در هفته ای که گذشت عباس آقای کیارستمی برای ادامه درمان به فرانسه منتقل شد. اما خبر لوح بگیر این هفته درباره وی این بود که از ایشان برای عضویت در آکادمی اسکار دعوت بعمل آمد تا بعد از اصغر آقا، عباس آقا هم از سینمای ایران عضو آکادمی اسکار باشد.
از این رو به دلیل آنچه که « عضویت سینماگر مشهور ایرانی در آکادمی اسکار » می نامیم، لوح زرینی را به عباس کیارستمی تقدیم می کنیم و امیدواریم که بزودی از تخت و بیمارستان رهایی پیدا کند و فیلم جدیدش را کلید بزند و از آن طرف در رای گیری نهایی اسکار اینقدر لابی انجام دهد که یکدفعه اسکار امسال را به « فروشنده » اصغر فرهادی بدهند! بعد هم بیاید بگوید اسکار گرفتن فرهادی بخاطر لابی من بود!
در هفته ای که گذشت جناب بیوک میرزایی در برنامه « تا جمعه » شبکه یک حاضر شد و در بخشی از برنامه درخواست کرد که اجازه دهند درباره همسر از دست رفته اش نامه ای بخواند.
میرزایی در ادامه نامه ای پر از احساس نسبت به همسر مرحومش برای مخاطبین تلویزیون خواند که با اشک های سوزناک او همراه بود و قلب مخاطبین برنامه نیز به درد آمد. بیوک میرزایی برخلاف برخی مهمانان برنامه های صدا و سیما، غم ساختگی را به نمایش نگذاشت و از ته دل گریست.
ما هم اینجا به دلیل آنچه که « احساس عمیق بازیگر مملکت به همسر مرحومش » می نامیم، لوح زرینی را به بیوک میرزائی تقدیم می کنیم و امیدواریم که غم از دست دادن همسرش باعث دوری او از رادیو و تلویزیون نشود.
در هفته ای که گذشت فیلم « ارادتمند بهاره، نازنین، تینا » برای کسب مجوز به شورای نمایش ارسال شد اما همه اعضاء پس از دیدن فیلم قاطی کردند و گفتند که « این چه فیلمیه ساختی آخه کارگردان حسابی! این در هیچ دولتی مجوز نمی گیره ». بعد از این اظهار نظر، تهیه کننده فیلم آمد و گفت که ما فیلمنامه را داده بودیم آنها خوانده بودند و این جینگولک بازیها چیه که در میارید و…
این اولین بار نیست که بابت اکران یک فیلم سینمایی اینچنین مشکلاتی به وجود می آید. اخیرا هم فیلم « رستاخیز » با سنگ اندازی های فراوان به اکران نرسید و به نظر می رسد که با این روند باید منتظر یک دعوای مجدد حسابی میان فیلمسازان و ارشاد بود؛ دعوایی که به نفع هیچکس نیست، مخصوصا مخاطب سینما.
ما هم اینجا به دلیل آنچه که « سلیقه ای برخورد کردن برای اعطای مجوز » می نامیم، تمشک زرینی را به تمام نفراتی که این وسط به فیلم مجوز گرفته، مجوز اکران نمی دهند تقدیم می کنیم و اعلام می کنیم که آقایان ، اینجور سنگ اندازی ها فیلمساز جماعت را فراری می دهد ها، ببین ما کی گفتیم.
ارادتمند، ذره بین ، مووی مگ
آقا یه چیزی هست به اسم جوگیری که همه ما یکجورایی داریم اما دوز اون متفاوت هست. گاهی این جوگیری خیلی ملو و همچین روانه، اما گاهی خیلی بزرگ میشه و قشنگ تو چشم میزنه. الان هم حکایت این جمع آوری امضاء علیه تهیه کنندگان فیلمی درباره « مولانا » هست که گفته اند نباید دیکاپریو در نقش مولانا بازی کنه و اگه بازی کنه نکرده ها!
والا یه بنده خدایی اومده گفته من دوست دارم یه فیلم درباره مولانا بسازم. هنوز نه فیلمنامه ای نوشته شده و نه پیش تولیدی انجام شده و نه اصلا به کسی گفتن بیا ببینیم مولانا کی بود! آن وقت یه عده ای رفته اند چند هزار امضاء جمع کرده اند که دیکاپریو در این نقش بازی نکنه! این نمونه جوگیری رو احتمالا میگن ” پیش جوگیری ” که در نوع خودش متفاوته!
از این رو، ما به دلیل آنچه که « جوگیری ملت » می نامیم، تمشک زرینی را به این عزیزان امضاء جمع کن تقدیم می کنیم که برای علاقه یه بنده خدایی که از دهانش در رفته و به زبان آورده، امضاء جمع کرده اند و آسمان و زمین را به هم بافته اند که لئو نه لئو! از ما می شنوید، خیالتان راحت باشه که اگر هم خبر ساخته شدن این پروژه واقعی باشه، گمانه زنی را از لئو آغاز می کنند اما در نهایت یا به بن کینگزلی می رسند یا جرارد باتلر!
ذره بین
* شما می توانید گزینه های ” لوح زرین بگیر یا تمشک بگیر” سینمایی یا تلویزیونی تان را به ما معرفی کنید تا آنها را در همین بخش معرفی کرده و جوایزشان را تقدیمشان کنیم!
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.
به کانال رسمی مووی مگ در تلگرام بپیوندید!