موفقیت یا شکست یک فیلم به عوامل بسیار وابسته است اما بیشتر از همه درک کارگردان و دیگر عوامل تولید، به ویژه بازیگران، از اهمیت بالایی برخوردار است. دنیای هالیوود پس از داستان های افسانه ای درگیری بین کارگردانان برجسته و بازیگران طراز اول و با استعداد است که نتیجه آنها یا فاجعه بار بوده و یا ثمربخش اما اگر صادق باشیم باید بگوییم اغلب این درگیری ها نتیجه ای فاجعه بار در پی داشته است. با این وجود کارگردانان گاه راه های خلاقانه و هوشمندانه ای برای گرفتن بهترین بازی ممکن از بازیگرانشان و آنچه مورد نظر آن هاست را در پیش می گیرند. این تکنیک ها گاه ساده و خنده دار و گاه بیرحمانه و دردسرساز است.
به گزارش مووی مگ به نقل از روزیاتو، در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ ترفند و تکنیک خلاقانه کارگردانان برجسته برای گرفتن بهترین بازی ها از بازیگران فیلم هایشان آشنا کنیم.
۱۰- برایان سینگر در فیلم The Usual Suspects
فیلم The Usual Suspects یکی از هوشمندانه ترین تریلرهای دهه ۱۹۹۰ و شاید کل تاریخ سینماست که عامدانه داستان را دچار پیچیدگی های فراوان کرده و در نهایت نیز همه چیز را مانند آوار بر سر بیننده خراب می کند و در این راه از بازیگران طراز اول و بااستعداد خود نهایت استفاده را می برد. اما برای کاشتن بذر پارانویا و سردرگمی در سراسر فیلم، برایان سینگر کارگردان فیلم تصمیم گرفت با بازیگران اصلی فیلم که نقش جنایتکاران داستان را ایفا می کردند بازی کند. به گفته کوین اسپیسی، سینگر به کوین پولاک، استفن بالدوین، بنیتسیو دل تورو و گابریل بایرن به صورت جداگانه گفته بود که آن ها مغز متفکر این داستان، کیسر سوزی ، هستند و در پایان مشخص شده بود که شخصیت وربال کینت با بازی اسپیسی گانگستر ماسک زده واقعی است. این موضوع حتی باعث شد که بایرن با کارگردان درگیر شود اما این ترفند کارگردان باعث شد بازیگران بهترین بازی های خود را ارائه دهند.
۹- استیون اسپیلبرگ در فیلم E.T.
استیون اسپیلبرگ بهتر از هر کارگردان دیگری می تواند با کودک بازیگران کار کند و این موضوع را با بازی های تحسین برانگیز هنری توماس و درو بریمور در نقش های الیوت و گرتی در شاهکار علمی تخیلی E.T. می توان متوجه شد. اما اسپیلبرگ برای اینکه نهایت واکنش احساسی بازیگران خردسال فیلم را از آن ها بگیرد یک برنامه خاص داشت و آن رویکردی بسیار غیرمعمول نسبت به فیلمبرداری بود. علیرغم هزینه بالایی که این روش فیلمبرداری دارد، اسپیلبرگ به توماس و بریمور اجازه داد تا رابطه ای نزدیک و همیشگی با ربات ای تی در جریان فیلمبرداری ها داشته باشند و این احساس نزدیکی که تا پایان داستان به طور مداوم بیشتر می شد به مخاطب نیز منتقل می گردید. فیلمبرداری بر اساس نظم زمانی به ندرت در دنیای امروزی انجام می شود اما تجربه E.T. نشان داد که اسپیلبرگ تصمیم درستی گرفته و سکانس پایانی خداحافظی الیوت با ای تی موید این مطلب است.
۸- ویلیام فریدکین در فیلم The Exorcist
ویلیام فریدکین همواره به عنوان یک فیلمساز بسیار سختگیر و دقیق شناخته می شد که برای گرفتن بهترین و مطلوب ترین بازی ممکن از بازیگرانش دست به هر کاری می زد. در فیلم The Exorcist این کار شامل شلیک تصادفی گلوله مشقی برای ترساندن بازیگران، سیلی زدن به صورت پدر ویلیام اومالی و تکان دادن طناب بسته شده به الن برستین به حدی که دچار جراحت شدید پشت وی شد بود. اما این سبک قدیمی و کلاسیک گرفتن بازی از بازیگران بود و چیز هوشمندانه ای در مورد آن وجود ندارد. چیزی که هوشمندانه بود این بود که فریدکین دستور داد اتاق خواب شخصیت ریگان (لیندا بلر) که بیشتر سکانس های فیلم در آن می گذرد طوری سرد شود که دمای آن به زیر صفر برسد تا بازیگران بتوانند احساس نگرانی و اضطراب واقعی را نشان دهند و از دهانشان بخار خارج شود. بلر بعدها فاش کرد که این رویه باعث شده برای همیشه از هوای سرد متنفر باشد.
۷- آلفرد هیچکاک در فیلم Rebecca
همانند ویلیام فریدکین، آلفرد هیچکاک نیز باور داشت که «بازیگران را باید مانند احشام کتک زد» و افسانه جهنم کردن فضای فیلمبرداری برای بازیگران زن فیلم هایش، همانند کاری که با تیپی هدرن در فیلم The Birds کرد، در سینما زبانزد شود. اما دو دهه قبل از این فیلم، هیچکاک رویه ای کمتر ترسناک را برای گرفتن بهترین بازی از جوآن فونتین در تریلر کلاسیک Rebecca در سال ۱۹۴۰ به کار گرفت. او در این فیلم نقش زن عصبی و بی تجربه ماکسیم دو وینتر را بازی می کرد و برای اطمینان از اینکه وی بتواند به خوبی نقش یک شخصیت پارانویای مضطرب را بازی کند، هیچکاک به او گفته بود که هیچ یک از عوامل تولید از او خوششان نمی آید.
۶- ریدلی اسکات در Alien
فیلم علمی تخیلی Alien که شاهکار ریدلی اسکات به شمار می آید پر از صحنه های فراموش نشدنی و نمادین است اما هیچ یکی به ترسناکی آشنایی مخاطبان و شخصیت های داستان با موجود فرازمینی نیست که از سینه شخصیت کین (جان هرت) بیرون پریده و محو می شود در حالی که شخصیت های دیگر در ترس و وحشت فرو رفته اند. در این سکانس، اسکات تصمیم گرفت به بازیگران در مورد اتفاقی که قرار است رخ دهد چیزی نگوید. آن ها می دانستند که موجود بیگانه خود را نشان می دهد اما جزییات آن، به ویژه بیرون پریدن خون از سینه شخصیت کین، به هیچ عنوان در سناریو ذکر نشده و به اطلاع بازیگران نرسیده بود. همین موضوع باعث شد که بازیگران در این سکانس واکنشی بسیار واقعی از وحشت زدگی داشته باشند، به ویژه واکنش ورونیکا کارترایت که کاملاً واقعی بود و بر تنش و ترسناکی سکانس افزود.
۵- استنلی کوبریک در Dr. Strangelove
استنلی کوبریک فیلمساز برجسته دیگری است که به خاطر دیدگاه دیکتاتوری خود در هنگام فیلمبرداری و شکنجه باورنکردنی شلی دووال در فیلم The Shining که به فروپاشی اعصاب او منتهی شد مشهور است. در فیلم Dr. Strangelove اما کوبریک یک شطرنج چهار بعدی را با بازیگران خود راه انداخته بود -و گاهی اوقات بین برداشت ها به شکل واقعی با آن ها شطرنج بازی می کرد- و به اسلیم پیکنز که در این فیلم نقش سرگرد کونگ را بازی می کند نگفته بود که این فیلم در واقع یک هجویه است تا بدین ترتیب یک بازی واقعی و خشن از او بگیرد. اما تاکتیک هوشمندانه کوبریک در این فیلم شیوه بازی گرفتن از جرج اس اسکات است که در این فیلم نقش فراموش نشدنی ژنرال باک تورگیدسون را بازی می کند. اسکات می خواسته بود نقش این شخصیت را بدون بزرگنمایی بازی کند اما کوبریک که دریافت نمی تواند او را متقاعد کند، از اسکات خواست پیش از هر برداشت به عنوان دست گرمی نقشی بزرگنمایی شده از این شخصیت را بازی کند اما در پایان فیلم سکانس های واقعی را دور انداخته و از همین دست گرمی ها برای تدوین نهایی استفاده کرد.
۴- بنت میلر در Foxcatcher
درام Foxcatcher از بنت میلر که نامزد دریافت جایزه اسکار نیز شد به خاطر بازی بسیار متفاوت استیو کارل در نقش یک میلیاردر بیرحم و قاتل به نام جان دو پونت شناخته می شود. و به منظور کمک به کارل برای رسیدن به پلیدی شیطانی مورد نیاز این نقش و البته نامزدی اسکار، میلر یک تاکتیک بسیار هوشمندانه و خاص را در نظر گرفت. به گفته خودش، او به کارل چنین گفته بود: «بدترین چیز را در مورد خودت روی کاغذ بنویس، چیزی که به هیچ کسی نمی گویی، حتی به زنت- و آن را در جیب شلوار ورزشی ات بگذار. بگذار همانجا باشد و مطمئن باش که همانجا باقی می ماند. من سعی می کنم آن را بدزدم». با توجه به شخصیت بسیار ترسناکی که کارل در سراسر این فیلم از خود ارائه می دهد، این یک تکنیک هوشمندانه بوده که به کارل کمک کرد به آن ذهنیت که باید می داشت برسد.
۳- درک چیانفرانس در Blue Valentine
Blue Valentine عموماً به عنوان یکی از تکان دهنده ترین و ناراحت کننده ترین فیلم ها در مورد روابط عاشقانه شناخته می شود که ویرانی روحی و روانی واقعی دو شخصیت اصلی بعد از جدایی باعث آن شده است. بازی های رایان گاسلینگ و به ویژه میشل ویلیامز در سراسر جهان توسط منتقدان مورد ستایش قرار گرفت و ویلیامز به خاطر آن نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر زن شد. بخش زیادی از این موفقیت ناشی از توصیه درک چیانفرانس کارگردان و نویسنده فیلم است که از این دو خواسته بود قبل و در طی فیلمبرداری ها رابطه عاطفی نزدیکی با هم داشته باشند. این به معنای چندین قرار شبانه در داخل شهر یا ناهار خوردن با هم نبود بلکه گاسلینگ و ویلیامز یک خانه اجاره کرده و وسایل خودشان را به آن منتقل کردند، با توجه به بودجه خود هر یک اقلام و اثاثیه برای آن خانه خریده، فیلم های خانوادگی ساخته، با دخترشان در فیلم عکس می گرفتند و حتی با هم بحث و جدل می کردند. حتی کارگردان گاسلینگ را ترغیب کرده بود وارد اتاق خواب ویلیامز شده و در صدد رابطه جنسی با وی برآید و وقتی با مخالفت ویلیامز مواجه شده بود، گاسلینگ روی کاناپه خوابید.
۲- دانیل میریک و ادواردو سانچز در The Blair Witch Project
خوشتان بیاید یا نیاید، فیلم The Blair Witch Project بیش از هر چیزی موفقیت خود را مرهون بازی های کاملاً باورپذیر سه شخصیت اصلی خود است که در آن نقش سه دانشجوی فیلمسازی را بازی می کنند که در جنگل گم شده و دچار وحشت می شوند. گفته می شود که فیلمبرداری این فیلم تنها در هشت روز انجام شد اما کارگردانان فیلم به طور دائم با بازیگران بازی می کردند تا بهترین بازی را از آن ها بگیرند. برای مثال، بسیاری از شهروندان بورکیتسوایل که در ابتدای فیلم با آن ها مصاحبه می شود در واقع بازیگر هستند در شرایطی که سه بازیگر اصلی فیلم از این موضوع اطلاع نداشتند.
اما برای فیلمبرداری واقعی در جنگل های انبوه مریلند، تنها اشاراتی مبهم در مورد محلی که قرار بود بروند به بازیگران شده و از جی پی اس برای پیدا کردن نشانه ها و سرنخ ها استفاده شده بود. این نشانه ها در مورد هر بازیگر متفاوت بوده و به آن ها اجازه می داد بازی های واقعی و فی البداهه داشته باشند. همچنین از هر بازیگر خواسته شده بود دستورالعمل های دریافتی را در اختیار بازیگران دیگر قرار ندهد. در ادامه نیز کارگردانان در طول شب، بازیگران را در چادرهایشان با پخش صدای گریه کودکان و دزدیدن غذاهایشان می ترساندند. و برای پایان نیز آن ها فیملبرداری را در شب هالووین به پایان رساندند و بعد از بیرون آمدن بازیگران از دل جنگل با لباس های ترسناک هالووین به سراغ آن ها رفتند.
۱- ورنر هرتسوگ در Aguirre, The Wrath Of God
داستان های مربوط به فیلمبرداری فیلم Aguirre, The Wrath Of God، درام تاریخی ورنر هرتسوگ در سال ۱۹۷۲ پر از افسانه است، به ویژه درگیری های بین کارگردان و کلاوس کینسکی که بازیگری بسیار بداخلاق و تندمزاج بود. در حالی که هرتسوگ می خواست کینسکی این نقش را با آرامش بازی کند تا نمود اعتماد این شخصیت به جهاد و مصائبش باشد، کینسکی اصرار داشت که شخصیت لوپ دو آگیره را تا سر حد ممکن بزرگنمایی کند. بعد از آنکه کارگردان نتوانست وی را متقاعد کند، آنقدر به کینسکی بد و بیراه می گفت تا او را عصبانی کرده و به سرحد جنون می رساند. او در ادامه فرآیند آرام شدن او را فیلمبرداری می کرد و بدین ترتیب از پرانرژی شدن کینسکی خسته شده از داد و فریاد جلوگیری می کرد. این در حالی است که درگیری این دو تا جایی بالا گرفت که هرتسوگ بازیگر همیشگی فیلم هایش را تهدید کرده بود اگر بخواهد دست از بازی بکشد اول او را کشته و سپس به زندگی خود پایان خواهد داد.
خواندن مقالات زیر توسط مووی مگ پیشنهاد می شود :
بازیگرانی که در عرصه موسیقی هم موفق هستند! + تصاویر
پردرآمدترین بازیگران زن سال 2020 اعلام شدند
بازیگرانی که نقاشان ماهری هم هستند + تصاویر
10 فیلم عجیب که بازیگرانش را مجبور به بازنشستگی کرد! + تصاویر