در هفته ای ( یا در واقع دو هفته ای! ) که گذشت خبر رسید که فیلم جدید اصغر آقا در جشنواره کن 2018 پذیرفته شده و اتفاقاً فیلم افتتاحیه این جشنواره معتبر خواهد بود!
این نخستین بار هست که یک فیلم از کارگردان ایرانی افتتاح کننده یک جشنواره معتبر سینمایی می شود و ما هم از این اتفاق کلی خوشحالیم. زمانی هم خوشحال تر شدیم که متوجه شدیم فیلمهای ایران دیگری هم از ایران در این دوره از جشنواره حضور دارند که امیدواریم یه نخل طلایی چیزی هم بهمون بدن که زحمت رو کم کنیم بریم دنبال زندگیمون!
از این رو، به دلیل آنچه که « اعتبار برای سینمای ایران » می نامیم، لوح زرینی را به اصغر آقای فرهادی و جعفر پناهی تقدیم می کنیم و امیدواریم که نتیجه حضور این عزیزان در این دوره از جشنواره برای ما افتخار به همراه داشته باشد.
آقا در هفته ای که گذشت یه مورد ” گیمری ” داشتیم که دلمون نیومد لوح نداده از کنارش رد بشیم چون تابحال در این ستون برای دنیای بازی لوحی کنار نگذاشته بودیم!
در این هفته هیدئو خانِ کوجیما ، سازنده بازی مشهور « متال گیر » که داستان اسنیک خان رو روایت می کرد،در صفحه اینستاگرامش یکدفعه ای پوستر فیلم « همه می دانند » اصغر فرهادی رو منتشر کرد و گفت که قراره به زودی اکران بشه و اینا. ظاهراً استاد علاقه وافری به فیلمهای فرهادی داره که باعث شد غرور ملی ما هم انگولک بشه و از شوق این اتفاق، یک لوح زرین هم به این بنده خدا بدیم.
از این رو به دلیل آنچه که « توجه کوجیمایی به همه می دانند » می نامیم، لوح زرینی رو به این بازیساز بزرگ تقدیم می کنیم که در صفحه اش از این فیلم یاد کرد و ما رو متوجه کرد که طرفدار سینمای اصغر فرهادی هست. ما هم از این جهت که توی مووی مگ بگی نگی همه گیمر هستن ( خانم ها هم بیشتر! ) ، از همینجا از ایشان درخواست میکنیم که علاوه بر اسنیک ، اون « سایلنت هیل » بدبخت رو هم از قبر در بیاره و قسمت جدیدش رو بسازه که حیفه به خدا!
در هفته ای که گذشت سیروان خسروی مطلبی در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد مبنی بر اینکه چهره های هنری کشور هر روز در حوزه سیاست یک رنگ هستند و وضعیت شان مشخص نیست و بطور کل، از این وضعیت انتقاد کرد.
اما یک روز نگذشته، یکدفعه سرکار خانم بهاره رهنما همچین خیلی بی اعصاب و بی حوصله تشریف بردن توییتر و چند تایی توییت عجیب و غریب منتشر کردن که از صد تا متن چاله میدونی ، چاله میدونی تر بود!
اینها بخشی از توییت های ایشون هست :
– یعنی خداییش با دو تا لیسانس و دو تا فوق لیسانس دلم میخواد در این حد جواب اقا رو فقط بدم چون حدش همینه:هرکی میگه نون و پنیر تو یکی؟تو یکی چی؟ اهان همون پسر خوب افرین در حد ادب و سوادت حرف زدم که بفهمی!
– به اونایی که جواب نداده بلاک میکنم : خیلی واقعا ریز میبینمتون و متاسفم که حتی ارزش یک جواب هم ندارین!
– یعنی فقط به این اکانت ها و ادم هایی که بخاطر افاضات سیروان به منتقدین این افاضات بی ادبی میکنن نگاه کنین کافیه تا شمام باور کنین ایشون مزدور چه کسایی بوده و از کجا بهش دیکته شده،من دیگه حرفی ندارم واقعا! خدا رو شکر طرفداراش دستشو رو کردن.
والا ما که نفهمیدیم دلیل به کار بردن این ادبیات چی بوده! اگر قرار باشد با هر سخن و هر حرفی چنین واکنش عجیب و نه چندان محترمانه ای از چهره های هنری کشور شاهد باشیم که دیگه سنگ روی سنگ بند نمیشه که!
بهرحال، ما اینجا به دلیل آنچه که « چاله میدونی توییتری » می نامیم، تمشک زرینی را به سرکار خانم رهنما تقدیم می کنیم و با یک سیکل و یک مدرک بی سوادی مطلق، به ایشان می گوییم که ارزش و جایگاه انسانها را در مدرک دانشگاهی شان اثبات نمی کند و هنوز هم نمی دانیم که چطور این موضوع ساده را با دو لیسانس و دو فوق لیسانس در دانشگاه نیاموخته اند!
در هفته ای که گذشت یک تبلیغ از صدا و سیما پخش شد که اینقدر خشن بود که تعجب کردیم چطور در حال پخش از یک شبکه سراسری می باشد.
در تبلیغ مذکور، یک گوجه به میوه های کنارش می گوید که چاقوی ایرانی توانایی بُریدن ندارد که به یکباره چاقوی زنجان بر سرش فرود می آید و او را از وسط دو نیم می کند! لازم به ذکر هست که این تصویر با جزئیات کامل نشان داده شد و گوجه مذکور هم در هنگام دو نیم شدن در حال فریاد زدن بوده!
آقا به خدا اینجور تبلیغ ها تاثیر منفی روی روان افراد میزاره. آخه چه ایده ای هست که شما یکی رو بیاری جلوی تصویر از وسط دو نصفش کنی و بعد بیای بگی چاقوی زنجان تیز هست و خوب بُرش می ده! یعنی یه نفر روانشناس اونجا پیدا نشده به شما بگه که سر بریدن جلوی دوربین چیز خوبی نیست و مخاطب وقتی می بینه حس بدی پیدا میکنه ؟
ما هم به دلیل آنچه که « چیطوری ایرانی بازی، در تبلیغات تلویزیوزنی » می نامیم، تمشک زرینی را به سازندگان این تیزر تقدیم می کنیم و معتقدیم که وقتی تبلیغاتی از یک رسانه ملی که درجه بندی سنی هم برای تماشایش در نظر گرفته نشده پخش می شود، باید به اینگونه موارد توجه ویژه ای داشت. شما فرض کن بچه کوچک داره این تبلیغات رو می بینه!
آقا در هفته ای که گذشت صدا و سیما علاوه بر پخش تبلیغات خشونت آمیز، یک مورد سانسور عجیب تر هم انجام داد که باعث شد سوژه فضای مجازی شود.
در این سانسور، یک سگ بدبخت که در یک سکانس از یک فیلم در کنار کودک قرار داشت، در هنگام پخش تلویزیونی حذف و به جای آن درب قرار گرفت! آن هم از این درب هایی که نمونه اش را در اغلب در فیلمهای وسترنی مثل « جانگو » می بینید یا کافه هایی که قرتی منش هستند!
ما نمی دونیم مسئول این سانسور چه کسی بوده اما میتونیم این رو بگیم که اینگونه اقدامات به شدت وجه عمومی صدا و سیما رو مخدوش می نماید و اعتماد مخاطب را از دست می دهد. از این جهت به دلیل آنچه که « به خاطر یک عدد سگ » می نامیم، تمشک زرینی را به عزیز ” سانسور کن ” مربوطه تقدیم می کنیم که سگ را حذف و بجایش درب ” جانگویی ” قرار داد و فکر کرد کسی متوجه نمی شود! نکنید آقا از این کارها نکنید به خدا دودش تو چشم ما نمیره!
ذره بین
* شما می توانید گزینه های ” لوح زرین بگیر یا تمشک بگیر” سینمایی یا تلویزیونی تان را به ما معرفی کنید تا آنها را در همین بخش معرفی کرده و جوایزشان را تقدیمشان کنیم!
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.
به خانواده بزرگ جامعه مجازی مووی مگ بپیوندید