داستان فیلم فیلم مرا در سنت لوئیس ملاقات کن (Meet Me in St. Louis):
در سال 1903، آلونزو اسمیت موفق به دریافت ترفیع می شود تا به نیویورک برود. با این حال، خانواده از این موقعیت خوشحال نیست و در نهایت تصمیم گرفته می شود تا او در سینت لوییس بماند اما…
کارگردان:
وینسنت مینلی (incente Minnelli): مینلی به خاطر کارگردانی فیلمهای موزیکال کلاسیک همچون مرا در سن لویی ملاقات کن، یک آمریکایی در پاریس و ژیژی به شهرت رسید.
در شیکاگو به دنیا آمد. وی بازیگری را از سن سه سالگی شروع میکند چرا که پدر ایتالیایی اش نوازندهٔ ویلن و رهبر ارکستر بود و مادر فرانسوی اش هنرپیشه، وی بعداً به آموزش نقاشی پرداخته اما مدرسه را در شانزده سالگی رها میسازد. بعد از ترک مدرسه، ابتدا در یک کارگاه عکاسی به کار مشغول میشود و مدتی بعد، مدیر صحنه و طراح لباس و طراح صحنه تئاتر میگردد. در ۳۷–۱۹۳۵ به کارگردانی باله و موزیکال میپردازد و سرانجام به هالیوود میرود و در ۱۹۴۰ به وسیلهٔ آرتور فرید قراردادی با مترو گلدوین مایر بسته و در قسمتهای مختلف کار میکند تا ۱۹۴۳ که اولین فیلمش را میسازد؛ و تا اواخر دههٔ شصت، همچنان تحت قرداد مترو گلدوین مایر باقی میماند. او همچنین علاوه بر کار نقاشی، به سازندگان فیلمهای تجربی نیز کمک مینمود.
وینسنت مینلی بر اثر بیماریهای آمفیزم و سینهپهلو در ۲۵ ژوئیه ۱۹۸۶ در سن ۸۳ سالگی درگذشت.
بازیگران:
جودی گارلند (Judy Garland): جودی گارلند با نام اصلی فرانسیس ایتل گوم در ۱۰ ژوئن ۱۹۲۲در یک خانوادۀ هنرمند متولد شد. گارلند یکی از بزرگترین ستاره های عصر خود بود که حضورش همیشه اهمیت بسیاری در ساختار کلی فیلم می یافت و تماشای اثر را به تجربه ای دلچسب تبدیل می کرد. سینمادوستان دنیا از چند نسل جودی گارلند را در نقش دوروتی فیلم فانتزی «جادوگر از (ویکتور فلمینگ، ۱۹۳۹)» به خوبی به یاد می آورند. همۀ سکانس های این فیلم با تکیه بر قدرت هنری فوق العادۀ گارلند و معصومیت و حیرت و شیطنت نگاههای او شکل گرفته اند. او در سالهای بعد در اغلب بازی هایش پرسونای آشنای خود در این فیلم را حفظ کرد. حضور گارلند در یک سلسله کمدی موزیکال به اتفاق میکی رونی خیلی موفق بود و مخصوصا سکانس های دو نفره شان هنوز بامزه و درگیر کننده اند. گارلند همیشه تصویری جان دار و باطراوت از نقشهایش ارائه می داد و وجودش در هر نمایش و فیلمی نقش مهمی در شکل گیری ریتم آن داشت.
جودی گارلند فقط ستارۀ سینما و بازیگر صحنۀ تئاتر نبود و ترانه های زیبایی را به جای گذاشته که مشهورترین شان «بر فراز رنگین کمان»(جادوگر از) است. انستیتو فیلم آمریکا در سال ۱۹۹۹ گارلند را به عنوان هشتمین بازیگر زن تاریخ سینما برگزید.
نکاتی که احتمالاً درباره فیلم مرا در سنت لوئیس ملاقات کن (Meet Me in St. Louis) نمیدانید:
«مرا در سنت لوئیس ملاقات کن» در باکس آفیس عملکرد بسیار مطلوبی داشت.
کتابی که فیلم بر اساس آن ساخته شده است در ابتدا به عنوان یک اثر هفتگی در مجله نیویورکر در سال 1942 منتشر شد. برای این فیلم، بسیاری از اقدامات منتسب به توتی در واقع در زندگی واقعی توسط خواهر سالی بنسون اگنس انجام شده است. همچنین در واقعیت، پدر بنسون خانواده را به نیویورک منتقل کرد و آنها هرگز برای نمایشگاه جهانی برنگشتند.
وینسنت مینلی و جودی گارلند در این فیلم با هم آشنا شدند و بلافاصله پس از آن ازدواج کردند. مینلی کارگردان این فیلم بود. گارلند ادعا کرد که با او ازدواج کرده است زیرا در طول فیلم احساس زیبایی می کرد.
این فیلم بر اساس تجربیات واقعی رمان نویس سالی بنسون ساخته شده است. شخصیت اگنس بر اساس این شخصیت خلق شد.
جودی گارلند در ابتدا از پذیرش نقش استر اسمیت به دلیل تبدیل شدنش به کلیشه “دختر همسایه” خودداری کرد. او در آن مقطع از زندگی اش دوست داشت شبیه دیگر بازیگران زن جذاب هالیوود به نظر برسد و در نهایت پس از مشاوره با کارگردان، پذیرفت که در این نقش، زیبایی های خودش را به نمایش بگذارد.
کارگردان Vincente Minnelli سخت کوشید تا فیلم را تا حد ممکن دقیق بسازد. نه تنها رماننویس آن، سالی بنسون، دستورالعملهای صریح در مورد دکور خانه خانوادگیاش تا آخرین جزئیات ارائه کرد، بلکه طراح صحنه و لباس فیلم نیز برای بسیاری از لباسهای فیلم از Sears & Roebuck، Montgomery Ward الهام گرفت.
جودی گارلند در 13 روز زمان فیلمبرداری فیلم غایب بود و به همین جهت، مدت زمان فیلمبرداری از 58 روز به 70 روز افزایش پیدا کرد.
موفقیت این فیلم، MGM را مجاب کرد تا فیلمهای بیشتری با محوریت خانواده اسمیت بسازد و قرار بود بر اساس داستانهای بیشتر خانواده سالی بنسون ساخته شود. MGM می خواست یک گروه رنگی لوکس از سریال ها را با روح سریال محبوب «اندی هاردی» بسازد. دنباله پیشنهادی، با عنوان “Meet Me in Manhattan” که در آن خانواده اسمیت در واقع به نیویورک نقل مکان کردند، در دست ساخت بود. (این اتفاق در زندگی واقعی برای خانواده بنسون رخ داد.) با این حال، پروژه هرگز از مراحل برنامه ریزی خارج نشد و فیلم هرگز ساخته نشد.
مارگارت اوبرین جایزه اسکار برای بهترین بازیگر کودک دریافت کرد.
مجموعه اتاق نشیمن که به طور برجسته در فیلم به چشم می خورد، همان مجموعه اتاق نشیمن مورد استفاده در The Time Machine (1960) است.
جودی گارلند، لوسیل برمر را دوست نداشت. گارلند احساس کرد که بازی برمر ضعیف است و سعی کرد او را از فیلم حذف کند. با این وجود، گارلند ناموفق بود، زیرا برمر متحدان زیادی در مدیریت ارشد MGM داشت که او را یک استعداد درخشان و آیندهنگر میدانستند.
لیزا مینلی (دختر جودی گارلند) به این نکته اشاره می کند که چقدر پدرش، کارگردان وینسنت مینهلی، مادرش جودی گارلند را به صورت بصری در فیلم (با استفاده از پرده، قاب پنجره واقعی، گل و غیره) “قاب” می کرد، زیرا او شیفته او شده بود.
در زمانی که وینسنت مینلی ویرایش فیلم را در مرحله پس از تولید شروع کرد، طبق زندگی نامه اش، او و جودی گارلند با هم زندگی می کردند.
در حالی که این فیلم یک سال از زندگی خانواده اسمیت را روایت می کند، در واقع تنها شش روز در روایت داستان نشان داده می شود: سه روز در تابستان، هالووین، شب کریسمس و یک صبح در بهار.
آوازی که لئون ایمز در فیلم می خواند توسط تهیه کننده، آرتو فرید دوبله شده است.
MGM پنج سال بعد در Little Women (1949) لئون ایمز و مری آستور را به عنوان زن و شوهر مجدداً معرفی کرد.
اگرچه مری استر و لوسیل برمر نقش مادر و دختر را بازی می کردند، اما استر در واقعیت تنها 11 سال از برمر بزرگتر بود.
نازنین آفاق
چه خوب
از این مطلب ها بیشتر بذارید
ممنونم