آری آستر، فیلمساز جوانی است که سال گذشته با ساخت فیلم ترسناک « موروثی » توانست توجه مخاطبین و کارشناسان سینمایی را به خود جلب کند. اولین فیلم سینمایی این کارگردان چنان از پختگی و تسلط در اجرا برخوردار بود که بسیاری نوید ظهور یک فیلمساز مستعد در سینما را دادند. آستر با « موروثی » توانست موفقیت های بسیاری را تجربه کند و حالا با دومین فیلم خود به نام « میدسامر » که این یکی هم در ژانر ترسناک است به سینما بازگشته تا ثابت کند که موفقیت اثر قبلی اش اتفاقی نبوده است.
داستان « میدسامر » با فاجعه ای تراژیک برای دنی ( فلورنس پیو ) آغاز می شود که طی آن عزیزانش را از دست می دهد. در این شرایط دنی به شدت از لحاظ روحی شکننده شده و حضور نه چندان موثر نامزدش کریستین ( جک رینور ) نیز کمک چندانی به وضعیت او نمی کند. در این شرایط و در حالی که دوستانِ کریستین تمایل چندانی به پایداری ارتباط او با دنی ندارند، وی تصمیم می گیرد از دنی درخواست کند تا در سفری که قرار هست به همراه دوستانش به یکی از مناطق دور افتاده سوئد داشته باشند، او را همراهی کند. دنی که در شرایط مناسب روحی قرار ندارد می پذیرد که آنها را همراهی کند اما...
فیلم تازه آستر شباهت هایی به اثر قبلی اش دارد که باعث می شود دغدغه ذهنی وی برای مخاطبینی که اثر قبلی اش را تماشا کرده اند تا حد زیادی آشکار شود. غم و فقدان و چالش های مواجه با آن، در دو اثری که از آری استر به نمایش درآمده محوریت اصلی ماجرا را تشکیل داده اند. اما نوع نگاه فیلمساز به این مقوله در « موروثی » و « میدسامر » متفاوت از یکدیگر هستند. در اثر قبلی فیلمساز ، مشکلات روحی باعث انفجار درونی شخصیت اصلی داستان می شد که به نوعی به ویرانی انسان از درون اشاره داشت. اما در « میدسامر » علی رغم اینکه در مقدمه ما شاهد یک فاجعه مشابه هستیم که شخصیت اصلی داستان را دچار بحرانی روحی و روانی می کند، اما قرار نیست همه چیز از درون باعث انفجار شود!
آستر در تصمیمی که نشان از جسارتِ این فیلمساز دارد، بستر روایت داستان ترسناکش را به خارج از کلیشه های ژانر وحشت برده و مخاطبش را در شرایط جدیدی قرار داده که در چند سال اخیر سینما بی سابقه بوده است. آستر بر خلاف ویژگی های آشنای ژانر وحشت، کلیت داستان خود را زیر نور شدید آفتاب با بالاترین کنتراست ممکن روایت می کند و از محیط تاریک و پر از وهم اثر قبلی خود فاصله گرفته است. در این اثر، فیلمساز ما را به دل یک محیط سبز به شدت دلربا می برد که رنگ و نور و شادی اصلی ترین ویژگی آن است و کمتر تماشاگری است که بتواند از زیبایی های طبیعی این منطقه لذت وافری نبرد! این تصمیم از هوشمندی آستر حکایت دارد چراکه قرار است این پوسته زیبا دچار تضادی حیرت انگیز شود.
فرقه های مذهبی و آداب و رسوم آنها که در ژانر وحشت معمولاً تنها بخش خشونت آمیز آن مورد توجه قرار می گیرد، در « میدسامر » نیز حضور پررنگی دارد و فیلمساز با مطالعه کامل بستری که قصه خود را با تکیه بر آن روایت کرده، شخصیت های داستانش را به دل اتفاقات و رویدادهای عجیب و غریب این مراسم دعوت می کند تا وحشت را زیر نور آفتاب تجربه نمایند! اما ایرادی که می توان به « میدسامر » وارد دانست این است که اثر برخلاف فیلم قبلی فیلمساز، در شخصیت پردازی شخصیت های مکمل دچار ضعف می شود و در این میان تنها دنی به عنوان شخصیت اصلی برای تماشاگر قابل باور است. آستر در اثر قبلی خود به خوبی توانسته بود آدمهای داستان خود را به خوبی در طول داستان پرورش دهد اما در اینجا رابطه دنی با کریستین عمق چندانی ندارد و شخصیت های مکمل با وجود آنکه اعتبار اولیه ای به آنها بخشیده می شود، در طول داستان به حال خود رها می شوند.
با اینحال نکات مثبت « میدسامر » بسیار بیشتر از ضعف های اثر به چشم می آیند. اغلب در آثار ژانر وحشت ما با داستان افرادی مواجه می شویم که به دام افتاده و برای ایستادن در نقطه امن سابق خود در تلاش هستند. اما آستر در « میدسامر » چنین ایده ای را کنار گذاشته و ما را به نقطه ای می رساند که زندگی گذشته را ویرانه ای معرفی می کند که در آن قدم می زدیم و حالا فصل آزادی از راه رسیده است. اما آیا در شرایطی که در یک شکست کامل بوده ایم و کنترل بر خود را از دست داده ایم،می توانیم در فصل آزادی به درک مشخصی از آزادی برسیم یا اینکه آزادی را هم با ویرانه ای که در ذهن ساخته بودیم، تفسیر شخصی کرده و شرایطی ترسناک خلق کنیم؟ فیلم برای پاسخ به این ایده تماشاگر را در تعلیق نگه می دارد و قضاوت را بر عهده او قرار می دهد.
فیلمبرداری فوق العاده اثر که در فیلم قبلی آستر نیز سهم بسزایی داشت، در اینجا تکرار شده و با توجه به لوکشین جذاب فیلم، بیش از پیش چشمها را به خود خیره می کند. این فیلمبرداری زیبا زمانی تاثیر بیشتر خود را نشان می دهد که ما در حال تماشای مراسم های مذهبی عجیب و غریبی هستیم که آرام و پیوسته با افزایش دقایق فیلم به مرز جنون نزدیک می شوند و در نهایت به نقطه می رسند که تعیین کننده ارزش جان انسان می شوند. خوشبختانه موسیقی دلهره آور فیلم حس ترسناکی که مخاطب با آن مواجه می شود را نیز به خوبی برجسته کرده و دلهره مخاطب را دو چندان می کند.
ستاره فیلم بدون شک فلورنس پیو می باشد که در نقش دنی بهترین بازی ممکن را از خود به نمایش گذاشته. آری استر در فیلم قبلی خود نیز به خوبی از استعداد بازیگری بالای تونی کولت پس از سالها در نقش اصلی استفاده کرده بود که حتی می توانست با کمی خوش شانسی در فصل جوایز غافلگیری بزرگی را در شاخه بازیگری به ارمغان بیاورد. آستر اینبار نیز از بازیگر جوان خود به بهترین نحو ممکن بازی گرفته و ما می توانیم فروپاشی و ویرانی دنی را در بازی پیو شاهد باشیم.
« میدسامر » حداقل از بُعد شخصیت پردازی نمی تواند در مقایسه با « موروثی » اثری بهتر محسوب شود اما امضای کارگردان در ساخت دومین فیلمش کماکان چنان برجسته بوده که بسیاری از ویژگی های مثبت فیلم اول او در اینجا نیز تکرار شده است. دومین اثر آستر را نمی توان در ژانر وحشت دسته بندی کرد و بهتر است از آن به عنوان یک اثر دلهره آور نام برد که به خوبی از عهده وظایف خود برآمده است. یکی از مشخصه های ارزشمند کارگردانی آستر تا اینجا، غافلگیری های در پایان بندی آثارش بوده است که تماشاگر را در فکر فرو می برد. در « میدسامر » نیز آستر با یک پایان بندی غافلگیر کننده و تفکر برانگیز مخاطب را غرق در دنیایی می کند که به مدت بیش از دو ساعت مخاطب را در آن معلق نگه داشته بود. اثر دلهره آوری که توانایی برانگیختن تفکر در مخاطبش را داشته باشد، قطعاً ارزش تماشا خواهد داشت؛ هرچند که ایراداتی هم در اثر به چشم بخورد که به یکپارچگی فیلم لطماتی وارد کند.
منتقد : میثم کریمی
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت " مووی مگ " به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.
به خانواده بزرگ جامعه مجازی مووی مگ بپیوندید
میدسامر (Midsommar)
کارگردان : Ari Aster
نویسنده : Ari Aster
بازیگران :
Florence Pugh...Dani
Jack Reynor...Christian
Vilhelm Blomgren...Pelle
William Jackson Harper...Josh
رده سنی : R (مناسب برای افراد بالای 17 سال)
ژانر : ترسناک
زمان : 147 دقیقه
دیدگاهها
عماد
علی
باورم نمیشه که دو ساعت و نیم وقتم رو به پای این فیلم مضخرف دور ریختم . تورو خدا نبینین . واقعا آشغاله و مضخرف ...
سینا
تنها نکات مثبتش فیلمبرداری بود، طراحی صحنه و جذابیت فلورنس پیو. تعلیقی در کار نبود و هیچ سورپرایزی نداشت.
حالا شما رو چه حساب این همه ستاره دادی به فیلمی که به زحمت میتونیم متوسط بدونیمش، من نمیدونم!
مسعود
فیلم ریتم کندی داره ولی بشخصه تو طول 2 ساعت و 20 دقیقه فیلم احساس خستگی و بی حوصلگی نکردم
درکل بنظرم مشکل اصلی فیلم قابل پیشبینی بودن و نداشتن اتفاقات سوپرایز کننده بود، خود فیلم در سکانس هایی داستان کلی رو لو میده، همینطور ادامه میده و در اواخر فیلم جوری که خیلیا میتونن راحت حدس بزنن به پایان میرسونه.
احمد
ناشناس
فاطمه
همونجاست که ادما میخان باهات خوب باشن ولی اشکتو در میارن گل ها و خورشید چمنزار میتونست نشون بده که افکار ادما ربطی به روز شب نداره و تو وسط روز هم میتونی تو بدترین مود خودت باشی. و اینکه در اخر به من نشون داد که ادمای که دوسشون داری راحت تورو میفروشن و بهت اهمیت نمیدن هرچی زودتر از دستشون خلاص شی بعد سالها لبخند میاد رو لبت...
اینجا نقش دنی پیش دوستاش وانمود میکرد ک خوشحاله و هیچ غمی نداره ولی افسردگی و حال روحی بدش زار میزد ولی هیچکس حتی متوجه هم نمیشد داره میگه ادما چقد خودخواهن فک میکنن که بقیه از خودشون در میارن ک ناراحتن و هرکی میخنده ینی واقن شاده
اینکه بقیه دوس دارن غماتو به رخت بکشن..
کارای اون فرقه هم نشون میده یه ادم هرچیزی ک باشه تنها چیزی که از ته دل خوشحالش میکنه عمل کردن ب اون خرافاتی که تو ذهنشه حالا چه از نظر بقیه جعل دیوانگی باشه
ولی داره میگه تو باید بری دنبال دییونگیات تا بتونی از ته دل فریاد شادی بکشی
و اگه تو دنیا همچین خرافات و سنت های وجود نداشت
ما یه مشت ربات بودیم دیگه چیزی به نام جشن و فستیوال وجود نداشت همونجور که اونا برا خداشون قربونی کردن ماهم میکنیم تا خدامونو خوشحال کنیم
این فیلم گفت که ادما با گل های رنگارنگ و تو ظاهر خوب با اخلاقی مهربون میتونن بدترین ظربه رو بهت بزنن
این فیلم گفت که ذهنیت ادما هیچ ربطی به ظاهرشون نداره
درکل این فیلم کل ذهنیت ادمارو نشون داد...♡
لیبرا
بنظرم نویسنده فیلم هر نیم ساعت یه چیزی میزده میرفته ت هپروت و دوباره شروع میکرده به نوشتن،وگرنه یه همچین هشل هفتی زاییده ی یه مغز سالم نمیتونه باشه.
متاسفانه باب شده انگار که هرچی فیلم رو نامفهوم و بی سروته بسازی فیلم خاص تری میشه و امتیازش میره بالا.آقای منتقد اگه این فیلم ،فیلم دوم یه کارگردان گمنام وطنی هم بود با همین آب و تاب ازش تعریف میکردی؟؟؟
روح الله
علی تک
بلافاصله بعد از تموم شدنش نقد هاشو در سایت ها خوندم و چیزی ک ب چشم میخورد نقد ب شدت ضعیف ب طوری ک منتقدان سایت ها انگار مجبور ب نوشتن نقد این فیلم بودن
نظرات و کامنت های دوستان هم در انتهای نقدشو رو هم ی نگاهی کردم نزدیک ب 90 درصد بیننده ها ناراضی بودن
و اصلا از فیلم لذت نبردن و بیشتر این فیلم رو خسته کننده و حوصله سر بر و مزخرف یاد کرده بودند
و نکته ای ک باید بگم اینه ک این فیلم دومین ساخته کارگردان هستش استر فیلم قبلیش ب نام مورثی رو اینطور ک در نقد ها بود شروع خوبی برای این کارگردان رقم زده و فیلم موفقی بوده
و بیشتر این فیلم رو بخاطر فیلم مورثی تحسین و نکته برداری میکنن
اما نظر خودم درمورد فیلم میانه تابستان اینه ک فیلم از تصویر برداری و صحنه ها و طبیعت بکر شمال سویِد نمره قابل قبولی گرفت و کارگردان بنظرم میخواست ایده ها و نکاتی رو ب بیننده ها بفهمونه اما ناموفق بوده و همچون فیلم مادر مجبور کرد بعد دیدنش نقد هاشو ی نگاهی بندازیم
اول فیلم ب شدت ضعیف شروع شد و این فیلم نیاز نبود ب 2 ساعت و نیم وقت احتیاج داشته باشه
فیلم روان بود ولی بدون هیجان و لذت ک بیننده رو مجبور به تماشا ادامه اش بکنه
گم شدن و غیب شدن کارکتر های فیلم هم ب شدت مسخره و ضعیف کار شده بود
نمره من ب این فیلم با ارفاق 6 هست
محمد
تینا
مصطفی قربانی
واقعا حیف از دو ساعت ونیم وقت که صرف دیدن این فیلم شد و واقعا متاسفم برای منتقد دیگری که این فیلم را معرفی کرد.مرحوم علی حاتمی در سریال هزار دستان جمله قشنگی را از زبان "رضا تفنگچی" نقل میکند وان اینکه؛ روزنومه ، کاغذ خبر، خبرهای واقعی در میدن مردم.عین اینگونه فیلمها که رنگ و لعاب دارند ولی بدون محتوا هستند.نمیدانم چه اجباری دارید،از این فیلمها و این کارگردانها تعریف کنید.به نظر من همین کارگردانهای با این اتلاف وقتهایی که میکنند، چیزی در حد همان پستی انسانی هستند که به قول شما سعی در انعکاس آن دارند!.
reza
Sima
Whyolet
مریم
امین
Mohammad
غزل
دقیقا من سر درد گرفتم واقعا مزخرف بود
سپهر
سارا
آیدا
مهدیه
N&K
hereditary پارسالی رو که تموم کردم به شکل آدرنالیزه شده ای با خودم میگفتم عجب فیلم خوبی بود, ولی پایان این یکی افسردم کرد و مثل اون فیلم از این اصلا لذت نبردم حالا دلیلش میتونه بیش از انداره کند بودن فیلم و طولانی بودنش باشه یا بی رحمی فوق العاده زیادی که داشت.
ولی جدا از اختلاف نظر ها دراین مورد که ژانر وحشت چه تعریفی داره, برای من این سبک که این کارگردان استفاده میکنه یعنی ایجاد یه اتمسفر تهدید آمیز و بعد نابود کردن بیننده با سکانس های فوق العاده شوکه کننده مثل خودکشی اواسط همین فیلم خیلی تجربه ترسناک بهتریه تا jump scare های فیلم های جریان اصلی که فقط یه تأثیر چندثانیه ای دارن.
7.5 از 10. بهترین فیلم "ترسناک" امسال
Pouri
کاملا موافقم
یلدا
شيدا
كم پيش مياد يه فيلم انقدرآشغال و بي مفهوم باشه
حسن
آذر
سیامک
دست به قلم*
گرینهی ویرایش نداره، لاکردار.
سیامک
«و حالا با دومین فیلم خود . . . به سینما بازگشته تا ثابت کند که موفقیت اثر قبلی اش اتفاقی نبوده است.»
همین جمله دیدن فیلم ـو واجب کرد.
چونکه موروثی یکی از وحشتناک ترین فیلمهایی هست که تو عمرم دیدم. در کنار پیرپسر (Oldboy) جزو فیلمهایی ـه که در حین شاهکار بودن، دوباره دیدنش واسه من یکی خیلی سخت ـه.