جلسه نقد و بررسی فیلم سینمایی کلاشینکف با حضور عوامل فیلم در فرهنگسرای فردوس برگزار شد. در این مراسم، علاوه بر سعید سهیلی کارگردان و تهیه کننده فیلم، مهدی محمد نژادیان فیلم نامه نویس، ساعد سهیلی و انوشه معظمی بازیگران و ناصر چشم آذر آهنگساز فیلم نیز حضور داشتند. اما مهمترین حاشیه ی این نشست،مشکل فنی ای بود که برای اکران فیلم بوجود آمد. همین مشکل باعث شد که جلسه نقد و بررسی پیش از اکران برگزار شود و برای همین بود که سوالات اکثر حاضران این نشست در مورد «گشت ارشاد» فیلم قبلی سعید سهیلی بود.
انگشت گذاشتن روی نقاط ملتهب جامعه باعث استقبال از فیلم می شود
در ابتدای این جلسه سعید سهیلی کارگردان فیلم «کلاشینکف» ضمن عذر خواهی از حاضران جلسه بدلیل مشکلات فنی دراکران فیلم گفت: من و همه دوستان تلاش می کنیم که فیلم را برای شما اکران کنیم و با اینکه اعصابم کلاشینکفی است سعی می کنم خودم را کنترل کنم و به سوالات شما پاسخ دهم.
سهیلی در ادامه گفت: هر فیلم سازی بستگی با شرایط زمان خود فیلم می سازد و مخاطب، آن فیلمساز را با فیلمهایی که ساخته است می شناسد. در دروه های مختلف فیلمسازیم، من را با عنوان کارگردان فیلمهایی چون مردی شبیه باران، چهارچنگولی،گشت ارشاد می شناختند. احتمالا از این به بعد من را با کلاشینکف بیشتر خواهند شناخت.
کارگردان کلاشینکف گفت: من بعد از گشت ارشاد که 23 روز اجازه اکران داشت سراغ «کلاشینکف» رفتم. به نظر من انگشت گذاشتن روی نقاط ملتهب جامعه باعث استقبال از یک فیلم خواهد شد موضوعاتی چون گشت ارشاد از جمله موضوعاتی است که مردم سی و چند سال با آن روبرو هستند. به نظر من پرداختن به موضوعی که مردم آن را میشناسند در دیده شدن یک فیلم موثر است.
وی ادامه داد: من بعد از ساخت فیلم «گشت ارشاد» گفتم که سالها بود که گشتارشاد اشک جوانها را درمیآورد من گفتم فیلمی میسازم که مردم بیایند و به گشت ارشاد بخندند.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: کلاشینکف چند گام جلوتر از گشت ارشاد است. هم از جهت فیلمنامه و بازی بازیگران و فکر میکنم قصه جاندارتر است. حتی موسیقی فیلم «کلاشینکف» را بیشتر دوست دارم با اینکه که موسیقی هر دو را ناصر چشم آذر ساخته است.
در ادامه محمد نژادیان فیلمنامه نویس کلاشینکف گفت: آشنایی من با آقای سهیلی از فیلم گشت ارشاد شروع شد و ابتدا قرار بود که فیلمنامه آن فیلم را بازنویسی کنم. در مورد کلاشینکف هم وقتی فیلمنامه از نطفه شروع کردیم به تدریج بچه قصه های آن شکل گرفت و در قصه کلی سعی کردیم نخ تسبیح قصهها، قصه عادل باشد.
وی اضافه کرد: قرار بود بعد از گشت ارشاد قسمت دوم این فیلم را بسازیم ولی بعد با بررسی داستانها به این سمت رفتیم که کلاشینکف را بسازیم.
در ادامه این جلسه سعید سهیلی با اشاره به دیالوگی از حمید فرخنژاد در فیلم گشت ارشاد گفت: آدمها دو دستهاند در اجتماع ما یا گرگ هستند یا بره. در آن فیلم فرخ نژاد میگوید که اگر میخواهید بره نباشی، گرگ باش. من به همه مخاطبانم که فیلمم را میبینند میگویم که باید از مظلوم واقع شدن و توسری خوردن و بره بودن پرهیز کنم حتی اگر به قیمت این شود که گرگ شوید.
قهرمان های فیلم من، با کلاشینکف و چاقو، حق خودشان را از اجتماع میگیرند
سهیلی در اادامه صحبتهایش که با هیجان خاصی آنها را بیان میکرد گفت: اگرچه گرگ بودن هم خوب نیست جامعه ما نیاز به شیر دارد. که بتواند برعلیه ظلمهایی که برآنها وارد می شود هجوم ببرد. «کلاشینکف» و «گشت ارشاد» فیلمهایی هستند که بر همه پلشتیهای اطراف خود قدعلم کردند. ما ملت بره نمیخواهیم ملت شیری میخواهیم که (مثل شما در این جلسه) وقتی فیلم کلاشینکف دیر اکران می شود اعتراض کند، بتواند نسبت به همه چیز اعتراض کند.
کارگردان کلاشینکف که صحبتهایش را به تندی بیان میکرد ادامه داد: سینمای ما نیاز به قهرمان دارد ما در محله، کوچه و خانواده به قهرمانهای چون فردین، ناصر ملک مطیعی، کلینت ایستود، ستارخان و باقرخان نیاز داریم. فیلمسازی که خودش بره و گرگ باشد نمیتواند حرفش را بزند. فیلم بایدعاصی باشد، یله باشد، فیلم باید اعتراض کند و یقه بگیرد. قهرمانی که یک کتک بخورد و دو تا بزند قهرمان است. قهرمان های فیلم سعید سهیلی با کلاشینکف و چاقوی خودشان، حق خودشان را از اجتماع میگیرند. قهرمانهای کارگردانی که شجاع نیست به کلانتری میروند تا از آن طریق حق خودش را بگیرند ولی کارگردان شجاع، فیلم شجاع و قهرمان شجاع تصویر میکند.
«کلاشینکف» جواب سیلی بود که سر «گشت ارشاد» به من زدند
وی با اشاره به جنجالهایی که برای فیلم گشت ارشاد پیش آمده بود گفت: زمانی که فیلم گشت ارشاد را پایین کشیدند من یک بیانیه دادم و گفتم من سر این فیلم یک سیلی خوردم ولی بدانید به شما سیلیها خواهم زد و کلاشینکف یکی از آن سیلیها بود.
در ادامه مراسم مجری سوالی پرسید که چگونه میتواند فیلمی خارج از فضای شبه روشنفکری با قصههای متنوع ساخت که سهیلی اینگونه پاسخ داد: فیلمی که تماشاچی را به سالن سینما نیاورد فیلم نیست. سینما سه وظیفه دارد یکی آنکه مشکلات جامعه را عریان بیان کند، چون نیاز هست که مشکلات جامعه را بلند فریاد زد. وظیفه دیگر سینما این است که آرزوهای تماشاگر را به پرده سینما بیاورد یعنی اگر کسی زور ندارند، در پرده سینما قهرمان شجاعش را ببیند. سینمای قبل از انقلاب و سینمای هند چنین شکلی دارند. تصویر کردن آرزوهای سرکوب شده و آمالهای به نتیجه نرسیده تماشاچی یکی از وظایف سینماست.
وی ادامه داد: وظیفه سوم سینما این است که تاریخ را برای زمان حال تصویر کند.ما باید سرنوشت ظالمان را در سینما تصویر کنیم تا تاریخ برای آنها یادآور شود.
سهیلی با اشاره به این سه وظیفه سینما گفت: اگر به سمت سینمایی برویم که دردهای اجتماع را میگوید سینمای اجتماعی ساخته میشود که آن را متهم به سیاه نمایی میکند اگر به سمت آمال و آرزوهای مردم در سینما برویم ما را متهم میکنند که از سینما فقط سرگرمی و تفریحش را میدانید و اگر فیلم تاریخی بسازیم طبیعتا برخی واقعیتها را نمیتوان بیان کرد و در فیلم باید جاهایی دروغ گفت درحالی که فیلمساز نباید دروغ بگوید. وظیفه فیلم ساز این است که مردم را با سینما آشتی دهد و این کار با به سراغ رفتن موضوعات و ژانرهای مختلف اتفاق میافتد.
اعتراض به سهیلی و پاسخ او
در ادامه نشست پرسش و پاسخی بین حاضران سالن و سعید سهیلی صورت گرفت. یکی از حاضران در اعتراض به بخشی از سخنان سهیلی که گفته بود فیلم ساز باید شجاع باشد و قهرمانش کلاشینکف به دست در جامعه حق خود را بگیرد گفت: من تعجب میکنم آقای سهیلی که شما مخاطب را به سمت آنارشیسم دعوت میکنید و میگویی نسبت به قانون بیتفاوت باشید وبه جای اینکه به کلانتری بروید می گویید که چاقو دست بگیرد. شما چطور اسمهای قهرمان های سینما مثل فردین و ملک مطیعی را کنار ستارخان و باقر خان قرار میدهی.
سیهلی در پاسخ به این اعتراض گفت: من در فیلمهایم نیاز به امثال تو دارم که اینقدر رسا به حرفهای من اعتراض کند و قهرمان باشد در مقابل انچه که قبول ندارد بایستد. این اعتراض برای من ارزشمند است. ادمی که تقاضا دارد و خواسته دارد برای من ارزشمند است.
وی در پاسخ به اعتراض دوم این شخص گفت: اینکه گفتم سینما نیاز به فردین، ناصر ملک مطیعی، ابوالفضل پورعرب و ستارخان و باقر خان دارد یک سوتفاهم شد. من گفتم که در جامعه ما نیاز به قهرمان دارد. در جنگ نیاز به قهرمان هایی چون همت و جهان آرا داریم. سینمای ما هم نیاز به چنین قهرمانهایی دارد. هر کدام جایگاه خودش را دارند. من هیچگاه کسی را با کس دیگر مقایسه نمیکنم.
در ادامه محمدی نژادیان فیلم نامه نویس «کلاشینکف» در پاسخ به این اعتراض گفت: تنها چیزی که فیلم های سعید سهیلی ندارد شعار است و برای همین است که عده ای در جامعه فیلم او را متهم می کند. فیلم با ژانرش مختصاتی پیدا می کند. در فیلمی ممکن است که قهرمانی عاصی باشد. قصه و ژانر است که در مقطع زمانی اش تعریف می کند که قهرمان فیلم چه کار کند. این فیلم پیرنگش سرخوردگی است و قهرمان قصه زخم می خورد و در مراحل مختلف زخمش عمیق تر می شود.
چشم آذر: اگر کلاشینکف چنین موسیقی ای نداشت فروش آن یک سوم پایین میآمد
مهمان دیگر این مراسم ناصر چشم آذر آهنگساز فیلم کلاشینکف بود. که مجری مراسم از او پرسید اگر ناصرچشم آذر کم کار شده است آیا به دلیل این است که دستمزدش زیاد شده است ، چشم آذر گفت: آنچه که میگویید را قبول ندارم مشکل ما مشکل مدیریتی است. تهیه کننده ای میگوید من آهنگسازی را میخواهم با فلان مقدار مبلغ کار کند. هیچ گاه درمورد دستمزد گلهای ندارم چون براساس توافق دستمزدم را دریافت میکنم.
وی ادامه داد: یکی از عناصر خیلی قوی که به فروش فیلم کمک می کند وضعیت خوب موسیقی فیلمهاست. اگر همین کلاشینکف موسیقی نداشت فروش آن یک سوم پایین میآمد. موسیقی یکی از عناصری است که شگفت آور در جذب تماشاچی کمک میکند و چه بسا خیلی از ادم ها برای شنیدن موسیقی فیلم به سالنهای سینما می آیند.
مهمان دیگر مراسم ساعد سهیلی بازیگر فیلم بود که خیلی کم حرف میزد ولی به طنز از انوشه معظمی سوال کرد در این فیلم دیده میشد به شدت مرا کتک میزنی ولی من صدمه ای ندیدم چگونه اینکار را میکردی؟ انوشه معظمی که سابقه بازی در سریال مختارنامه را دارد، با خنده گفت: از اینکه بالاخره یک سوال از من شد ممنونم اما در جواب شما باید بگویم این برمی گردد به مجموعهای از عوامل چون دکوپاژی که کارگردان طراحی کرده است و همبازی خوبی مثل شما.
وی در بخش دیگر از صحبتهایش با نقل خاطره ای و اشاره به اینکه مأمورین انتظامی در بعضی جاها حضور ندارند، گفت: یکی از اهداف ساخت کلاشینکف این است که نشان دهد برادران نیروی انتظامی آنجایی که باید باشند نیستند و جایی که نباید باشند هستند.
چشم آذر خطاب به سهیلی: چراکلاشینکف را ساختی؟
در انتهای مراسم ناصرچشم آذر میکروفن را گرفت و سوالی از سعید سهیلی پرسید: چرا فیلم کلاشینکف را ساختید؟ سهید سهیلی درحالی که لبخند میزد گفت: زمانی که حواشی برای فیلم گشت ارشاد اتفاق افتاد یکی از لیدرهای آنهایی که فیلم را پایین کشیده بودند در برنامه هفت آمد و گفت اولین هدف من این است که من و امثال من فیلم نسازند. این شخص همچنین گفت که من می خواهم تو فیلم خنثی بسازی. درحالی که منتقدی که در مقابل او بود گفت فیلم خوب هیچ وقت با فیلم خنثی جور درنمیآید.
وی ادامه داد: اینها دو هدف داشتند که یکی من فیلم نسازم و دیگری اینکه فیلمی بسازم که هیچ کس دردش نگیرد. در حالیکه فیلمی موفق است عده ای را اذیت کند و عده ای را خوشحال کند. فیلمی که همه را خوشحال کند فیلم موفقی نیست وفیلمی که همه را آزار بدهد فیلم خوبی نیست. من برای اینکه نقشه این دوستان را برآب کنم تصمیم گرفتم هم فیلم بسازم و هم اینکه خنثی نباشد و عاصی باشد.
در پایان یکی از حاضران از ناصر چشم آذر خواست خاطرهای از همکاریش با فیلم سازان بگوید که او پاسخ داد: من زندگینامه ی خود را به شکل یک کتاب آماده کردم و تا سال دیگر منتشر می شود.