در طول سالهای گذشته فیلمهایی در مورد بلایای طبیعی و فجایع زیست محیطی ساخته شده که کیفیتهای بسیار متفاوتی داشتهاند. دلایل زیادی پشت یک فیلم خوب در این ژانر وجود دارد و در حالی که برخی فیلمهای به شکل مطلق بیارزش هستند، بعضی دیگر خیلی زود در قالب یک فیلم کلاسیک دوست داشتنی فرو میروند.
به گزارش مووی مگ به نقل از روزیاتو، چه روایت یک رویداد واقعی باشد یا از جادوی جلوههای ویژه برای به تصویر کشیدن ایدههای جاهطلبانه یک فیلمساز استفاده شود، این فیلمها، مانند ژانرهای معمول دیگر، اغلب مخاطبان و طرفداران پروپاقرص خود را دارند که به دنبال یک فاجعه بزرگ دیگر هستند.
۱۰- طوفان کامل (۲۰۰۰)
فیلم حماسی «طوفان کامل» (The Perfect Storm) ساخته ولفگانگ پترسن در تابستان سال ۲۰۰۰ منتشر شد که در آن جرج کلونی نقش کاپیتان بیلی تاین جونیور را بازی میکرد. این فیلم به شیوهای استادانه بر روی تاثیر تعدادی از رخدادهای شدیداً ناخوشایند آب و هوایی بر روی یک قایق ماهیگیری تمرکز دارد. کاپیتان تاین، میخواهد که فصل ناموفق صید را جبران کرده و برای آخرین بار در این فصل به دریا برود تا پولی که سخت به آن نیاز دارد را تامین کند. بعد از اینکه کلونی و تیم صیادیاش همراه با قایق ماهیگیری کوچکشان در یک طوفان بزرگ گرفتار میشوند مشخص میگردد که شخصیت کلونی در فیلم تصمیم مرگبار و ویرانگری گرفته است.
پترسن برای نشان داد ماهیت و طبیعت وحشی محض طوفان به بیننده کار حرفهای و خارقالعادهای انجام داده و کلونی نیز در کنار بازیگرانی مانند جان سی رایلی و مارک والبرگ، بازیهایی هنرمندانه را از خود به نمایش میگذارند و درماندگی و وحشت انسان در چنین شرایطی را به شکلی قابل باور به تصویر میکشند. بزرگی موجی که در انتهای این فیلم میبینیم برای جای دادن نام «طوفان کامل» در این فهرست کافی بود. اما باید بدانید که این فیلم چیزهای دیدنی بسیار فراتری از آن جلوههای ویژه خارقالعاده دارد.
۹- روز پس از فردا (۲۰۰۴)
فیلم «روز پس از فردا» (The Day After Tomorrow) در سال ۲۰۰۴ به ما آیندهای را نشان داد که احتمالاً سرنوشت حیات بشر روی کره زمین خواهد بود اگر چه هر چه زودتر تک تک ساکنان این کره خاکی دست به کار نشده و برای جلوگیری از تشدید تغییرات اقلیمی واکنشهای عملی نشان ندهند. «روز پس از فردا» با بازی جیک جیلنهال و دنیس کوید، یک داستان خارقالعاده در مورد آیندهای است که سالها قبل پیشبینی وقوع آن نشده اما کسی توجهی به این اخطارها نداشته است.
در این فیلم دنیا به طور کامل یخ میزند در حالی که جیلنهال مجبور است سفری طولانی را در آمریکا آغاز کند تا نوعی راهحل و امید را برای بازماندگان و رهایی از این سناریو فاجعهبار ارائه دهد. این فیلم حماسی از رولاند امریش یکی از فیلمهایی است که در دسته فیلمهای پرهزینه دوران خود قرار میگرفت. جلوههای ویژه کامپیوتری فیلم خیلی خوب انجام شده و داستان فیلم در کنار بازی جیلنهال نیز بسیار تاثیرگذار است. این فیلم در باکس آفیس نیز عملکرد خوبی نداشته و فروش بینالمللی آن از ۵۰۰ میلیون دلار عبور کرد.
۸- آسمانخراش جهنمی (۱۹۷۴)
«آسمانخراش جهنمی» (The Towering Inferno) فیلمی است که در سال ۱۹۷۴ تولید شده اما جلوههای ویژه به کار گرفته شده در آن هنوز قابل توجه و جذاب است. این موضوع در کنار بازیگران طراز اول فیلم، از جمله استیو مک کوئین، پل نیومن، فرد آستایر و جنیفر جونز بر جذابیت فیلم میافزاید. همچنین «آسمانخراش جهنمی» یکی از معدود فیلمها در مورد فجایع طبیعی است که بر اساس دو رمان ساخته شده است: رمانهای «جهنم شیشهای» (The Glass Inferno) و «آسمانخراش» (The Tower). در مورد موفقیت هنری و تجاری، «آسمانخراش جهنمی» در رتبه بالاتری در این فهرست قرار میگیرد و نامزدی در ۸ بخش اسکار و بردن ۳ جایزه نشان میدهد که این فیلم یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما در ژانر خود است.
این فیلم قدیمیترین فیلمی است که در این فهرست قرار میگیرد اما حتی وقتی که پای مقایسه با دهها فیلم مشابه در سینمای مدرن و شاهکارهایی که با کمک کامپیوتر ساخته شدهاند به میان میآید، «آسمانخراش جهنمی» هنوز از جایگاه والایی برخوردار بوده و حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
۷- جاذبه (۲۰۱۳)
کمتر فیلمی در ژانر فجایع طبیعی بوده که همانند «جاذبه» (Gravity) هم مورد تمجید منتقدان قرار گرفته و هم در باکس آفیس موفق بوده باشد. در این فیلم ساندرا بولاک در نقش مهندس پزشکی دکتر رایان استون بازی زیبایی از خود ارائه داده است. داستان آلفونسو کوارون از یک ماموریت فضایی که به مسیری غیرمنتظره میرود ضرورتاً داستانی تازه یا خارج از فضای معمول این ژانر نیست اما بازی تنشزا، تاثیرگذار و هیستریک بولاک است که هر مخاطبی را در داستان فیلم فرو میبرد. این فیلم، همچنین، در زمینه سبک روایی یک شاهکار هنرمندانه است که چشمهای شما را در سراسر طول فیلم به صفحه نمایش خیره نگه میداد. مبارزه و تلاش بیمحابای بدور از ناامیدی شخصیت استون برای بازگشت به زمین همان چیزی است که شما را روی لبه صندلی خود و در آستانه در رفتن از کوره نگه میدارد.
اگر چه ممکن است برخی بگویند که «جاذبه» یک فیلم در ژانر فجایع طبیعی به شمار نمیآید اما آنقدر نابودی و مرگ در فضا در این فیلم وجود دارد که قرار گرفتنش در این فهرست را توجیه میسازد. همانند دیگر فیلمهای برتر این ژانر، «جاذبه» به خطرات واقعی که ما، به عنوان انسان، گاهی به صورت پیشبینینشده با آنها روبرو میشویم اشاره میکند. اکتشاف در فضا یک کار جذاب و مفرح است تا زمانی که ناگهان یک جا کنترل اوضاع از دست رفته و شرایط ترسناکی رقم میخورد و «جاذبه» بهترین فیلم در زمینه به تصویر کشیدن چنین سناریویی است.
۶- گردباد (۱۹۹۶)
در سال ۱۹۹۶، یان دِ بونت یک واقعیت بسیار ترسناک از تورنادوها را در برابر چشمان ما ظاهر کرد. اگر چه فیلمهای زیادی در مورد فجایع طبیعی و بخصوص انواع طوفانها ساخته شده اما کمتر فیلمی توانسته به مانند «گردباد» (Twister) ویرانی گسترده و ترس را در مخاطبان ایجاد کند. بزرگی گردبادهایی که راه خود را به سمت روی زمین باز میکنند به خودی خود بسیار ترسناک بود در حالی که ویرانی ناشی از آنها که در فیلم به تصویر کشیده میشود ترسناکی آنها را دو چندان میسازد. اواخر دهه ۹۰، زمانی بود که تکنولوژی در حال پیشرفت بوده و مرزهای استفاده از تکنولوژی در عرصه سینما جابجا شده بود.
از این رو، «گردباد» مثال خوبی از فیلمهایی است که میخواست چیزی فراتر از فیلمهای قبلی خود در ژانر فجایع طبیعی انجام دهد. مانند بسیاری از دیگر فیلمهای این فهرست، «گردباد» نیز پیام درستی داشته و بر اساس ماجرایی ساخته شده که به طور معمول و هر ساله در ایالات متحده و برخی از دیگر نقاط جهان رخ میدهد.
۵- آپولو ۱۳ (۱۹۹۵)
«هوستون، ما یه مشکل داریم». این دیالوگ بدون شک یکی از به یادماندنیترین و مشهورترین دیالوگها در تاریخ سینماست و در یک فیلم در مورد فجایع طبیعی ادا شده است. «آپولو ۱۳» (Apollo 13) یکی دیگر از فیلمهایی است که از یک ماجرای واقعی الهام گرفته و ران هاوارد به همراه یک گروه بازیگری که با مهارت و استادی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند، از جمله تام هنکس، اد هریس و کوین بیکن، یک شاهکار را خلق میکنند که بار دیگر ماجرای یک ماموریت فضایی و وقوع حادثهای ناگوار در این مسیر را روایت میکند. این فیلم یکی از فیلمهای محبوب منتقدان در ژانر فیلمهای مربوط به فجایع طبیعی و یکی از موفقترین فیلمهای این ژانر در زمینه فروش در گیشه است.
«آپولو ۱۳» در زمینه جوایز نیز عملکرد خوبی داشته و در بخش بهترین صداگذاری و بهترین تدوین نیز برنده جایزه اسکار شد. در دستههای مهمتری مانند بهترین فیلم و بهترین بازیگر مرد نقش مکمل نیز «آپولو ۱۳» نیز تنها قائله را به فیلم بینظیر و شاهکار «شجاع دل» (Braveheart) باخته و اد هریس نیز جایزه اسکار را در رقابت با بازی منحصربفرد و بینظیر کوین اسپیسی در «مظنونین همیشگی» (The Usual Suspects) به وی واگذار کرد. به خاطر بازی فوقالعاده و فراموش نشدنی تام هنکس، «آپولو ۱۳» در زمره یکی از بهترین فیلمهای او قرار گرفته که باعث میشود این فیلم یک تجربه دوست داشتنی برای علاقمندان به ژانر فجایع طبیعی باشد.
۴- روز استقلال (۱۹۹۶)
فیلم شاهکار بلاک باستر رولاند امریش در سال ۱۹۹۶ با عنوان «روز استقلال» (Independence Day) سینماها را به آتش کشیده و بیش از ۸۰۰ میلیون دلار فروش داشت که برای فیلمی در این ژانر بیسابقه بود. فیلم «روز استقلال» از همان فیلمهای آمریکایی است که در آن آمریکاییها به هر قیمتی برنده یک جنگ سخت با دشمنی بیرحم میشوند و معمولاً نمونهاش را بارها و بارها در هالیوود دیدهایم اما یک چیز خاص و ویژه در مورد این فیلم وجود دارد که کمتر شاهد آن بودهایم. در حالی که ویل اسمیت و جف گلدبلوم نقش مهمی در زیبایی و موفقیت فیلم دارند، اسمیت در این فیلم در جذابترین و بهترین شرایط دوران بازیگری خود قرار داشته و نقش یک خلبان جنگنده مصمم به نام استیون هیلر را بازی میکند و آن جمله مشهور «به زمین خوش آمدی» را به زبان میآورد.
علیرغم موفقیت اجتنابناپذیر نیروهای آمریکایی در ساقط کردن سفینه غولپیکر موجودات مهاجم فضایی که وارد جو زمین شدهاند، لحظات دیگری در این فیلم وجود دارد که باعث میشود مخاطب به این باور برسد که کار بشریت تمام است. بومر، سگ هیلر، به سختی از انفجاری که در یک تونل رخ میدهد جان سالم به در میبرد، در حالی که انفجارهای بزرگ در بناهای شناخته شدهای مانند برج امپایر استیت و کاخ سفید به زیبایی به تصویر کشیده شدهاند. از حیث ویرانی و ترس از ناشناخته، «روز استقلال» به هدف میزند اما هر چه در مورد دنباله این فیلم در سال ۲۰۱۶ کمتر بگوییم بهتر خواهد بود.
۳- آرماگدون (۱۹۹۸)
بدنبال «روز استقلال»، شاهکارهای دیگری در عرصه جلوههای ویژه از راه رسیدند اما هیچکدام از آنها با فیلم «آرماگدون» (Armageddon) ساخته مایکل بی در سال ۱۹۹۸ قابل مقایسه نبود. بروس ویلیس، بن افلک و لی تایلر ستارگان دوست داشتنی یک فیلم در مورد فجایع طبیعی با بنمایههای رمانتیک است که به دلایل مختلف احساسات مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهد. در کنار این سه نام، تیم بازیگران فیلم با ستارههای دیگری مانند اوون ویلسون و استیو بوشمی تکمیل میشود. همه چیز در مورد «آرماگدون» خوب پیش میرود.
از جلوههای ویژه خارقالعاده تا داستانی احساسی و تاثیرگذار از یک رابطه عاشقانه، «آرماگدون» هر آنچه که از یک فیلم خوب در ژانر فجایع و بلایای ویرانگر بخواهید در خود دارد. همچنین این فیلم یکی از ترسناکترین آهنگهای متن دوران خود را دارد و اجرای هنرمندانه Aerosmith از آهنگ زیبای «نمیخواهم چیزی را از دست بدهم» (I Don’t Want to Miss a Thing) بر جذابیت فیلم میافزاید.
۲- تایتانیک (۱۹۹۷)
همه ما چیزهای زیادی در مورد فاجعهای که در سال ۱۹۱۲ در مورد کشتی تایتانیک رخ داد شنیدهایم اما کمتر کسی از ما توانسته وحشت و ترسی که مسافران آن تجربه کردند را درک کند. اما این موضوع در سال ۱۹۹۷ تغییر کرد، زمانی که جیمز کامرون با فیلم «تایتانیک» (Titanic) خود داستانی مسحور کننده از عشق، وحشت و هرج و مرج را در اقتباس خود از ماجرای واقعی غرق شدن کشتی تایتانیک ارائه داد. لئوناردو دی کاپریو و کیت وینسلت ستارههای این نمایش بودند اما در این فیلم چیزهایی فراتر از بازیهای دیدنی دو تن از ستارگان دوست داشتنی سینما وجود داشت.
داستان عاشقانه بین این دو تنها یک بخش از فیلم است که در سطوح مختلفی دارد. ویرانی گسترده و غرق شدن کشتی به شکلی قابل باور و تاثیرگذار به تصویر کشیده شده و همچنین شکاف بین ثروتمند و فقیر که در برخی از لحظات فیلم تماشای آن بسیار ناراحت کننده بود. فیلم «تایتانیک» در باکس آفیس نیز تمامی پیشبینیها و انتظارات را در نوردیده و به فروشی بیش از ۲ میلیارد دلار دست یافت که تا مدتها آن را در صدر پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینما قرار داد. تا جایی که پای فیلمهای الهام گرفته شده از ماجراهای واقعی فاجعهبار به میان میآید، کمتر فیلمی توان رقابت با «تایتانیک» را دارد.
۱- غیرممکن (۲۰۱۲)
فیلم «غیرممکن» (The Impossible) با شایستگی در صدر این فهرست قرار میگیرد زیرا به درستی و به بهترین شکل ممکن توانسته یکی از ترسهای واقعی که ما انسانها در روی کره زمین با آن روبرو شده و میشویم را به به تصویر کشیده است. در سال ۲۰۰۴، یک سونامی هولناک و مرگبار در اقیانوس هند رخ داد که مناطق ساحلی اطراف را در هرج و مرجی بیسابقه فرو برد. این فاجعه یکی از مرگبارترین و ترسناکترین فجایع طبیعی عصر معاصر بوده که مرگ بیش از ۲۰۰٫۰۰۰ نفر را در پی داشت. ای جی بایونا، کارگردان اسپانیایی، با استادی تمام و به شکلی بسیار اندوهناک، داستان وحشت یک خانواده در مقابله با این سونامی هولناک و ویرانگر را به تصویر میکشد که روز خوب آنها را به کابوسی غیرقابل تصور تبدیل میسازد.
ایوان مک گرگور و نائومی واتس در این فیلم یکی از بهترین بازیهای دوران حرفهایشان را ارائه میدهند. «غیرممکن» داستان اراده و عزم دردناک خانوادهای برای یافتن یکدیگر بعد از یک فاجعه هولناک است که مخاطب را در متن داستان درگیر میسازد. برخلاف برخی از فیلمهای این فهرست، «غیرممکن» در باکس آفیس با موفقیت زیادی مواجه نشد. در واقع این فیلم یکی از معدود فیلمهای این فهرست است که بسیاری از مخاطبان سینما آن را ندیدهاند اما ما تماشای آن را به شدت به شما توصیه میکنیم. «غیرممکن» یک شاهکار در عرصه فیلمسازی است و فیلمی که این شایستگی را دارد که توسط هر شخصی دیده شود.
خواندن مقالات زیر توسط مووی مگ پیشنهاد می شود :
سلبریتی های مشهوری که ابتلایشان به سرطان را مخفی کردند + تصاویر
شخصیت های منفی سینمایی که با افزایش سن به آنها علاقه مند می شویم! + تصاویر
10 فیلم بی نظیر درباره جنگ جهانی دوم که باید ببینید! + تصاویر