صفحه اصلی > گزارش ویژه : ستارگان بد اقبال سینما

ستارگان بد اقبال سینما

54684512

 مقاله زیر نگاهی دارد به بازیگرانی که با وجود استعداد ناب هرگز آنطور که شایسته است مورد تقدیر قرار نگرفته اند و یا حداقل آنطور که باید و شاید به شهرت و محبویت کافی نرسیده اند


1.ویگو مورتنسن :

عامه سینما دوستان ویگو مورتنسن را با نقش آراگون در سه گانه ارباب حلقه ها به یاد می آورند،اما او مدتها قبل در سال 1984 با بازی در فیلمی از وودی آلن به نام رز بنفش قاهره پا به دنیای بازیگری قدم گذاشته بود،هرچند که وودی آلن بعدا در اقدامی عجیب تمام قسمت هایی که مورتنسن در آن بازی کرده بود را از نسخه نهایی فیلم حذف کرد تا اولین حضور سیمایی رسمی مورتنسن نقشی کوتاه اما به یاد ماندنی در فیلم موفق «شاهد» از کارگردان خوش نام پیتر ویر باشد،البته در همین سال  باز هم بازی او در یکی دیگر از فیلم های او  حذف شد تا در بدو ورود به سینما حرفه بازیگری او با بدبیاری های متعدد گره بخورد،اما این تازه نقطه شروع بداقبالی های مورتنسن بود زیرا آثار بعدی ای که از او اکران شدند یکی پس از دیگری با شکست های تجاری و نقدهای منفی منتقدین مواجه شدند،البته در این بین آثاری چون دونده هندی یا همان دونده سرخپوست(فیلمی به کارگردانی شون پن)با موفقیت های نسبتا خوبی روبرو شد، با این حال با اینکه کارنامه هنری مورتنسن تا قبل از بازی در سه گانه ارباب حلقه ها مملو از آثار ضعیف و متوسط است تمامی منتقدین متفق القول بازی های مورتنسن در این کارکترهای کاملا متفاوت را  بسیار عالی و بی نقص ارزیابی کرده اند،حتی جمع زیادی از این منتقدین تا جایی پیش رفته اند که تنها نکته مثبت این آثار را هنرنمایی های بی نظیر مورتنسن عنوان کرده بودند.

خوشبختانه بعد از اکران سه گانه ارباب حلقه ها مورتنسن شرایط بسیار بهتری پیدا کرده است و اکثر آثاری که به او پیشنهاد میشوند از فیلمنامه های خوبی بهره میبرند و تا به امروز اکثرا با اقبال عمومی مردم و منتقدین روبرو شده اند،تاریخچه خشونت،جاده،آلاتریسیت,آپالوسا وبالاتر از همه «وعده های شرقی»مجددا توانایی های او را در ایفای کارکترهای سنگین و زمان بَر به رخ کشیده اند

مطمئنا شما هم با من موافق هستید که مورتنسن  باز هم بد اقبال بود که برای دریافت اسکار 2008 رقیبی چون دنیل دی لوییس را برای فیلم «خون پا میشود» در کنار خود می دید!

ناگفته نماند که مورتنسن علاوه بر بازیگری؛نقاش،موزیسین(سبک جاز)شاعر و نویسنده خوش ذوقی هم هست!حتی قبل از اینکه دنیای هنر او را به عنوان یک بازیگر بشناسد کتاب شعری هم از او چاپ شده بود،او هم اکنون صاحب یک انتشارت بزرگ است که خیلی از طراحی ها،نوشته ها و سایر آثارش هم جدیدا در این انتشارات چاپ شده اند،برای علاقمندان به سینما باید یادآوری کنم ویگو مورتنسن چندسال گشته سفری کوتاه هم به ایران عزیزمان داشت و حتی در یکی از پارک های شهر تهران با چند بچه ی دوستدار فوتبال هم پا به توپ شد! او در این سفر به ملاقات سارا صولتی که در بستر بیماری بود شتافت و بلافاصله در سکوت خبری به کشورش بازگشت او در جدیدترین کار خود هم بزودی جلوی دوربین حسین امینی،فیلمنامه نویس و کارگردان ایرانی الاصل خواهد رفت.

MV5BMTUxMjIxNzEyMV5BMl5BanBnXkFtZTYwMjg1NTY2. V1. SX485 SY732

2.بنیسیو دل تورو :

بینیسیو دل تورو معروف به برادپیت اسپانیایی بدون شک یکی از بااستعدادترین و در عین حال مظلوم ترین بازیگران سینماست که باوجود توانایی های بالا و میانگین سنی نه چندان زیاد(برای مثال او از برادپیت 4 سال کوچکتر است!) بیشتر ایفاگر نقش های مکمل بوده است تا اصلی.

نگاه همیشه محزون،لهجه گرم و لحن منحصربه فردش او را مناسب بازی در انواع کارکترهای سنگین و متفاوت کرده است،دل تورور از معدود بازیگران زنده دنیاست که تاکنون از پس هر نقشی برآمده است،او استاد بازی در نقش های خاکستری است،بازی بی نظیر او را در فیلم ترافیک(استیون سودربرگ) را  بیاد بیاورید،بدون شک هنرنمایی او در 21 گرم(شون پن)هم بسیار عالی  و بی نقص بود و داوران اسکار در تصمیمی ناعادلانه او را از رسیدن به دومین جایزه اسکارش محروم کردند(البته شاید او خیلی بدشانس بود که  داوران اسکار درآن سال تصمیمی داشتند بابت برخی مسایل از تیم رابینر دلجویی کنند!)

در نقش های تماما منفی هم در حال حاضر کمتر کسی میتواند در برابر دل تو رو عرض اندام کنند،بازی های او در نقش بدمن های لوده ای چون فرانکی چهار انگشته در قاپ زنی…..،فرد فنستر در مظنونین همیشگی و….این اواخر در نقش لادو در فیلم جدید الیور استون(وحشی ها) همه و همه الگوی های بازیگران تازه وارد در کلاس های بازیگری هستند.

جالبتر اینکه دل تورو در اولین تجربه هنریش در فیلم «مجوزی برای کشتن» نقش منفی و مقابل جیمز باند را بازی کرده است!

او همین روال را با بازی در فیلم هایی چون ترس و نفرت در وگاس،نترس،پول برای هیچ چیز وشهر گناه در بالاترین سطح ممکن ادامه داده است، البته او با قرار گرفتن در کاراکتر چه گوارا،مرد گرگ نما و چند قهرمان دیگر بخوبی نشان داده از پس نقش های مثبت و قهرمانی هم بر می آید شاید برایتان جالب باشد که بدانید بسیاری از منتقدین مشهور سینما او را بازیگری در سطح توانایی ها مارلون براندو داسته اند

بازیگری با سطح توانایی های مارلون براندو ولی با انتخاب ها و تصمیمات عجولانه،تصمیماتی که او را از مسیر تبدیل شدن به یک اسطوره محبوب و دست نیافتنی دور کرد

Keanu-Reeves-

3.کیانو ریوز :

کیانو ریوز مصداق بارز کسی است که یک شبه ره صد ساله را پیموده است.

کیانو همواره زندگی سخت و مستاصلی داشت،پدرش یک فروشنده مواد بود که بیشتر از 10 از سال از عمرش را در زندادن سپری کرد و هرگز بالای سر پسرش نبود،مادرش هم دست کمی از پدر نداشت،مادری که دائما در حال ازدواج و طلاق های مکرر بود هرگز آن طور که باید و شاید وظیفه مادری را در حق فرزندش ادا نکرد،کیانو ریوز حتی همسرش را هم در اوج شهرت طی یک تصادف جاده ای از دست داد و بیشتر از گذشته افسره شد.

کیانو هرگز در تصمیم هایش مصمم نبود،چه در دوران تحصیل که طی 3 سال 4 بار تغییر رشته داد و یا طی انتخاب پروژه های سینمایی اش. اما این چیزی از ارزش های کیانو کم نمیکند،بازیگری تودار و سربه زیر که با بعد از یک دهه بازی در نقشهای کمدی تینیجری گاها موفقی مانند داستان های بیل و تد،بالاخره راه خود را پیدا کرد،بازی در نقش های جدی و مردانه در آثار اکشن و دلهره برانگیزی چون:سرعت،دراکولا(فرانسیس فورد کاپولا),وکیل مدافع شیطان،point break و در نهایت شاهکار واچوفسکی ها(عملا دیگر نیمتوانیم اینها را برادران واچوفسکی خطاب کنیم!)یعنی سه گانه ماتریکس او را تبدیل به محبوب ترین بازیگر عصر خود کرد،رفتار درویشانه و ساده زیستی کیانو در کنار بلاک باستر های خوش ساختی که از او اکران میشدند باعث شد مردم برای دیدن فیلم های بعدی او حتی فیلم اعصاب خورد کن نوامبر شیرین سر ودست بشکنند،این فیلم علاوه بر فروش بالا و لعن و نفرین منتقدان و تمشک بدترین بازیگر سال را هم برای کیانو ریوز به ارمغان آورد،و بعد از این فیلم بود که کیانو دوباره با بازی در درام های ورزشی،کمدی رمانس های بی مزه تمام محبویت خود را در یک چشم به هم زدن پوچ کرد،مردم هم دیگر برای بار دوم رو دست نخوردند و آثار بعدی ریوز با شکست های تجاری سنگینی مواجه شدند

اینکه چرا کیانو ریوز هنوز متوجه نشده میمیک سینمایی او به درد درام های رمانتیک و یا کمدی های آبکی نمیخورد،برای ما هم جای سوال دارد،آخرین باری که ریوز را در فیلمی مناسب میمیک او دیدیم پنج،شش سال پیش بود در فیلم های نسبتا خوب کنستانتین و lake house

شاید لازم باشد ویل اسمیت یک کلاس فشرده برای کیانو ریوز بگذارد و به او  اموزش دهد چگونه میتوان از خیر اسکار گذشت و برای همیشه مرد گیشه ها بود!

cinema-a26a8aee-b-afmt0oem5n

4.پیرس برازنان :

هالی بری هنگامی که در die another day با برازنان همبازی شده بود،جمله جالبی در مورد او گفت:«پیرس چیزی شبیه به مجسمه‌های میادین شهر می‌باشد، پیر نمی‌شود بلکه هر روز خاطره انگیزتر می‌شود»

پیرس برازنان برای اولین بار در یک کارکتر بی نام و بی اهمیت در سال 1979 در فیلم resting rough جلوی دوربین رفت،بعد از یک سال هم در نقش یک ایرلندی در فیلم جمعه خوبِ بلند نقش کوتاهی را ایفا کرد،اما او برای بازی در اولین نقش اصلی و محوری خود حدود 6 سال صبر کرد تا در نهایت با بازی در فیلم کوچ نشین ها به سینما برگشت،جالب است بدانید در همین سال فیلم جدید جیمز باند به او پیشنهاد شد اما او بخاطر بازی در یک سریال تلویزیونی نتوانست این پیشنهاد را بپذیرد و در نهایت این نقش به تیموتی دالتون رسید، بنابراین پیرس برای بازی در نفش جیمز باند حدود 10 سال دیگر صبر کرد تا نهایتا در سال 1995 در فیلم چشم طلایی به عنوان حیمز باند بعدی معرفی شد.

پیرس بزازنان در این ده سال با فیلم های تافین،the deceivers، live wire، entangled. و بعد از آن با بازی در 4 قسمت از سری فیلم های جیمز باند و  همچنین فیلم های حمله مریخی،thomas crown affair ثابت کرد پتانسیل بسیار خوبی برای بازی در اکشن،جنایی های گیشه پسند را دارد.

اما چیزی که در آن روزگار از نظر سینمادوستان پنهان مانده بود توانایی بازی او در درام  های سنگین وچالش برانگیز بود،همه او را به چشم مامور مخفی و قهرمان خوش چهره ای میدیدند که مهمترین استعدادش جاسوسی و انجام کارهای خارق العاده با اتومبیل های گران قیمت است و بس.

بعد از اکران روز دیگر بمیر که آخرین حضور او در سری فیلم های جیمز باند محسوب میشود،برازنان رویه خود را تغییر داد و تصمیم گرفت از زیر سایه کاراکتر همیشگی اش بیرون بیاید،بازی کردن در فیلم های قوانین جاذبه،بعد از غروب،ماتادور،برترین ها،پاییزهای سرافیم،ماما میا،مرا به یاد بیار،نویسنده پشت پرده نشان داد که او توانایی های خارق العاده ای در به تصویر کشیدن انواع کارکتر های مثبت؛منفی،قهرمان و ضدقهرمان و حتی کمدی و حتی خاکستری را دارد البته با مروری بر کارنامه برازنان به راحتی میتوان فهمید این استعداد ذاتی همیشه در او وجود داشته اما در سایه سری فیلم های جیمز باند هرگز آشکار نشده است

تارانتینو جایی گفته بود که خیلی دوست دارد نسخه ای از کازینو رویال را با بازی برازنان بسازد،چون معتقد بود او و برازنان میتوانند بهترین جیمز باند تاریخ سینما را خلق کنند.

برازانان به زعم بسیاری از منتقدان سینما بازیگری است که با استعداد بالا و فیزیک و چهره جذابش تمام فاکتورهای تبدیل شدن به یک ستاره محبوب و جهانی را داراست،اما اینکه چرا او توفیق چندانی در کسب جوایز معتبری چون اسکار و یا حتی کسب حداکثر محبوبیت ممکن را نداشته برمیگردد به بد اقبالی های متعددش.

او ابتدا 6 سال صبرکرد تا اولین نقش سینمایی نسبتا خویش را بدست بیاورد،وقتی هم که تصمیم گرفت با بازی در سری فیلم های جیمز باند به شهرتی دست پیدا کند به مدت ده سال از رسیدن به این نقش محروم ماند،مطمئنا اگر او درسال 1986 میتوانست پروژه جیمزباند را قبول کند،شهرت و محبوبیت و متعاقبا ابراز توانایی های بالقوه او در نقش های بعدیش هم یک دهه به تاخیر نمی افتاد،ناگفته نماند مرگ همسرش در اثر ابتلا به سرطان هم تا مدتها تاثیر بسیار بدی بر روحیه کاری او گذاشت،آن هم در دوره ای که او در اوج شهرت و موفیت قرار داشت.

با این حال امیدواریم در آینده به یک میزان شاهد حضور او در تریلر های جنایی و  نیز درام های چالش برانگیز باشیم.

gibson177

5.مل گیبسون :

وضعیت ستاره صورت سنگی هالیوود با بقیه افراد حاضر در این قهرست کاملا متفاوت میباشد،تاکون هیچ بازیگری به سطح ثروت و شهرت و نفوذ و اعتباری که او دست پیدا کرده بود نرسیده است

مل گیبسون خیلی زود در سال 1979 با دومین حضور سینمایی اش در فیلم مکس دیوانه یک شبه تبدیل به یکی از پرطرفدارترین ستارگان روز دنیا شد.

فیلمهای او یکی پس ازدیگری میفروختند،منتقدین هم مدام تمجیدش میکردند :تیم،گالیپولی،بانتی،رودخانه،خانوم سافل،سال زندگی کردن در خطر،قسمت های بعدی مکس دیوانه،سری اسلحه مرگ بار،هملت،وطن پرست،ماوریک، خون بها، غرامت،ما سرباز بودیم و نشانه ها …..همه و همه تبدیل به فیلم های پرفروش و پرطرفداری شدند.

جالب تر اینکه اکثر نقش های او با هم تفاوت های فاحشی داشته اندو تا به امروز از او در هر ژانری فیلمی دیده ایم،از اکشن گرفته تا کمدی و خشن و جنایی و حتی در ژانر ادبی،بیوگرافی و صداگزاری های بی نظیر او در یکی دو انیمیشن.

بسیاری از منتقدین سطح بازیهای او را با ستاره های سینمای کلاسیک مقایسه میکنند،بدون شک متوسط ترین فیلم های گیبسون هم با بازیهای بی نظیر او تبدیل به آثار خاطره انگیزی شده اند.

اما استعداد او در هنر هفتم فقط به بازی در نقش های گوناگون ختم نمیشود،بدون شک هر سه فیلم بلندی که از او به نمایش در آمده به شدت خوش ساخت بوده اند؛مرد بدون چهره؛مصائب مسیح و آخرالزمان هرسه تبدیل به استثنائات تاریخ سینما شده اند،خصوصا دو ساخته بعدی او که رکورد های عجیبی را در گیشه زدند و هم با انگشت به دهان کردن منتقدان تبدیل به جنجالی ترین آثاری شده اند که تاکنون در هالیوود به نمایش در آمده اند.

اما مل گیبسون حدود یک دهه است که درگیر حاشه و اتفاقات شده که او را به شدت از دنیای فیلمسازی و بازیگری جدا کرده است.

مل گیبسون از دوارن جوانی با مصرف بی رویه الکل و شرکت در درگیری های خیابانی تبدیل به ستاره شر سینماها شده بود همین مسایل از اوایل کار مانعی برای پیشرفت هرچه بیشتر او شده بودند،اما خوشبختانه به گفته خودش همسرش رابین مور تاثیر مهمی در رهایی هرچه سریعتر  او از اعتیادش به مصرف الکل داشت و او را از این مشکلاتش نجات داد.

دور دوم مشکلات گیبسون وقتی آغاز شد که او صراحتا خودرا یک کاتولیک سرسخت وابسته به کلیسا معرفی کرد و اعلام نمود مصرف الکل، همجنس گرایی،روابط نامشروع،صهیونیسم و حتی واقعه هولوکاست را به شدت نفی میکند

همین مسئله باعث شد مافیای قدرتمند صهیونیسم که آن روزها بیشتر از همیشه بر مسند قدرت در هالیوود چنبره زده بودند هرچه بیشتر سعی در تخریب وجه او کردند،از نژادپرست و روانی نشان دادن او تا انکار کمک های مالی چشمگیری که او به مستمندان میکرد،متاسفانه مل گیبسون با وجود اعتبار و ثروت چشمگیرش یارای مقابله با این جبهه قدرتمند را نداشت و روز به روز شهرت ومحبوبیت حود را بیش از پیش از دست داد.

تا جایی که همین اواخر «زاک گالیفیاناکیس» بازیگر یهودی الاصل سری فیلم های خماری اعلام کرد در صورت قرار گرفتن نام گیبسون در بین بازیگران در قسمت دوم این فیلم بازی نخواهد کرد! وبه نوعی این کمدین عزیز که احتمالا بیشتر سینما دوستان هنوز هم در ارائه تلفظ صحیح نام او مشکل دارند آقای مل گیبسون را از حضور در این فیلم تحریم کرد!

مشکلات او با مافیای صهیونیسم مدتی بود که بی سر و صدا تر دنبال میشد تا اینکه سال گذشته برای اولین بار از مشکلات زناشویی گیبسون هم رونمایی شد،مل گیبسون پس از حدود 30 سال زندگی مشترک از همسرش رابین مور جدا شد  و با یک خانم روسی چهل ساله نامزد کرد،او از این خانم هم یک فرزند دارد و در فرش قرمز فیلم ولورین در کنار او دیده شد، البته شایعاتی به گوش میرسد که او دوباره قصدر دارد نزد رابین مور و فرزندانش برگشته و درکنار آنها زندگی کند.

در فهرست فیلم هایی که مل گیبسون بازی کردن در آنها را رد کرده نام آثار مهمی به چشم میخورد که قطعا با پذیرفتن آنها میتوانست تیدیل به سلطان بی ون و چرای هالیوود شود

گلادیاتور،جی اف کی،فهرست شیندلر،رمز داوینچی و فرشته ها و شیاطین،جدامانده(اسکورسیزی),بتمن(تیم برتون)، مقدس(که نقش در نهایت به وال کیلمر رسید)؛آمادئوس، انجمن شاعران مرده،مردان ایکس(در نقش ولوورین)،چشمه(دارن آرنوفسکی) و حتی بازی در تسخیر ناپذیران و رابین هود که در نهایت هردو به کوین کاستنر رسیدند و حتی نقش مامور جیمز باند در فیلم چشم طلایی هم در ابتدا به او پیشنهاد شده بود!

رد کردن این نقش های مهم و تاثیر گذار و مهمتر از همه عواملی که بالاتر ذکر کردیم بر بداقبالی های گیبسون دامن زدند البته ما هنوز امید داریم با رفع حاشیه های موجود مجددا او را با خلق آثاری بی نظیر ببینیم،همانطورکه قبلا هم سابقه داشته بعد از سالها خانه نشینی او را در آثار تحسین برانگیز مشاهده کنیم.

نویسنده:دکتر عرت محمد خواجه

این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگیرد قانونی می شود.

به جمع طرفداران مووی مگ در فیس بوک بپیوندید

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها