داستان فیلم :
دختری در بچگی مورد اذیت و آزار قرار میگیرد و به حدی از این اتفاق دچار وحشت و ترس می شود که حتی در بزرگسالی نیز این ترس و خاطره بد در ذهنش باقی می ماند. حالا شیرین که دختر بزرگی شده و دوبار هم تا آستانه ازدواج رفته، فاجعه ای به بار می آورد که ریشه در ترس او در اتفاقات دوران کودکی اش دارد و...
کارگردان :
پوران درخشنده : وی متولد ۷ فروردین ۱۳۳۰در کرمانشاه می باشد. درخشنده در سال 1354 در سازمان صدا و سیما مشغول به کار شد و سالها در این سازمان فعالیت کرد. وی در این مدت آثار مستند زیادی را تهیه و تولید کرد اما اولین ساخته بلند سینمایی اش به نام « رابطه » را در سال 1364 روانه سینما کرد و نام خود را به عنوان اولین فیلمساز زن ایرانِ پس از انقلاب مطرح کرد. فیلم بعدی او باعث شهرت و اعتبار وی شد. « پرنده کوچک خوشبختی » فیلمی درباره معضلات فرد معلولی بود که با یادآوری خاطرات گذشته دچار تشنج می شد. درخشنده در سالهای بعد، آثار اجتماعی دیگری نظیر « شمعی در باد » ، « بچههای ابدی » ، « رویای خیس » را روانه سینما کند که بازخورد نسبتاً قابل قبولی در جامعه هنری کشور داشت.
درباره فیلم :
« هیس ... » فیلمنامه ای تا حدودی ساختارشکنانه دارد که موضوعی حساس در جامعه ایران را به تصویر کشیده و آن ، سوء استفاده جنسی و اذیت و آزار کودکان است. این سوژه مسلماً تا به امروز کمتر مجالی بر خودنمایی و روایت در سینمای ایران یافته و با توجه به حساسیت زا بودن آن، کمتر فیلمسازی این جرات را به خود می داد تا به سراغ آن برود. اما پوران درخشنده با همان قاطعیت همیشگی تصمیم به ساخت این اثر گرفت و حالا « هیس » روانه سینماها شده است.
خوشبختانه « هیس.. » سوژه ای دارد که به اندازه کافی پتانسیل این را دارد که بتواند تماشاگر سینما را در داستانش غرق کند و باید گفت که موفق به انجام اینکار هم می شود. اما مشکل اینجاست که به راحتی قابل تشخیص است که پوران درخشنده توانایی کنترل داستان و مدیریت بر آن را نداشته است. داستان در « هیس ... » به صورت شلخته و ناهماهنگ روایت می شود. با اینحال این شلختگی و شتابزدگی در روایت داستان، در نیمه ابتدایی فیلم خودش را نشان نمی دهد و به اصطلاح ، کارگردان موفق می شود در پسِ سوژه جذاب داستانش، با به تصویر کشیدن فلشبک ها و تعریف رویدادهای رخ داده برای شیرین، تا حدود زیادی با ذهن تماشاگر بازی کند.
اما در نیمه دوم فیلم، این شلختگی و ناهماهنگی بطور واضح به جلوی تصویر می آیند و کنترل فیلم بطور کامل از دست کارگردان خارج می شود. درخشنده در اثر قبلی اش به نام « خواب های دنباله دار » تا حدودی توانسته بود یک قصه کامل را از ابتدا تا انتها با لغزندگی زیاد، روایت کند. اما وی در « هیس ... » علی رغم اینکه قصد دارد قصه ای برای تماشاگر روایت کند و در واقع، اصلاً « هیس ... » اثری متعلق به سینمای قصه گوست، اما باز هم عادات شخصی شخصِ کارگردان که سخنرانی در جهت تضییع حقوق جامعه زنان است را در فیلم بکار می بندد که این مسئله نه تنها هیچ تاثیری بر مخاطب نمی گذارد، بلکه باعث سردرگمی وی هم می شود.
درخشنده در اواخر فیلم که در دادگاه می گذرد، تریبون را از فیلمنامه نصفه و نیمه فیلمش میگیرد و شروع به سخنرانی درباره زنان و معضلاتشان می کند که اصلاً قابل قبول نیست. در اینکه « هیس ..» اثری متعلق به سینمای اجتماعی است و اتفاقاً نیاز به بررسی موضوع " اذیت و آزار " در قالب داستان وجود دارد شکی نیست، اما اینکه درخشنده بی توجه به داستان، متنی را آماده کرده و تصمیم میگیرد در یک سوم پایانی فیلم آن را نطق کند، اتفاق ناخوشایندی است که ضربه بزرگی به « هیس...» وارد کرده است.
نکته عجیب این هست که این حجم از شعارزدگی و فریاد های کَر کننده فیلمساز، جز با سر دادن مونولوگ هایی روانشناسی و اینکه « اگر این نمی شد، آن می شد ! » ، نکته تازه ای برای مخاطب ندارد. شاید درخشنده خواسته که با سر دادن این شعارها ، تلنگری به مخاطب زده شده و او را به خود بیاورد اما بهتر می بود که چنین شعاری از فیلم دور می شد و بجایش داستان نصفه و نیمه فیلم با انسجام بیشتری روایت می شد تا این سوژه در ذهن تماشاگر ماندگار شود.
از طرف دیگر درخشنده به جای پرداختن به داستان اصلی اش ، چندین شخصیت منفی با حضور مجموعه ای از بازیگر مشهور سینما و تلویوزیون را در نقشهای کاملاً زائد و فرعی به کار گرفته که سبب پرت شدن حواس تماشاگر از داستان اصلی شده است. اینکه شما در جریان تماشای یک اثر سینمایی، هر چند دقیقه یکبار بازیگر مشهوری را ببینید که در تصویر ظاهر شده و خب، به جهت اینکه وی مشهور است، نیاز هست تا فرصتی برای حضور او و استفاده از صدا و تصویر از آن انجام شود، اتفاق خوشایندی نیست و باید گفت که علناً « هیس... » به کافه ای برای عبور و مرور بازیگران مشهور سینمای ایران تبدیل شده که حتی به بازیگری مانند " ستاره اسکندی " نیز می توان عنوان « سیاهی لشگر » را هم اطلاق کرد .
یکی از نکات عجیب درباره پوران درخشنده برای اثبات حقانیت شیرین به این شکل بوده که در یکی از سکانس های فیلم، حاج منزلتی از بازپرس می پرسد :« تو خودت دختر داری، اگه جای من بودی چیکار میکردی؟! » و بازپرس هم که اصولاً باید قانون مدارترین فرد در آن جمع باشد، سرش را پائین می اندازد و به فکر فرو می رود و در این صحنه قانون و قانون مداری به طور کامل جایش را به تصمیمات احساسی می دهد و گویی که کارگردان بیش از آنکه نیاز داشته باشد قانون گرایی در داستاناش جا داشته باشد، اعتقاد به درک کردن و احساس و تصمیم گیری بر پایه آن داشته است.
با اینحال می توان از بازی طناز طباطبایی به عنوان یکی از برگ های برنده فیلم نام برد که خوشبختانه ، بازی او به حدی چشمگیر هست که بتواند مخاطب را به دنبال خود بکشاند. دیگر بازیگران فیلم اما به واقع لایق کلمه اضافی هستند! آنها می آیند و یکی دو دقیقه می مانند و می روند! بی آنکه اصلاً بدانیم چه نیازی به حضور این ستاره های مشهور در « هیس... » بوده است . « هیس ... » از آن دسته فیلمهایی است که نیاز به دو الی سه بازیگر شناخته شده دارد و دیگر نقش ها را می توان به افراد غیرمشهور سپرد تا تمرکز بر روی شخصیت های اصلی باقی بماند اما در این فیلم حتی فردی مانند فرهاد آئیش هم با حضور کوتاه مدتش باعث برهم خوردن تمرکز تماشاگری می شود که حالا تازه با بازیگر مشهور و محبوبش مواجه شده و در حال ارتباط برقرار کردن با جنس بازی وی می باشد اما به یکبار او نیست می شود!
در فیلم یک شخصیت عجیب و غریبی هم به نام امیرعلی وجود دارد که قرار هست عاشقِ شیرینِ قصه ما باشد اما شخصیت وی به شدت متزلزل است. کارگردان در لحظاتی از فیلم ( فلاشبک ) به ما نشان می دهد که وی اتاق را گلباران کرده و کلی حرکت رمانتیک انجام داده است، اما درست در لحظاتی که متوجه حقیقت درباره شیرین می شود، ناگهان تمامی تصاویر او را از بین برده و شروع به خود زنی میکند! اما این پایان کار نیست، در ادامه وی بعد از ملاقات با وکیلِ ، دوباره عاشق او می شود! این حجم از تحول های چند دقیقه ای، اصلا برای فیلمی در حد و اندازه های پوران درخشنده قابل درک نیست.
در نهایت باید بگویم که « هیس! دخترها فریاد نمی زنند » اثری ساختار شکن در سینمای ایران محسوب می شود که متاسفانه با حجم زیادی از شعارزدگی ، علناً تبدیل به یک فیلم متوسط شده است که حتی در لحظاتی، سقوط را هم تجربه میکند. شاید اگر حجم شعارزدگی و علاقه فیلمساز به نطق بیانیه های گوناگون و بی ارتباط به داستان در فیلم وجود نداشت، می شد که « هیس ... » را اثری ارزشمند در سینمای قصه گو معرفی کرد اما ضعف های کارگردانی و فیلمنامه ، مانع از اطلاق این عنوان می شود.
در پایان باید بگویم که این یکی از دیالوگ های فیلم هست: « از کی دفاع کنم؟ از یه جسد! ، من مُردم، من تو 8 سالگی مردم چون کسی نبود حرفامو بشنوه... همین خط را بگیرید و تا آخر بروید!
حاشیه :
« هیس! دخترها فریاد نمی زنند » محبوب ترین فیلم از دیدگاه تماشاگران در جشنواره سی و یکم فیلم فجر بود.
گفته می شد که این فیلم قرار هست با ممیزی های فراوانی اکران شود که درخشنده سفت و سخت در مقابل این اتفاقات ایستادگی کرد.
هر کدام از بازیگران فیلم و خودِ شخص فیلمساز، در هر مصاحبه ای که درباره فیلم انجام دادند ، بارها از بازی طناز طباطبایی تعریف و تمجید کردند و این در حالی بود که وی اصلاً در لیست نامزدهای سیمرغ بهترین بازیگر نقش اصلی زن هم نبود!
درخشنده در یک مصاحبه گفته بود که : « دست های پشت پرده اجازه ندادند فیلمم در عید نوروز اکران شود ».
منتقد : میثم کریمی
اینمطلب بصورت اختصاصی برای سایت " مووی مگ " به نگارش درآمده و برداشت از آنجز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگیردقانونی می شود.
به جمع طرفداران مووی مگ در فیس بوک بپیوندید
نام فیلم : هیس! دخترها فریاد نمی زنند
کارگردان : پوران درخشنده
فیلمنامه: پوران درخشنده
تهیه کننده: پوران درخشنده
مدیر فیلمبرداری: مرتضی پورصمدی
موسیقی متن: کارن همایونفر
بازیگران : مریلا زارعی، جمشید هاشمپور، طناز طباطبایی،شهاب حسینی، فرهاد آییش، مائده طهماسبی، شیرین بینا، بابک حمیدیان، مجید مشیری، اسماعیل سلطانیان، هادی مرزبان و مهدی ماهانی با حضور امیر آقایی، حضور افتخاری ستاره اسکندری
دیدگاهها
Eli
فاطمه
وظیفشون همینه عزیز من . اونا اگه بیان درست نقد بکنن و تو نقدشون به موضوع اصلی فیلم بپردازن که سایتشون فیتر میشه . چرا ؟ خب معلومه چون این موضوع به قول خودشون هنجار شکنه و به همین دلیل اینا اومدن یه موضوع فرعی فیلم رو گرفتن شروع کردن به صحبت درموردش . تا جایی که ما میدونیم نقد باید قسمت به قسمت سکانس به سکانس فیلم رو بررسی کنه و منظور از هر حرکتی هر دیالوگی تو فیلم رو بگه . نه که اینجوری که هیچی از فیلم گفته نشد جز اینکه شلوغه . خب شلوغ باشه شما برو سراغ فیلم
سونیا
اوا
البته این مساله برای پسرهای بی غیرت زیاد نگران کننده نیست
خدا لعنتتون کنه شما ها رو
هر کسب دوس داره هر جو ر بخواد بیاد بیرون
لطفا به پسر های مومن بگین چادر سرشون کنن نیان بیرون
ما دخترا از راه به در میشیم
بگین از تمام حقشون بگذرن
بگین این جا جامعه همین جوریه
بگینن بهشون
چرا به اون مثلا مومن نمیگین
چرا رویایهای دخترا باید با خاک یکسان شه
تا تو به گناه کشبده نشی؟
از اعتقاداتش دست بکشه
زود شوهر کنه
بدون این که از زندگی چیزی بفهمه
تماما اینا تقصیر مغز کثیف تو :)
این که من دختر نمیتونم تو کشورم حقوق داشته باشم
من نمیتونم هر جور دام میخواد با هر اعتقادی که داشته باشم راه برم تو خیابون
بدون این که بترسم بهم تحاوز بشه
از طرف همون مثلا مومنا
کی میخوابم بفهمیم
درک و شعورش داشته باشیم
حجاب هر کسی
دین هر کسی
به خودش خودش خودش مربوط
نه تو و امثال تو
و این که باید به بچه هامون باد بدیم
که خود کنترلی داشته باشن
باد بدیم انسان باشن اول فارق از زن و مرد
کسی که خودش رو نمیتونه جمع کنه
باید بره به درک
پسری که با به تار مو بخواد گناه کشیده شه
ادم نورمالی نیست و مشکل داره
از انحراف ذهنی رنج میبره
میتونه نگاه نکنه به گناه کشیده نشه
ملیکا
چگگ
به نقل از ###:
فکر نکنم بتونه جامعه ما این همون فیلمه حتی اگه چیزی واسه از دست دادن نداری
هستی
اما حالا که یه دختر 15 سالم و هیچ اتفاقی برام نیفتاده اما دارم اذیت میشم اینکه ایا من مقصر بودم یا نه گناه کردم چون اون ادم ت مدت تقریبا یک ماه خیلی زیاد من و بقل مکرد بوسم میکرد و بعد ازم میخواست که این ابراز علاقه هاشو به کسی نگم شاید باورتون نشه و اون ادم سر کوچمون سوپر مارکت داشت به نظرتون این هم یک جور تجاوزی منو از شک دراردید لطفا من اون زمان چیزی از این موضوع نمیدونستم چون خیلی بچه بودم اما الان که تقریبا متوجه شدم میخوام شما بگید ایا این هم یک نوع تجاوزی و من این اتفاق برای افتاد چون خودمم چیزی نمیدونم و توانا گفتنشو بعد این همه سال ندارم
هستی
به نقل از زری:
بله
ماه چهره
رامین
بله
محمد
استاد کدوم دانشگاه شریف درس میخونی که پزشکی داره؟!؟!؟!؟
دختر تنهای سرزمین
بی نام
نگار
نازی
سارا
مانی
سعید
منتظر درک از سوی دیگران نباش! انتظار نداشته باش دیگران به تو حق بدهند.
خودت زندگیت را بساز. چند سال دیگه کسی را پیدا نمیکنی که سالهای از دست رفته را برات جبران کنه. بهترین تصمیم را با توجه به امکانات موجود بگیر که در آینده شرمنده خودت نباشی.
ریحانه
من کسی بودم که کتک خوردم من کسی بودم که هنوز که هنوزه خوابه اون جند دقیقه رو میبینم و نمیتونم حتی سوار ون هایی که مسافر زن توشون نیست بشم
من مقصر نبودم ولی آبروم تو کل شهر رفت
با وجود اینکه کاری نکردم برچسب دختر خراب بهم خورد
مجبور شدم با یه آدم سطح پایین ازدواج کنم کسیکه عمرن اگه حالت نرمال بود با اون ازدواج میکردم
اما بعد از ۶ ماه تا اونم متوجه شد
با جنجال و بحث و دعوا طلاقم داد
الان از فامیل جداشدم
همش تو اتاقمم میترسم از خونه برم بیرون
اگر هم برم اگه یه خیابون یا کوچه خلوت باشه نمیرم داخلش صبر میکنم تا یه خانوم بیاد بعد همراه اون برم تو کوچه بار ها سره این مسئله ۱ساعت منتظر میموندم
اینجا شهر کوچیکیه زندگیم اینجا کلن نابود شده
فقط میخوام بگم دخترا چه بزرگیتون چه بچگیتون نگین به هیچکس نگین حتی اگه حق باهاتون باشه
حتی اگه هیچ کاری نکردین
به پلیس که اصلن اعتماد نکنین من پلیس خودش مجبورم کرد شکایت کنم ولی بارها از سمت همون پلیسا حرفهای بدیمیشنیدم
اینجاایرانه حتی اگه تو مقصرم نباشه اینجا مقصرت میکنن زندگیتو نابود میکنن با نگاهاشون حرفاشون اینجا حتی نزدیکاتم درکت نمیکنن
msggaa
PRN
PRN
.
اما افرادی ک این اتفاق رو تجربه کردن دوران کودکی نوجوانی و جوانی رو با این وحشت و استرس گذروندن و ترسیدن ک اگر ب کسی بگن ب خودشون برچسب بخوره.. هرچند ک پدر و مادر مقصر اصلی بوده باشن.
کسی ک قربانی این اتفاق باشه با دیدن این فیلم از سکوت و ترسهای خودش در اون زمان، آسیب جدی تری میبینه.
کاش اون زمان از برچسب خوردن از تهدیدای اون روانی نترسیده بودم کاش پدر و مادرم بیش از اینها حواسشون بود کاش التماسای منو میشنیدن و دلیلشو میفهمیدن کاش اینهمه نمیترسیدم ک امروز ....
و
s.jkl
اقای میثم کریمی اصلا کی به شما اجازه داده در مورد این فیلم به این قشنگی انتقاد کنی
شما که هیچ درکی از شخصیت های زن ها نداری غلط میکنی بیای و در مورد این فیلم بدگویی کنی.
واقعا خسته نباشید خانم درخشنده .
متاستفانه بعضی از افراد حسود می خواهند موضوع فیلمی به این قشنگی را خراب کنند
خسته نباشید چون برای اولین بار انسانی پیدا شد که حال ما زن هارا درک کند.....
هومن
همه مردا بدن؟؟؟ متاسفم واست . من تو زندگیم به هیچ دختری نگاه هیز نداشتم و الانم ازدواج کردم و همه جوره مراقب زنم هستم که حتی بهش یه نگاه چپ نشه. کسی که میگه همه مردا بدن مشخصه لیاقت مردای خوب رو نداشته . هر چند اینم میدونم که مرد خوب شاید یکی میون هزار تا باشه.
مارال
مادرم ماروتنها میزاشت میرفت سرکار من همه رو ازچشم مادرم میبینم توی بچگی خیلی شبا گریه می کردم عذاب وجدان داشتم فک می کردم من مقصرم ای خدا چی بگم مادرم مارو اموزش نداده بود که اتفاقی که میفته بایدبهش بگیم بیشترازخودم براخواهرم دلم میسوزه حتی توی خواب هم دست ازسرش برنداشتن سالها گذشته الان یه دخترکوچیک فامیلمون که عموم بهش دست زده بود عموم رسوا کرد عموم الان زن داره نمی دونم چرا بازم سراغ بچه ها میره
maaa
لعنت خدا بر پدرمادرهایی که مراقبت کافی از بچه ها نمیکنند...لعنت بر این نوع پدرمادرها...
نگار
خوش رفتار
زری
علی
ناشناس
فقط باید بچه ها رو آموزش داد و البته دور و نزدیک مراقبشون باشیم
اکبر
جکسون
دختر
همدرد
البته این مساله برای پسرهای بی غیرت زیاد نگران کننده نیست
همدرد
متاسفانه در ایران به طور جد از آسیب دیدگان حمایت نمیشه مجازات باید طوری باشه که کسی جرأت نداشته باشه
تجاوز جنسی یعنی هر لحظه انسان بی گناه کشته میشه مرگ فقط یکباره ولی تجاوز هر لحظه تا آخر عمر
خدا یا فساد در دریا و خشکی آشکار شده آیا وقت ظهور فرا نرسیده
سا
چه ربطی به مردا داشت!!!!
س
sh
واقعا
چقدر پسرا نمره منفی میدن
حقیقت تلخه دیگه
فاطمه
سارا
نا اشنا
###
مرسی از دلداری تون، آره ایشالله و اگه میشه دعا کنین برامون که دیگه حداقل چهره های نحس شونو نبینیم، و خدا تقاصمونو بگیره که بتونیم ی ذره زندگی بکنیم،
منم موافقم خدا شاهده، این اتفاق تو این خونه ی نحس که الان توشیم برام افتاد هر وقت تنها میشم میزنم زیر گریه ،فکر میکنم علتش همین باشه، با از تنهایی وحشت دارم بعد از آخرین باری که نداشتم اون *** این کارو بکنه پدرم فوت شدن، تو عالم بچگی فکر میکردم نکنه علتش من باشم که نذاشتم...اما مطمئن بودم دارم کار درست رو می کنم،... فکر کنین تو مراسم ختم بابام منو نبردن سر مزار یادم نی الان ،خیلی بابام و دوست داشتم هر شب بغلش بودم( ،از ترس این *** تمام مدت رفتم تو حیاط عین اون قصه که صدا سطل ابو درمیاره میشموره چسبیده بودم به آنتن تلویزیون که اون موقع ها تو حیاط بود، و تو دلم داشتن رخت میشستن ،ی سری همین امسال همین که تو خونه تنها شدم بعد از کلی گریه کردن به خدا گفتم خدایا ن دیگه تا آخر عمرم هیچکاره نمی خوام فقط دیگه این بلا سر هیچ کی نیاد،
شما چرا شرمنده باشین ، دعا کنین ما از این شهر برا همیشه بریم، و برا بقیه هم دعا کنین:-*
###
میشه بگین چه طوری و از چه روشی میشه اثباتش کرد،
بعد از گذشت بیست سال!هم میشه اثبات کرد، دوستان هر کی میدونه تو رو خدا جواب بده که من دیگه چیزی واسه از دست دادن ندارم،
ماندانا
به عنوان ی انسان شرمنده تونم ....
داش بهروز
جیغ بنفش خاموش
جیغ بنفش خاموش
انسان انسان انسان، زشت ترین لغت دنیا آدمی که نمونه این ای دور و روش پیش میشن، دیوانه، به نظرم خدا باید جای انسان و حیوان رو عوض کنه ،عنکبوت سیاه جفت خودشو میخوره تا غذای بچه هاشو فراهم کنه، به چیزی که خدا بهشون گفته این ور تر یا اون ور تر تمرین، خدایا دارم منفجر میشم، چرا منو به وجود اوردی