روکو و برادرانش : Rocco and His Brothers
کارگردان: لوچینو ویسکونتی
نویسنده: لوچینو ویسکونتی
بازیگران:
آلن دلون / روکو
رنتو سالواتوری / سیمون
آنی ژیراردو / نادیا
کاتینا پازینو / روزاریا پاروندی
اسپیروس فوکاس / وینچنزو
مکس کارتیر / چیرو
زمان: 168 دقیقه
محصول: 1960 (ایتالیا – فرانسه)
مهم ترین افتخارات: کاندید دریافت جایزه بافتا در رشته های بهترین فیلم بین المللی و بهترین بازیگر زن خارجی ( آنی ژیراردو)
داستان فیلم:
چهار برادر روستایی که به تازگی پدر خود را از دست داده اند به همراه مادر خود به برای پیدا کردن کار به شهر میلان می روند. جایی که برادر بزرگترشان هم اکنون در آنجا مشغول کار است و تصمیم دارد با دختر مورد نظر خود ازدواج کند. اما پیدا کردن کار به این سادگی ها هم نیست و برادر ها با مشکلات جدید تری رو به رو می شوند…
سرگذشت 4 برادر از یک خانواده می تواند بسیار متفاوت باشد . وینچنزو برادر بزرگتر به دنبال تشکیل خانواده خود است و دیگر حوصله ورزش بوکس را ندارد حتی با وجود این که قبلا موفقیت هایی را هم در این ورزش کسب کرده. برادر دوم سیمون پسر پر دردسر و مشکل ساز است، با آمدن به شهر و پیدا نکردن کار به سراغ بوکس می رود اما خیلی زود از مسیر اصلی خارج شده و به دنبال خوش گذرانی خود می رود. روکو برادر سوم بیش اندازه مهربان و دلسوز خانواده اش هست ، حاضر است از همه چیز بگذرد تا سیمون خوشحال باشد حتی عشقش. چیرو ، چهارمین برادر است که او هم مانند روکو دلسوز است اما از نوع منطقی نه احساسی. تمام خرج خانواده را تامین می کند ولی حاضر نیست اشتباهات سیمون را پنهان کند. و در نهایت لوکا پسر کوچک خانواده که شخصیتش در میان برادرانش در حال شکل گیری است…
کارگردان:
لوچینو ویسکونتی (1976-1906) در دوم نوامبر 1906 در شهر میلان در خانواده ای ثروتمند به دنیا آمد. پدرش جوزف وسکونتی، دوک مدرنه و مادرش کارلا اربا ، دختر یک کارخانه دار بودند. لوچینو دوران کودکی و نوجوانی را با نا آرامی سپری کرد. به طوری که بارها از خانه و مدرسه فرار کرده بود. در همان دوران بود که علاقه فراوانی به موسیقی پیدا کرد و در دوران جوانی با دوستان فرهیخته ای مانند پوچینی، آهنگ ساز معروف اپرا آشنا شد.
این گرایشات و طرفداری از کمونیست حتی باعث شد تا در 1944 به زندان هم بیفتد. پس از آزادی فیلم «روزهای شکوه» را در مورد زندان بانش ساخت و اکثر ساخته های او هم نسبتا دیدگاه کومونیستی او را در خود جای داده اند.
از آثار معروف ویسکونتی میتوان به «حس» ، «روکو و برادرانش» ، «قتل در ونیز» و «لئوپارد» اشاره کرد.
بازیگران:
آلن دلون:
هشتم نوامبر 1935در دهکدهای به نام «سو» در حوالی پاریسبه دنیا آمد. نام پدرش “فایبان” و مادرش “ادیت” بود. زمانی که آلن ۴ سال بیشتر نداشت پدر و مادرش از هم جدا شدند و به ناچار سرپرستی اش به خانوادهای دیگر واگذار شد. او در خانهای رشد کرد که روبه روی یک زندان بود و آلن با بچههای نگهبان زندان همبازی بود. پس از چند سال پدر و مادر خواندهاش بر اثر حادثهای کشته شدند و وی دوباره تحت سرپرستی مادرش که با یک قصاب محلی ازدواج کرده بود قرار گرفت. او در دوران کودکی به دوچرخه سواری، فوتبالو رفتن به سینماعلاقه وافری داشت. او دوران تحصیلی خود را در مدارس کاتولیکگذراند و از آنجا که پسر شلوغی بود چندین بار از مدرسه اخراج شد و در ۱۵ سالگی به کلی درس و تحصیل را ترک کرد پس به ناچار ناپدریاش او را به مغازه قصابی برد تا این حرفه را به او بیاموزد اما آلن هیچ علاقهای به این حرفه نداشت و در سن ۱۷ سالگی خانه را ترک کرده و به ارتشپیوست.وی در ارتش در یگانتفنگداران دریایی به عنوان چترباز به خدمت ادامه داد و در سال ۱۹۵۴در جنگ هندو چینحضور داشت. او دوران خدمت خود را در ارتش با اشتیاق ادامه داد. او در مورد خاطراتش در آن زمان میگوید: «در آنجا دوستانی پیدا کردم، کسانی که با آنها حرف میزدم و به حرفهایم گوش میدادند».آلن در ۱۹۵۶از خدمت ترخیص شد و به عنوان باربر و سپس نیز به عنوان پیشخدمت در کافههای مختلف پاریسبه کار پرداخت. او درآمد ثابتی نداشت و مستقل از خانوادهاش زندگی میکرد. طی همین مدت با بسیاری از بازیگران که در کافههای محل کارش رفت و آمد داشتند آشنا شد. یکی از بازیگران ژان کلود بریالیبود. آنهایی که درباره زندگی او تحقیق کردند میگویند که او با دنیای زیر زمینی جنایتکاران در ارتباط بوده و مدتی هم با آنها زندگی میکرد. این دو دوست در سال ۱۹۵۷تصمیم گرفتند با هم به جشنواره فیلم کنبروند. این تصمیم زندگی آلن را برای همیشه تغییر داد. آلن که یک آدم معمولی بود و هیچ گونه تجربه بازیگری نداشت و آن شب هم با یک دست لباس کرایهای به جشنواره رفته بود اما پس از بازگشت از جشنواره به یک فوقستاره تبدیل شده بود. چهره فوقالعاده جذاب او در آن مجلس کاملاً سرآمد همگان بود در آنجا بود که کارگردانان مختلف به سراغ او آمدند.
او بیشتر در نقش دزد و یا آدمکش اجیر شده بازی میکرد.در دهه ۱۹۷۰علاوه بر بازی در فیلم، دومین کمپانی تولید فیلم خود را تأسیس کرد و به جمع آوری ثروت پرداخت.
منبع: ویکی پدیا
آنی ژیراردو:
او در سال ۱۹۳۱ در پاریسبه دنیا آمد. تحصیلاتش را در کنسرواتوار در پاریس زیر نظر هانری کولان به پایان برد. کارش را با صحنه آغاز کرد و طی سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۷ عضو کمدیفرانسز بود. در سالهای میانی دهه ۱۹۵۰ وارد سینما شد
خیلی زود در عرصه سینمای ایتالیاو فرانسهبه شهرت رسید. او با بسیاری از بزرگان فرانسوی(مارک آلگره، ژآن دلانوآ، آندره کایاتو …) و ایتالیایی(لوچینو ویسکونتی، ماریو مونیچلی، مارکو فرریو …) همکاری داشتهاست.
با این که ابتدا صرفا برای کمدی مناسب به نظر میرسید در ایفای نقش زنان قربانی تلخ و اغلب از نظر اخلاقی نا مطمئن نیز قابلیت خود را نشان داد. به یاد ماندنیترین نقشهایش را اغلب برای ویسکونتی (مثلا نادیا محبوبه مشترک رناتو سالواتوریو آلن دلوندر روکو و برادرانش) کایات (مثلا نقش معلم میانسالی که دلباخته یکی از شاگردانش میشود در از عشق مردن) و لولوش (مثلا نقش همسری اغفال شده اما با گذشت در فیلم زیستن برای زندگی) بازی کردهاست.
گرما، سرزندگی و صراحتی که به نقشهایش میبخشید از او بازیگری معتبر در سطح بینالمللی ساخت. جایزه بهترین بازیگر جشنواره ونیز را برای سه اتاق در منهتنو سزار را برای دکتر فرانسوگیانبرنده شدهاست.
آنی ژیراردو سال گذشته در چنین روز هایی (28 فوریه) در گذشت. روحش شاد…
منبع: ویکی پدیا
نکاتی که احتمالا در مورد «بروکو و برادرانش» نمی دانستید:
شورای شهر میلان اجازه پخش صحنه قتل را که در یک نقطه توریستی شهر انجام شده نداد، حتی بعد از حذف حدود 45 دقیقه از فیلم ب
فیلمبرداری برای ویسکونتی بسیار مشکل بود زیرا مجبور بود در مکان ها بسیار نا مناسبی فیلم برداری را انجام دهد.
هنگامی که برای اولین بار فیلم در آمریکا به نمایش در آمد حدود نیم ساعت از فیلم حذف شد زیرا برای تماشاگران آمریکایی بیش از حد خشن تشخیص داده شده بود.
صدای آلن دلون دوبله شده است.
فرانسیس فورد کاپولا به قدری طرفدار این فیلم بود که آهنگ ساز آن، نینو روتا را برای آهنگ فیلم پدرخوانده استخدام کرد تا یکی از شاهکار های موسیسقی فیلم را رقم بزند.
به رقم مشکلات سانسو (یا به همین دلیل) این فیلم در زادگاهش ایتالیا به فروش خوبی دست یافت.
قسمت های حذف شده نسخه اروپایی که 13 مورد بود در نسخه آمریکایی به 3 کاهش یافت.
اکثر قسمت های فیلم دوبله شده و اگر هنگام تماشا به حرکت لب های بازیگران دقت کنید متوجه این موضوع خواهید شد. حتی در بسیاری از صحنه ها از صدای اصلی بازیگران صدا برداری نشده.
دیالوگ های ماندگار:
امشب رو کجا میخوابید؟ ما که اینجا جا برای شما نداریم.
روزاریا: پسرم ما رو تو خیابون هم تنها نمیگذاره.
روزاریا(در حالی که پسرهایش برای برف پارو کردن به بیرون میروند): به خدا اگه با پول بر نگردین پسرای روزاریا پاروندی نیستین…
چیرو: تو حالت خوبه روکو
روکو: راحت پیروز شدم، چیرو… چون با اون مبارزه نمیکردم، با کسی مبارزه می کردم که این کینه رو تو وجود من درست کرده… کینه ای که خودم هم نمیدونستم تو وجودم رشد کرده…
محمد باقری
کپی برداری از مطالب سایت تنها با ذکر دقیق لینک سایت MovieMag.IR و نویسنده مطلب مجاز است.










