دیدگاه او روایت کرد. در اینجا هم کارگردان به واسطه حذف برخی موقعیت هایی که اوفلیا در آن حضور نداشته، سعی کرده که سهم بیشتری به این شخصیت اختصاص دهد که خیلی تغییری در وضعیت کلی او ایجاد نکرده.

عامل تاثیرگذار برای تماشای فیلم:

قطعاً نام شکسپیر.

حرف آخر :

سازندگان « اوفلیا » احتمالاً خیلی دغدغه اقتباس قصه شکسپیری در سینما را نداشته اند و به جهت استفاده از موج جنبش های زنان در هالیوود، قصه او را با محوریت اوفلیا به جای هملت روانه سینما کرده اند. اما حقیقت آن است که قصه « هملت » خیلی پتانسیل روایت از دیدگاه اوفلیا را ندارد چراکه اوفلیا بخشی از داستان هملت است که در مقایسه با محوریت اصلی قصه، در جایگاه دورتری قرار می گیرد. توطئه کلادیوس، درماندگی گرترود، نمایشِ هملت، درگیری با لایریتس، همگی بخش های مهمی از داستان هستند که اوفلیا محوریتی در آن نداشت؛ اما سازندگان خواسته اند که او قلب تپنده داستان باشد که نتیجه خیلی امیدوار کننده نیست.

منتقد: میثم کریمی

این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.

به خانواده بزرگ جامعه مجازی مووی مگ بپیوندید

اوفلیا (Ophelia)