نيکلاس کيج بازيگر مشهور، از ميان همه فيلمهايي که بازي کرده، چهار فيلم را به عنوان بهترين کارهايش انتخاب کرده است.
به گزارش مووی مگ به نقل از بانی فیلم، نيکلاس کيج در 30 سالي که جلوي دوربين بوده، در فيلمهاي زيادي بازي کرده است. بعضي از آنها عالي بودهاند، بعضيها تاثيري کوتاه مدت به جاي گذاشتهاند و بعضيهايشان هم واقعا وحشتناک بودهاند.
گفته ميشود او نسبت به بعضي از فيلمهايش احساس نزديکي بيشتري ميکند و در مصاحبهاي که اخيرا انجام داده، چهار نقش متفاوتش را که بيشتر به قلبش نزديک بودهاند، انتخاب کرده است.
او که به تازگي با نشريه «تايم» درباره فيلم جديدش که درامي سياسي با عنوان «The Runner» است صحبت کرده، در نقش سياستمداري ظاهر شده که در کمپاني نفتي BP تاثيرگذار است. او در اين مصاحبه درباره فيلمهايي که دوستشان داشته مي گويد: چند تايي هستند که دوستشان دارم. فکر مي کنم که ورنر هرتسوگ و من در «ستوان بد» چيز خاصي ديديم. با مايک فيگيس هم چيزي کاملا احساسي را در «ترک لاس وگاس» تجربه کردم. از «بوسه خونآشام» خيلي لذت بردم که يک جورهايي يک کارگاه مستقل براي شروع بيان روياهايم از طريق رسانه فيلم بود. چيزهايي را که با اين فيلم تجربه کردم بعد در فيلم هاي اکشن بزرگ به کار بردم که «تغيير چهره» با جان وو بهترينشان بود.
فيلم هايي که نيکلاس کيج از آنها نام برده واقعا در طيف هاي متفاوتي جاي ميگيرند. برخي از آنها با تحسين منتقدان روبه رو شده و برخي کمتر توجه آنها را جلب کرده است.
«ستوان بد: پاتوق – نيواورلئان»؛ وقتي بازيگري مثل نيکلاس کيج درکنار کارگرداني مثل ورنر هرتسوگ آلماني قرار بگيرد، آنوقت ميشود انتظار چيز کاملا متفاوتي را داشت. کيج در اين فيلم نقش کارآگاهي فاسد در شهر نيواورلئان را بعد از دوران توفان کاترينا بازي ميکند. او با تمام وجود خود را وارد نقش ميکند و بازياش در اين فيلم آدم را ياد بعضي از ريسکيترين نقشهاي گذشتهاش مياندازد. چون او مست است، حسابي لاغر شده و دائما دارد عرق ميکند ممکن است کمي برايتان خوشايند نباشد، اما پارانوياي به وجود آمده به خاطر مواد مخدر او و ديوانگياش در اين فيلم چيزي نيست که به زودي فراموشاش کنيد.
«ترک لاسوگاس»؛ به عنوان نقشي که جايزه اسکار را براي کيج به ارمغان آورد، بازياش در «ترک لاسوگاس» مسلما موفقترين فيلم او در ميان منتقدان است. کيج در اين فيلم نقش يک فيلمنامهنويس الکلي را بازي ميکند که همه چيز خود را از دست داده و وارد شهر گناه ميشود تا سر حد مرگ به نوشيدن ادامه دهد. تحقيقي که کيج براي ايفاي اين نقش انجام داد اين بود که به مدت دو هفته پشت سر هم مشروب خورد و از دوست خود خواست تا از او فيلم بگيرد تا بتواند الگوهاي گفتاري خود را در حالت مستي تحليل کند. بازي او در اين فيلم بسيار عميق و رامشده است که در مقايسه با مسير حرفهاي کاري پر از فيلمهاي پر سر و صدا و ديوانهوار، تبديل به چيزي خلاف عرف ميشود.
«بوسه خونآشام»؛ در فيلم سال 1989 «بوسه خونآشام» نيکلاس کيج نقش يک مدير برنامههاي ادبي را بازي ميکند که به تدريج دارد ديوانه ميشود. خوب وقتي ناگهان با يک خونآشام روبرو ميشود ميتوان تصور کنيد چطور اوضاع از آنجا به بعد خرابتر هم ميشوند. اگر «ترک لاسوگاس» ظريفترين نقش او بود، اين دقيقا برعکس آن است. اين نيکولاس کيج در ولتاژ بالاست؛ پر از هرج و مرج و ديوانگي و کاملا رواني. او در بعضي مواقع در اين فيلم تا حدي جنونوار رفتار ميکند که واقعا نگرانکننده ميشود و ژانر کمدي سياه را در دست ميگيرد.
«تغيير چهره»؛ اين به راحتي موفقترين فيلم آمريکايي جان وو افسانه فيلمهاي اکشن هنگکنگ است و نقشآفريني کيج در آن در ذهن باقي ميماند. در يک لحظه از فيلم متوجه ميشويد که نيکلاس کيج دارد نقش جان تراولتا را بازي ميکند که او هم دارد نقش شخصيت ديگري را بازي ميکند که وانمود ميکند شخصيت ديگري است! در حاليکه سعي ميکند لايهها را کنار بزنيد و متوجه شويد کدام بازيگر دارد نقش کدام شخصيت را بازي ميکند که وانمود ميکند يک شخصيت ديگر است، ديد شما از صحنههاي انفرادي به طور مداوم در حال تغيير است. و تمام اين ديوانگي در يک فيلم اکشن که لذت زيادي به مخاطب ميدهد جمع شده است.