جاودانگان (Eternals) یکی از داستانهای مصور مارول در دهههای گذشته بود که توجه چندانی به آن نشد. اما با محبوبیت اَبَرقهرمانان در سینما، حالا پس از «انتقامجویان»، مارول تصمیم گرفته تا اَبَرقهرمانان جدیدش را از گوشهوکنار داستانهای مصور بیرون کشیده و به سینما بیاورد تا شاید این بار آنها در سینما به شهرت و محبوبیت برسند. «جاودانگان» یکی از این قصههاست که کلویی ژائو، کارگردان برنده اسکار فیلم (Nomadland) آن را کارگردانی کرده است.
داستان فیلم درباره افرادی به نام «جاودانگان» است که برای حفاظت از سیاره زمین در مقابل هیولاها به زمین فرستاده میشوند و چندین هزار سال بر روی زمین با آنها مقابله میکنند. اما حالا که هیولاها از بین رفتهاند، آنها بهمانند مردم عادی در کنار دیگران زندگی میکنند تا اینکه دوباره پس از سالها سروکله هیولاها پیدا شده و …
یکی از ویژگیهای مهم فیلم «انتقامجویان» این بود که اغلب شخصیتهایش پیش از جمعشدن در کنار یکدیگر، یک یا چند فیلم مستقل داشتند تا تماشاگر اطلاعات کافی درباره آنها داشته باشد و سپس به تماشای فیلم بنشیند. اتفاقی که درباره «Eternals» رخ نداده و مارول این بار تصمیم گرفته تا اَبَرقهرمان تازهاش را به یکباره به سینما آورده و به مخاطب عرضه کند. رویکردی که منجر به بروز مشکلات فراوانی در روایت داستان شده که از شخصیتپردازی گرفته تا حفرههای فیلمنامه و مانیفستهای سادهلوحانه، کار «Eternals» را حتی برای تبدیلشدن به یک اثر سرگرمکننده با مشکل مواجه کرده است.
بیشترین مشکلات «جاودانگان» در بخش فیلمنامه به چشم میخورد. جایی که مارول ازیکطرف سعی داشته کلیشههای اَبَرقهرمانی را مانند تمام ساختههای قبلیاش به طور تمامعیار تکرار کند و درعینحال، رویکردهای جدیدی هم در روایت داستان در نظر بگیرد که در هیچکدام هم به توفیق نرسیده است. یکی از بزرگترین مشکلات «Eternals» این است که بیش از حد خودش را جدی گرفته و در تمام طول فیلم، در حال مانیفست دادن برای بشریت و درس اخلاق دادن به مخاطب است بدون آن که بداند ابداً در شرایطی به سر نمیبرد که جز به بهانه سرگرم شدن، بتواند زمان مخاطب را بگیرد! متأسفانه این آفت باعث شده تا «Eternals» حتی در بخش سرگرمکنندگی نیز حوصله سر بر تر از هر اثر دیگر مارول باشد.
«جاودانگان» خود را بهمثابه کتاب آفرینش میبیند و به تاریخ بشریت چنگ میزند و قهرمانانش را در دل تاریخ و رویدادهای مهم آن رها میکند. فیلم ابایی ندارد که نقش اَبَرقهرمانانش را به دوران بابل ببرد یا آنها را عامل ساختهشدن بمب اتم و نابودی هیروشیما معرفی کند و حتی به دوران دایناسورها سرک بکشد و ردپای جاودانگان را در آن دخیل کند. ایدههایی نخنما که این روزها به طور مکرر در فیلمهای استریمی همانند «نگهبانان قدیمی» نیز شاهد آن بودیم. نکته جالب درباره فیلم این است که سازندگان حتی از خیر پیامهای محیط زیستی هم در فیلم نگذشتهاند و (تا انتهای این پاراگراف بخشی از داستان فیلم لو میرود) به مبتذلترین شکل ممکن گرمشدن زمین را عامل آزاد شدن هیولاهای محبوس شده در زمین عنوان میکنند! دلیلی که البته بهنوعی ضربهزدن به خودی محسوب میشود چراکه جاودانگان با هزاران سال تجربه زندگی و مبارزه با هیولاها، دلایل ناپدیدشدن آنها را نمیدانند آن هم در شرایطی که این جانوران در مقابل چشم آنها میبایست وضعیتشان مشخص میشد!
طولانی بودن فیلم، یکی دیگر از مشکلات «Eternals» به شمار میرود. تقریباً نیمی از مدتزمان دو ساعت و نیمه فیلم به گشتوگذار کلیشهای اَبَرقهرمانان به دنبال یکدیگر در اقصینقاط جهان میگذرد. این مورد زمانی که تعداد شخصیتها کم باشد قابلچشمپوشی است اما زمانی که شما ده اَبَرقهرمان داشته باشید و بخواهید به هرکدام از آنها حتی ده دقیقه هم فرصت یافته شدن دهید، 100 دقیقه از زمان فیلم به هدر خواهد رفت که این اتفاق در فیلم «Eternals» افتاده و فیلم در یک چرخه تکرار گرفتار شده است. در واقع، 100 دقیقه از مدتزمان فیلم در این تک جمله خلاصه میشود: «بریم دنبال فلانی … فلانی کمی ناز کند و چند دقیقه سخنرانی کند و بعدش بریم دنبال آنیکی فلانی!»
در بخش جلوههای ویژه «Eternals» به لطف تجربههای موفق قبلی مارول، فیلم با مشکل خاصی مواجه نیست. کماکان اصلیترین عامل جذابیت آثار مارول که جلوههای ویژه است در «Eternals» نیز نقطه قوت اثر محسوب میشود. فیلم در بخش اکشن نیز اگرچه پراکنده است و ابداً برای زمان دو ساعت و نیمه نمیتواند سکانسهای اکشن کافی داشته باشد، اما رویهمرفته از معدود مبارزات فیلم جذاب و کارآمد است.
در بخش بازیگری مشخصاً «Eternals» نمیتواند به موفقیتی دست پیدا کند. حتی امتیاز حضور بازیگران برجستهای از جمله آنجلینا جولی در فیلم هم باعث نشده تا فیلم بتواند از وجود بازیگرانش استفاده کرده و تواناییهای آنان را به چالش بکشد. این ایراد البته به کلیشههای آثار اَبَرقهرمانی بازمیگردد که شخصیتپردازی در آخرین درجه اهمیت قرار گرفته و بهاینترتیب بازیگران هم از کانون توجه خارج میشوند.
«Eternals» به طور خلاصه، یک کلیشه تمامعیار است که یک نقطهضعف بزرگ جدید در خود دارد و آن هم این است که برخلاف آثار قبلی مارول، خودش را تماموکمال جدی گرفته است. اثری سردرگم که در دقایقی تماشاگرش را نصیحت میکند و در دقایقی دیگر سعی میکند بامزه باشد! شاید مهمترین مسئله درباره «جاودانگان» این باشد که مارول تصمیم گرفته قهرمانان خوش استایل خودش را کنار بگذارد و از انسانهای مختلف اعم از ناشنوا، غیر ورزیده و گرایشهای جنسی مختلف در فیلم استفاده کند که این امر نیز به دلیل اینکه بهزور به فیلم اضافه شده، نمیتواند کوچکترین تاثیری بر ذهن مخاطب بالغ فیلم بگذارد.
منتقد: میثم کریمی
این مطلب بهصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی میگردد.
به صفحه اینستاگرام مووی مگ بپیوندید