در ۲۰ سال گذشته، برنامه سازی تلویزیونی به حدی غیرقابل تصور از بزرگی و جذابیت دست یافته است. گاهی اوقات چنان به نظر می رسد که تعداد سریال های قوی و جذاب به حدی زیاد شده که تماشای همه آن ها ممکن نیست و هر هفته یک سریال معتاد کننده جدید از راه می رسد. نکته متفاوت و جذاب در مورد سریال های تلویزیونی این است که، برخلاف فیلم های سینمایی، به شما این امکان را می دهد که با شخصیت های داستان رشد کرده و بزرگ شوید. به همین دلیل است که تماشای برخی سریال های تلویزیونی می تواند معتاد کننده باشد، به نحوی که ممکن است یک شبانه روز کامل را به تماشای آن ها اختصاص دهید.
به گزارش مووی مگ به نقل از روزیاتو، در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ سریال خارجی جذاب و معتاد کننده آشنا کنیم که ساعت های پی در پی و به شکل بی وقفه به تماشای آن ها خواهید نشست.
۱۰- Chernobyl
هزینه دروغ هایی که گفته می شوند چیست؟ این مینی سریال ۵ اپیزودی ساخته شبکه HBO نگاهی عمیق به فاجعه هسته ای سال ۱۹۸۶ در اتحاد جماهیر شوروی و چرنوبیل می اندازد. سریال Chernobyl نه تنها به بررسی دقیق چگونگی وقوع انفجار در این نیروگاه هسته ای می پردازد بلکه تلاش های دولت شوروی برای سرپوش گذاشتن بر این ماجرا حتی پس از انفجار را نیز به تصویر می کشد. در ادامه شاهد تلاش و تقلای یک ساله هزاران نفر برای به کنترل در آوردن انتشار تشعشعات هسته ای و ریزش گرد و عبار هسته ای ناشی از انفجار هستیم. سریال Chernobyl سریالی است که از همان سکانس اول تا زمانی که تیتراژ پایانی را مشاهده می کنیم تاریک، تعمق برانگیز و بسیار تکان دهنده است. Chernobyl تمامی تصمیمات تراژیکی که منتهی به سانحه شد و همچنین دشواری هایی که بعد از این ماجرا برای ساکنان منطقه رخ داد را با جزییات فراوان به تصویر کیده و این کار را به شکل خیره کننده ای انجام می دهد.
این سریال هیچ ابایی از روایت تصویری اتفاقات تراژیک و ناخوشایندی که پس از واقعه انفجار چرنوبیل رخ داد نداشته و تمامی صدماتی که در نتیجه این فاجعه ایجاد شد را در مقیاس کامل نشان می دهد. با استفاده از برخی از بهترین تصویربرداری هایی که تاکنون در دنیای تلویزیون انجام شده، هر جزییاتی در سریال Chernobyl قرار است احساس ناخوشایندی را در مخاطب ایجاد کند. حتی با مورمور شدن پوست و صورتی مملو از خشم نیز نمی توان دست از تماشای آن برداشت. بعد از تماشای این سریال شاید بتوانید به سوالی که در ابتدای متن پرسیدیم پاسخ دهید: هزینه دروغ هایی که توسط دولت ها گفته می شوند چقدر است؟
۹- Fargo
شاید بتوان ادعا کرد که هیچ سریالی به اندازه سریال Fargo نتوانسته ترکیبی درست و قوی از کمدی تاریک و درام پرتنش و هیجان برانگیز باشد. به سبک آنتالوژی، هر فصل یک داستان ترسناک مجزا از رخدادهای واقعی را روایت می کنند که در داخل یا اطراف شهر معروف داستان رخ داده است. در طی سه فصل، سریال محل هنرنمایی دسته ای از بازیگران خارق العاده ای مانند بیلی باب تورنتون، مارتین فریمن، کالین هنکس، کیرستن دانست، باب اودنکرک، جسی پلیمونز، ایوان مک گرگور و بسیاری دیگر است. شخصیت های داستان بسیار بسیار شبیه انسان های اطرافمان هستند و هر اپیزود به خاطر دیالوگ هایی که بسیار خوب نوشته شده اند، تصویرهای تاریک حیرت انگیز از داکوتاهای یخ زده و داستان هایی که مدام شما را شوکه می کنند توجه شما را به خود جلب خواهند کرد.
سریال Fargo به معنای واقعی کلمه یک تمرین خوب برای تماشای بی وقفه سریال های تلویزیونی است. در حالی که داستان، مخاطب را با استفاده از مودب بودن جمعی شهروندان داکوتایی به یک حس کاذب از امنیت و اطمینان فرو می برد، خیلی زود به تجربه ای تبدیل می شود که سراسر ملمو از موقعیت های پرتنش و شوکه کننده است. Fargo به خوبی می داند که چه وقت این تنش را با کمدی و شوخی غیرمنتظره اما دوست داشتنی قطع کند. اگر چه هر فصل از سریال در روزگاری متفاوت رخ می دهد اما حسی از تشابه و آشنایی در کل موقعیت مکانی سریال که ایالت های داکوتا است حس می شود، چیزی که کاملاً مخفی است و انتظار می کشد که توسط مخاطب کشف شود.
۸- Love, Death & Robots
Love, Death & Robots یک سریال انیمیشن آنتالوژی است که به به کارگردانی تیم میلر و تهیه کنندگی اجرایی دیوید فینچر تولید شده و نام این دو برای اطمینان از کیفیت بالای سریال کافی است. نسخه اول سریال دارای ۱۸ اپیزود در طول های مختلف است. برخی از این اپیزودها ۶ دقیقه کوتاه و برخی دیگر نیز تا ۲۰ دقیقه طول دارند در حالی که اکثریت اپیزودها طولی بین این دو عدد دارند. اپیزودهای Love, Death & Robots موضوعات بسیار متنوعی را پوشش می دهند و بیننده را به دنیاهای جدیدی از جمله دوران جنگ جهانی دوم، تاریخ های موازی، شکارچی های هیولا، شرط بندی روی نبرد هیولاها، ارتش سرخ، یک شاهد بی گناه که نظاره گر قتل می شود، مردی بدخلق با رازی پنهان که صاحب یک ضایعات فروشی است، یک فضانورد که دچار فراموشی شده و دنیای بدون انسان ها و این ها تنها بخشی از گریزهای عجیب و غریب، شوکه کننده و متفاوت سریال هستند.
هر اپیزود یک سبک انیمیشنی متفاوت داشته در حالی که کیفیت اکثریت آن ها با بهترین تولیدات دیزنی و پیکسار برابری می کند. هیچ یک از اپیزودها کوچکترین ارتباطی با هم نداشته و برخی دارای طنز خنده داری هستند در حالی که اپیزودهای دیگر داستان هایی دراماتیک را روایت می کنند. بیشتر اپیزودها داستانی در ژانر علمی تخیلی را روایت کرده و به بررسی ایده های جذاب و تازه می پردازند.
۷- The Haunting Of Hill House
سریال The Haunting Of Hill House سریالی بسیار متفاوت از عناوین دیگر است. این سریال می توانسته به سادگی بر اساس کلیشه های رایج خانه های جن زده روایت شود اما این سریال چیزی فراتر از کلیشه های تکراری و شناخته شده این ژانر است. به جای تمرکز بر ترس های ساده و کم ارزش، این سریال بر روی روابط بین یک خانواده که به طور کامل از هم می پاشد متمرکز است. هر عضو خانواده با اجنه نمادین خود در تقلا هستند، اجنه ای مانند غم از دست دادن عزیزان یا اعتیاد. در حالی که خانواده قصد دارد مشکلاتش را یکی پس از دیگری حل کند، بیش از پیش آشکار می شود که مسائل و مشکلات آن ها از یک اتفاق دردناک که در خانه هیل هاوس در دوران گذشته برایشان رخ داده نشأت می گیرد.
از همان اپیزود اول، به نظر می رسد که مسیر و پایانی که سریال به سوی آن در حرکت است مشخص است اما خیلی زود موفق می شود انتظارات را تغییر داده و در مسیر خود به این رویه ادامه می دهد. سریال The Haunting Of Hill House که مملو از پیچش های داستانی، لحظات پرتنش و ترس هایی است که وادارتان می سازد چشم هایتان را بپوشانید، انتخابی برای تماشای بی وقفه است که نباید نادیده گرفت. سریال The Haunting Of Hill House یک تجربه بسیار لذت بخش و همزمان ترسناک است که تماشای بی وقفه را آسان ساخته و به شما توصیه می کنیم که هنگام تماشای این سریال دستکم یکی از لامپ ها را روشن نگه دارید. بعدها به خاطر این توصیه از ما تشکر خواهید کرد!
۶- Billions
این یکی از آن دسته سریال هایی است که از رادار بسیاری از دوستداران سریال های تلویزیونی دور مانده است، متاسفانه. Billions سریالی است که به خوبی بین طمع سرمایه داری و شخصیت هایی که به شکل واقعی نیت خیر و درستی دارند تعادل برقرار می کند. داستان این سریال در مورد یک مدیر سهام است که برای نگهداری سرمایه خود و افزایش ارزش سهام مورد نظر خود دست به هر کاری می زند. اگر می خواهید تصویر دقیق تری از این سریال داشته باشید سریال House of Cards را مجسم کنیم در شرایطی که سرمایه داری جای سیاست را گرفته است. مشابه بسیاری از دیگر سریال های این فهرست، بازی های صورت گرفته توسط بازیگران در این سریال نیز در بالاترین سطح کیفی خود قرار دارد. هسته اصلی جذابیت سریال مربوط به بازی های استادانه و خیره کننده دیمین لوییس، پل جیاماتی، مگی سیف و دیوید کاستبایل است.
با افشاگری های سریعی که در داستان رخ می دهد، Billions بیننده را وادار می سازد که یکی از شخصیت هایی که می خواهد دوست داشته باشد و برایش دل بسوزاند را انتخاب کند. در حالی که بسیاری از سریال ها دارای مقداری از جنبه های این دینامیک هستند، Billions این پویایی را به مرحله و حدی تازه می برد. ممکن است در فصل بعد محبوب ترین شخصیت شما به بی اهمیت ترین شخصیت برایتان تبدیل شود و در این تحول، مسیری هیجان انگیز و پرماجرا را تجربه خواهید کرد. اگر حوصله تماشای بازی های قدرت، مردمی که با پول هر کاری می کنند و کارهایی که هر کدام برای نگه داشتن قدرت و سرمایه خود انجام می دهند دارید، Billions بهترین گزینه ای است که می توانید به تماشای بی وقفه آن بپردازید.
۵- Supernatural
سریال Supernatural در هنگام نوشتن این مطلب تقریباً در انتهای فصل پانزدهم خود قرار دارد. در حالی که این سریال بعد از مدتی انگار به کلی جذابیتش را از دست داد و از رادار بسیاری مخفی شد اما ۶ فصل اول حقیقتاً نهایت کیفیت و جذابیت یک سریال تلویزیونی را دارد. این سریال که توسط سرویس نتفلیکس تولید شد در مورد دو برادر به نام های سم و دین است که موجودات عجیب و غریب را شکار می کنند. هر موجودی که می توانید تصور کنید در دنیای این دو واقعی است و وجود دارد، از خون آشام ها گرفته تا غول ها، گرگینه ها و دیوها. این موجودات حقیقتاً ترسناک هستند و اگر چه نمی توان سریال Supernatural را سریالی دانست که بیننده را می ترساند اما برخی از هیولاهای موجود در آن به معنای واقعی کلمه ترسناک هستند.
هر اپیزود حس یک ماجراجویی یک هفته ای را دارد و هیولاهای ترسناک و جذاب زیادی در هر اپیزود پیدا و شکار می شوند. موضوعی که این سریال و به طور ویژه ۶ فصل ابتدای آن را معتاد کننده می سازد این است که کلیت داستان سریال مابین شکار هیولاهای مختلف رخ می دهد. این داستان به سرعت به قهرمان سریال تبدیل می شود و در فصول بعدی ترکیب اصلی جذابیت این ماجراهای هفتگی است. انتهای فصل ششم به نحوی شبه پایان سریال است که به شکلی زیبا ماجراها را جمع و جور می سازد اما همزمان آنقدر فضا و راه باز باقی می گذارد که داستان ادامه یابد. اگر چه سرگرمی های زیادی در فصول بعدی سریال نیز وجود دارد اما ۶ فصل اول Supernatural بسیار خارق العاده و جذاب بوده و باید آن ها را تماشا کرد.
۴- Better Call Saul
اغلب دوستداران سریال های تلویزیونی سریال Breaking Bad را دیده اند، شاید هم چند بار. از آنجایی که سریال مذکور بسیار قوی، موفق و پرمخاطب بود، هنگامی که اعلام شد اسپین آفی در مورد وکیل دوست داشتنی اما خلافکار سریال ساخته می شود بسیاری متعجب شدند. اگر سریال Better Call Saul را ندیده اید باید بگوییم که بهتر است هر چه زودتر پای آن بنشینید. Better Call Saul همان حال و هوا و احساس سریال Breaking Bad را دارد اما به تنهایی نیز یک هیولای قابل توجه است. در این سریال داستان بد شدن سال گودمن و کشیده شدن او به دنیای خلافکاران روایت می شود.
اگر چه در این سریال سکانس های اکشنی به اندازه سریال مادر دیده نمی شود اما داستان آن به همان اندازه جذاب و گیراست. Better Call Saul تماماً در مورد شخصیت های داستان است، هر یک به شکل حیرت انگیز و باکیفیتی نوشته شده و هر تصمیمی که هر کدام اتخاذ می کنند عواقب مهمی در پی دارد که بیش از پیش باعث می شود سرشان را به سمت مسیر خلاف کج کرده و در این مسیر به پیش بروند.
۳- Barry
داستان سریال Barry طوری است که به نظر نمی رسد موفق بوده و مخاطب را جذب کند. شخصیت بری یک آدمکش است اما دیگر از شغلی که دارد راضی و خوشحال نیست. در جریان اتفاقاتی غیرمنتظره، بری به لس آنجلس نقل مکان کرده و شیفته هنر تئاتر می شود. این سریال که توسط بیل هیدر و الک برگ (از سازندگان سریال های Seinfeld و Curb Your Enthusiasm) ساخته شده یک کمدی سیاه در نهایت جذابیت و زیبایی است. زیبایی این سریال در تشابه با Fargo، توانایی آن در تعادل برقرار کردن بین کمدی و درام است. برخی از سکانس های سریال Barry مخاطب را به خنده ای با صدای بلند وا می دارند اما شرایط می تواند به سرعت تغییر کرده و شما را روی صندلی تان نیم خیز کرده و امیدوار باشید که اوضاع پرتنش به وجود آمده به در نهایت به پایانی مثبت منتهی شود.
اگر چه تاکنون تنها دو فصل از این سریال منتشر شده اما فصل سوم در راه است و Barry در حال تبدیل شدن به یک سریال خاص است. اگر در حال و هوای خندیدن تا مرز در آمدن اشک هستید یا آنقدر در داستان فرو رفته اید که هر دو فصل را پشت سر هم نگاه می کنید، سریال Barry بهترین گزینه برای شما خواهد بود.
۲- Shameless
اگر تاکنون هرگز چشمتان به سکانسی از سریال Shameless نیفتاده، به احتمال فراوان دستکم نام آن را شنیده یا افرادی تماشای آن را به شما توصیه کرده اند. داستان سریال که در جنوب شهر شیکاگو گذشته و در مورد یک خانواده هفت نفره متلاشی شده و پر از ناهنجاری است. Shameless داستان هر شخصیت را در شرایطی که هر کدام سعی دارند نیازهای اولیه خود و خانواده را برآورده کنند دنبال می کند که این موضوع با عواقب غیرمنتظره و جذابی همراه می شود. این یکی هم از آن دسته سریال هاست که کمدی و درام به یک اندازه در آن وجود دارد. اگر چه در سریال Shameless مقدار کمدی بیشتر از درام است اما لحظات هیجان انگیز و پرتنش در آن کم نیست.
اگر چه شخصیت های سریال برای برآورده کردن نیازهای اساسی و محافظت از خانواده دست به هر کاری می زنند اما هر عضو خانواده گالاگر شخصیت متفاوت و منحصربفرد خود را دارد. این بدان معناست که در این خانواده برای هر سلیقه ای یک شخصیت محبوب وجود دارد. شخصیت های ده ها شهروندی که زندگی آن ها با زندگی خانواده گالاگر در هم می آمیزد را نیز باید به این ضیافت شخصیتی اضافه کرد که تماشای آن ها بر جذابیت داستان می افزاید. اگر چه سریال Shameless در یازدهمین فصل خود به سر می برد اما از همان قدرت همیشگی برخوردار بوده و حاوی دنیایی است که براحتی می توان ده ها ساعت پیاپی را صرف تماشای آن کرد.
۱-Rick And Morty
ووبالوبادوبدوب! دن هارمون و جاستین رویلند هنگام خلق داستان سریال انیمیشن Rick and Morty بدون شک نبوغی غیرمنتظره و ایده ای بی بدیل را از خود به نمایش گذاشتند و از آن به بعد برای ۴ فصل در هر اپیزود به نشان دادن این نبوغ و ایده تازه ادامه دادند. Rick and Morty تجسم نوشتن برای دل و علاقه خود و نگران نبودن و نگران نبودن در مورد این که محتوای شما مورد استقبال قرار گیرد یا نگیرد است. این یکی از آن دسته سریال های در حال پخشی است که از دیدن آن پشیمان نخواهید شد. Rick and Morty سریالی است که در روایت های خود از هیچ چیزی ابا ندارد و در حالی که یکی از جذاب ترین کارتون های عصر حاضر است همزمان بحران های هویتی و موجودیتی را به نمایش گذاشته و از چیزهایی که زندگی انسان امروزی را دشوار می سازد می گوید.
هارمون و رویلند در به تصویر کشیدن موضوعات سخت و مهمی مانند بی معنا بودن وجود، واقعیت های ازدواج ناموفق و پی بردن به این موضوع که هیچ کدام از ما خاص و ویژه نیستیم محدودیتی برای خود قائل نبوده و همزمان در سراسر اپیزودها و فصول آنقدر شما را در حال خندیدن نگه می دارند تا اشکتان جاری شود. این موضوع جذابیت و زیبایی واقعی سریال را نشان می دهد. اینکه سریال Rick and Morty به هیچ وجه سعی ندارد درد را از ما پنهان کند و به جای آن به ما کمک می کند با موضوعات دردناک مواجه شویم بسیار زیباست. در این سریال چیزهای زیادی برای کشف کردن وجود دارد و این موضوع با انیمه سازی که هر فصل بهتر از قبل می شود تقویت شده است.
خواندن مقالات زیر توسط مووی مگ پیشنهاد می شود :
خواکین فونیکس و رونی مارا بصورت رسمی ازدواج خواهند کرد!
از دیوید بکهام تا جنیفر لوپز / 10 ورزشکاری که با هنرمندان مشهور ازدواج کردند! + تصاویر
زوج های مشهور هالیوود که پایدارترین ازدواج را داشته اند + تصاویر