یکی از جذاب ترین و پرطرفدارترین سریال ها، سریال مستر ربات Mr. robot است که توانسته مخاطبان زیادی به خود جذب کرده است. این سریال پیچیده و هیجان انگیز همراه با نگاهی به امنیت سایبری و اخلاقیات برخی از فعالان این حوزه به تصویر کشیده شده است.
در این مقاله با ۴ حقیقت جالب درباره سریال مستر ربات Mr. robot آشنا خواهید شد. با ما در ادامه مطلب همراه باشید تا با حقایق جالب است این سریال شگفت زده شوید.
مقدمه ای بر سریال مستر ربات
سریال مستر ربات (Mr. Robot) یک سریال تلویزیونی در ژانر درام-هیجانی است. این سریال در سال 2015 توسط شبکه الاسدی آمریکا به روی آنتن رفت و طرفداران بسیاری در سراسر دنیا پیدا کرد.
داستان سریال دربارهی یک هکر به نام الیوت آلدرسون است که در شرکت امنیتی به نام “آلاسِیآیبر” کار میکند و در کنار آن به فعالیت های هکری خود هم ادامه می دهد. در پی اعتراضات الیوت به شرکت ایکورپ (E Corp) که بیشتر به عنوان “ایویل کورپ” شناخته میشود، او با یک هکر مرموز به نام “مستر ربات” آشنا میشود و سپس در دنیای خطرناک فعالیت های هکری پیش میروند.
این سریال به خوبی به بررسی مسائل کنونی جامعه مانند فساد مالی، مشکلات روانی، حریم شخصی و نابرابری اجتماعی میپردازد. همچنین برخی از واقعیت های فناوری اطلاعاتی را به تصویر میکشاند که در جامعه ما بسیار شایع شدهاند. به صورت کلی می توان گفت سریال مستر ربات با داشتن داستانی پر چالش، در بر داشتن دیالوگ ماندگار آقای ربات، موسیقی سازنده و بازیگری بی نقص، توانسته طرفداران خاص خود را پیدا کند.
4 حقیقت راجع به سریال mr. robot
سریال مستر ربات با الهام از داستان های بسیاری از بزرگان هکینگ و رمان های پلیسی و تخیلی نوشته شده است و شخصیت های مختلف و کاراکتر های معروفی مانند الیوت، آنجلا، دارلن اهما، تایلر و ایروینگ را در بر دارد.
علاوه بر داستان اصلی، سریال “مستر ربات” دارای بسیاری از جذابیت های فرعی نظیر نمایش شخصیت الیوت با اختلال اضطرابی اجتماعی، تمرکز بر موضوعاتی مانند هویت دوگانه، سیستم های امنیتی، موضوعات روانی و اجتماعی و دیدگاه های قدرت در جامعه هستند. این عناصر به همراه بازیگری برجستهی رامی مالک، تصاویر و موسیقی فوق العاده و تحلیل های پیچیده جمعیت شناسانه، سریال “مستر ربات” را به یکی از بهترین و جذابترین سریالهای دههی اخیر تبدیل کرده است. در زیر به چهار حقیقت جالب درباره این سریال اشاره میکنیم :
-
هک کردن های واقعی
در نگاه اول، با تماشای این سریال، احتمالاً علاقمند به تفکر در مورد درجه واقعیت موضوعات فنی داستان خواهید شد. اما شاید پاسخ شما به این سؤال نیز به شدت غافلگیرتان کند. بهرغم اینکه داستان این اثر تنها بخشی از خلاقیتِ نویسندگان و تیم سازندهٔ آن میباشد، تلاش سم اسماعیل نیز در جهت نزدیک کردن آن به واقعیت مشخص است. بهطوریکه، تمام فعالیتهای هکِ سایتهای مختلفی که در سریال به نمایش گذاشته میشود به شدت واقعی به نظر میرسند، به این خاطر که به اصلی بودن آنچه در داستان سریال ارایه شده است نزدیک شدهاند. بدون شک، این تلاش موفق سم اسماعیل برای به تصویر کشیدن واقعیات داستان با همکاری با مایکل بازل، مأمور سابق جرائم سایبری نیروهای FBI، شهرت بسیاری به دست آورده است بهقدریکه نام او در لیست اعضای تیم سازندهٔ سریال یافت میگردد.
به زبانی دیگر، اسماعیل به منظور واقعتر شدن سکانسهایی که مربوط به عملیات هک بودند در داستان سریال، از توصیههای بازل استفاده کرد تا تمامی تصاویر بهصورت واقعی و دقیق بهتصویر کشیده شوند. این مسأله جالب است زیرا تمامی سکانسهای هک از الگوریتمهای معروف هکرها برنامهریزی شدهاند، و شخصیتهای سریال فقط پیروی میکنند. همه کدهای مورد استفاده در داستان بلافاصله پس از استفاده سوخته شدهاند تا هیچ کس دست به آنها دسترسی نداشته باشد. علاوه بر این، نام هکرهای حاضر در سریال هرگز فاش نشدهاست، تا مشکلی برای آنها ایجاد نشود. این اقدام خاص سم اسماعیل باعث زیر پا گذاشتن چندین قانون مهم قضایی شد، اما نتیجهش یک سریال با موضوع هک و عملیاتهای واقعی شد.
-
از ایده تا واقعیت
سم اسماعیل، کارگردان سریال، علاقهی خاصی به فناوری و موضوعاتی همچون هک و سیستمهای کامپیوتری داشت. این علاقه به گونهای بود که از سنین نوجوانی مفهوم ساخت یک اثر سینمایی یا تلویزیونی با این مضامین در ذهن خود به شکل روشنی شکل گرفت و به یکی از مهمترین دلایل ورودش به دنیای سریالهای تلویزیونی محسوب میشد. عملاً او قصد داشت یک فیلم سینمایی با روند داستانی شبیه به سریال Mr. Robot تولید کند و حتی اقدام به نوشتن فیلمنامه آن با برنامهریزی دقیقی نموده بود و نویسندگانی که به این موضوع علاقمند بودند را به همکاری دعوت نموده بود.
اما به سرعت متوجه شد که همه چیز به دلخواهش پیش نیامد؛ در حین نوشتن فیلمنامه، فهمید که داستانی که میخواست به تصویر بکشد، ظرفیت بیشتری را در خود نهفته دارد و میتواند به یک اثر بزرگتر و جامعتر تبدیل گردد. از همین رو، با تغییر دادن فیلمنامه و داستان جدیدی که در ذهن داشت را به آن اضافه نمود، آن را بهعنوان یک پایلوت برای استودیوهای تولید سریال تلویزیونی ارسال نمود. خوشبختانه استودیو یواِسای نتوورک، از ایده داستانی سم اسماعیل استقبال کرد و تصمیم به تولید یک سریال ۱۰ قسمتی از آن گرفت. پس از پخش چند قسمت از این سریال، محبوبیت آن به گونهای بود که حالا، پس از چهار فصل، همچنان طرفداران بسیاری دارد. بدون شک، همه طرفداران این سریال تلویزیونی بسیار خوشحالند که نتیجهی آن به یک اثر جذاب و بینظیری تبدیل شد.
-
تهدید بازیگران سریال
در کنار جذابیت و نقاط قوتی که در این سریال وجود دارد، یک ابعاد ترسناک و ناراحتکننده دیگر هم دارد. زیرا این نشان میدهد که برای بازیگران سریال معروف، جهانی متنوع از خطرات وجود دارد. افرادی که با دیوانگی و بیماریهای روانی برخوردار هستند، در اقدامی استثنایی، بازیگری با نام “دارلین آلدرسن”، تهدید کردند. این افراد نتوانستند تفاوت میان شخصیتی که در سریال نمایش داده میشود با بازیگری که طرفداران زیادی دارد، را درک کنند. یک روز، “کارلی اندرسون”، بازیگری دیگر از سریال، در حال انجام کارهای روزمرهاش، یک پیام ارسال شده به تلفن همراهش را دریافت میکند که در آن میخواند: “جامعهی اِف دلورس هیز را پیدا خواهد کرد”. این اتفاق برای اندرسون بسیار ترسناک بود و این بدان معنی بود که یک شخصی با شمارهی تلفنی غریبه او را تهدید کرده است.
کارلی، پس از دریافت این پیام، با استفاده از سرویس گوگل نامبر، با شمارهی تلفنی که در پیام نوشته شده بود، تماس گرفت ولی هیچ کس از طرف مقابل به صدای او پاسخ نداد. بعد از این تلاش ناموفق، با شمارهی دیگری که به شمارهی خصوصی کارلی ارتباط داشت، که اینبار به شمارهی کارلی چایکین – بازیگر اصلی سریال – میرسید، تماس گرفت. پیامی که در آن برایش گذاشته شده بود این بود که: “از طرف جامعهی اِف، با ما تماس نگیر”. به میزان متعدد افرادی غریبه شمارهی تلفن کارلی را نیز در اختیار داشتند و دست به تهدید بازیگران سریال زده بودند.
کارلی، پس از دیدن این پیامها، به اعضای فنی سازندهی سریال خود و بهخصوص، مایکل بازل، نیروی سابق FBI که در تیم ساخت این سریال بود، تماس گرفت تا به این موضوع پی ببرند. خوشبختانه، افراد مسئول ارسال پیامهای تهدیدآمیز به کارلی و دیگر بازیگران شناسایی و دستگیر شدند و برای آنها دیگر فرصتی برای این کار نبود.
-
تاثیر سریال روی کارلی چایکین
این سریال به نام “آقای ربات” داستانی از تأثیرات تکنولوژی بر زندگی مردم را به تصویر میکشد که اگرچه سریال در ژانر ترسناک قرار نمیگیرد، اما میتواند بسیار ترسناک باشد. کارلی چایکین بازیگری است که نقش دارلین را بازی میکند و پس از پایان سریال در مصاحبهای اعلام کرد که با بازی در این سریال، شخصیت او دچار پارانویا یا همان مریضی دشمنپنداری شده است و پیامهای تهدیدآمیزی دریافت کرده است. او گفته است: “تقریباً تمام پیامهای تهدیدآمیزی را که دریافت کردهام، برایم ارسال شده بود.” پیش از این که در این سریال بازی کند، او هرگز تصور نمیکرد که در مورد موضوعاتی مانند هک کردن سایتهای مهم و تأثیرات آن روی زندگی مردم، آگاهی داشته باشد. این مشکلات باعث شده است که او به افرادی که شناخت کافی از آنها ندارد، بدبین بشود. بهعنوان مثال، اگر کسی در خیابان پشت سر او راه برود، او ممکن است شخصاً آن شخص را نشناسد، اما در ذهن خود به بدترین سناریوها فکر کرده و معمولاً از این وضعیت آرامش خود را از دست می دهد. به هر حال، او این مسئله را به عنوان یک مریضی تلقی میکند و امیدوار است که به زودی از آن خلاص شود زیرا بسیاری از بارهایی که با این وضعیت مواجه میشود، به روحیه و آرامش او ضربه میزند.
نتیجه گیری
در انتها باید گفت که سریال “مستر ربات” نمایشی درام و جنایی است که در سه فصل اول آن، داستان فعالیتهای یک هکر به نام “الیوت آلدرسون” را روایت میکند. در فصل چهارم این سریال، تلاش الیوت برای مبارزه با نیروهایی که به دنبال دستیابی به قدرت و کنترل بیشتر هستند، به تصویر کشیده شده است. از موضوعات مهمی که در این سریال به صورت نامحسوس اشاره میشود، اهمیت استفاده از سرورهایی با کیفیت و جدید در فعالیتهای آنلاین و نفوذ به سیستمهای رایانهای است.
شرکت “وب رمز” یکی از شرکتهایی است که در زمینه خرید سرور و ارائه خدمات مرتبط با سایتها فعالیت میکند. این شرکت با داشتن سرورهای با کیفیت و پشتیبانی مستمر، میتواند به شما کمک کند تا سایتتان را با کیفیت بالا و استفاده از تکنولوژیهای جدید مدیریت کنید و در شبکههای اجتماعی همیشه در حال رقابت با دیگران باشید.