جیمز کامرون بار دیگر با ساخت فیلم آواتار: راه آب (Avatar: The Way of Water) به عرصه کارگردانی بازگشته است. کارگردانی که هربار با ورودش به سینما می توان انتظار داشت رکوردهای فروش را جابجا شود و حال، «آواتار 2» بار دیگر این روند را تکرار کرده و تبدیل به یکی از پرفروش ترین فیلم های تاریخ سینما شده است. فیلمی که قرار بود زودتر ساخته شود اما به دلیل محدودیت های فنی ساخت آن به تعویق افتاد و حالا تماشاگران می توانند از تماشای جادوی جدید این کارگردان در قاب تصویر لذت ببرند.
داستان فیلم بار دیگر در پاندورا روایت می شود. جیک (سم ورتینگتون) حالا پدر چند فرزند است و زندگی خوشی را در کنار خانواده اش می گذراند تا این که دوباره سر و کله انسان ها پیدا شده که قصد دارند سرزمین پاندورا را به دلیل وجود منابع تصرف کنند و…
جیمز کامرون در فیلم «Avatar: The Way of Water» دنیای پاندورا را گسترش داده و به عنصر دیگری از طبیعت یعنی “آب” پرداخته است. در قسمت اول، جنگل نقش محوری در داستان ایفا می کرد و حالا نوبت به مردمان آب و دریا رسیده که زندگیشان را به مخاطب نشان دهند که این ویژگی، مهم ترین بخش فیلم به شمار می رود. «آواتار: راه آب»، در بخش کارگردانی و کارگردانی هنری یکی از بهترین ساخته های سال به شمار می رود. ایده های فیلم درباره دوستی با طبیعت به جای آن که تبدیل به شعارهای گل درشت شوند، از طریق زبان تصویر به تماشگران انتقال می یابد که باعث می شود فیلم جدید جیمز کامرون، مفهوم کامل سینما را به دوش بکشد.
برجسته ترین بخش فیلم به طور قطع و بی شک، جلوه های بصری آن است. «Avatar: The Way of Water» از لحاظ گرافیکی، برترین اثر سینمایی چند سال اخیر به شمار می رود که در کنار توجه به جزئیات، کارگردانی هنری دقیقی هم داشته است. عناصر طبیعت در این فیلم به خوبی به کار گرفته شده اند و البته، هدایت سکانس های اکشن نیز در بالاترین سطح ممکن قرار دارد. جذابیت های بصری «Avatar: The Way of Water» به حدی زیاد است که می توان به راحتی بی آن که صدای بازیگران را بشنویم، محو تصاویر شده و وجودمان از زیبایی های طبیعت پُر شود.
با این حال، علی رغ بی نقص بودن «آواتار 2» در بخش جلوه های بصری و به طور کل، بخش های فنی، باید به ضعف های قسمت دوم فیلم نیز اشاره کرد که باعث می شود تجربه ناب قسمت اول تا حدی تکرار نشود. متاسفانه پاشنه آشیل «Avatar: The Way of Water»، فیلمنامه ساده و تکراری آن است که به شکل عجیبی، شبیه به قسمت اول است و تنها برخی از جزئیات داستان تغییر کرده است تا توجیه پذیر باشد. اضافه شدن شخصیت های متعدد به قصه کمکی به گسترش داستان نکرده است چراکه این شخصیت ها نه تنها دغدغه ای برای مخاطب نمی سازند، بلکه به حدی کلیشه ای ترسیم شده اند که به راحتی می توانیم رفتار بعدی آن ها را حدس بزنیم.
برخی از خرده روایت های فیلم از جمله ماجرای مهاجرت جیک و خانواده و دردسر درست کردن فرزندانش، شاید در دفعات اول قابل قبول باشد اما زمانی که بخش زیادی از فیلم به این موضوع ارتباط برقرار می کند، ارزش خود را از دست می دهند و به نوعی، با حوصله تماشاگر بازی می کنند. شخصیت منفی داستان نیز در مقایسه با قسمت اول، مشکلات بیشتری دارد. شخصیتی که تکلیفش با خودش مشخص نیست و گاهی غرق در تباهی است و گاهی بی آن که دلیل محکمی داشته باشد، ناگهان دل رحم می شود. شاید روایت یک قصه مناسب تر در این سرزمین رویایی و زیبا می توانست فستیوال زیبایی های فیلم را تکمیل کند.
«Avatar: The Way of Water» بی شک برای سالن های سینما ساخته شده و تماشای آن در مانیتورهای کوچک، بزرگترین ظلم به فیلم و سازندگانش محسوب می شود! جیمز کامرون در جدیدترین ماجراجویی خود بار دیگر ثابت می کند که مخاطب را می شناسد و در عین حال، بهترین سرگرمی ساز صنعت سینما به شمار می رود. «آواتار 2» یکی از برترین آثار تاریخ سینما در ستایش طبیعت است و بعید می دانم اثر دیگری توانسته باشد با تکیه بر این حجم از جلوه های بصری خیره کننده، به ستایش طبیعت و لزوم توجه به آن پرداخته باشد. شاید بهتر باشد که برای تماشای فیلم، بر روی فیلمنامه و قصه ضعیف آن تمرکز نکنید تا آنچه که نصیبتان می شود، جز لذت و زیبایی نباشد!
نمره: 7/10
منتقد: میثم کریمی
فیلم خوبی نبود حقیقتا. فیلم رو که بخاطر جلوههای ویژه نمیشه نگاه کرد، باید داستان محکمی داشته باشه. ناامیدکننده بود فیلمش. شخصیت پردازی هم حتی ضعیف بود و بعضاً تکلیف بعضی شخصیتها با خودشون مشخص نبود.
موضوع به دردبخوری نداشت
این فیلم فقط به درد دیدن تو تلویزیونهای بزرگ با کیفیت فورکی یا سه بعدی میخوره تا از جلوه های بصری کیف کنی همین و بس . حیف ۳۵۰ میلیون دلاری که خرج بشه فیلمنامه آبکی باشه. کامرون فیلمنامه بلده ما تو ترمیناتور یا تایتانیک دیدیم منتها تو آواتار غرق در تکنولوژیه فقط
هر دو فیلم و فیلم های آینده این سری فقط خلاصه شدن در جلوه های ویژه و اسم کامرون و گرنه در بخش داستان و فیلمنامه هیچ چیزی جز کلیشه های هالیوودی نیستن. یه ماشین پول سازی به تمام معنا.
کامرون خودش فیلم های کلیشه ای و سطح پایین مارول و دی سی که پر از جلوه های ویژه هست رو به باد انتقاد می گیره بعد فیلم های خودش همون فرمول رو با موجودات آبی رنگ پیاده می کنه !! چه تناقض احمقانه ای !! کامرون خیلی وقته که دیگه خودشو از هنرمند به یه تاجری مثل دیزنی و وارنر تبدیل کرده.
اولن ترجمه فیلم میشه طریقت اب..یا مسلک آب….و افتابه لگن هفت دست شا مو ناهار هیچی…..انگار کامرون عاشقه این دنیایی که خلق کرده شده و فیلم بیشتر شبیه مستندهای اتنبرو بود..صحنه های طولانی از انواع جانوران و موجودات این سیاره….که شاید اول جالب باشه ولی بعد خسته کننده میشه..با داستانی به شدت خز و کلیشه ایی و قابل انتظار…..به نسبت فیلم اول …هیچ حرف جدیدی برای گفتن نداشت
انتظاراتم رو برآورده نکرد. از نظر فنی و بصری شاهکاره ولی داستان و فیلمنامه متوسط به پایین در بهترین حالت. از اون نظر یه عقب گرد محسوب میشه نسبت به فیلم اول. جیم کمرون ظاهراً میخواد باقی عمرشو صرف ساختن دنباله های این مجموعه کنه. حق داره با توجه به جایگاهش اما شاید بهتر باشه به جای اینکه با نظرات با گهربارش …مجازی رو تغذیه بده، روی شخصیت پردازی این موجودات آبی رنگ لنگ درازش بیشتر کار کنه! تماشای سه ساعت و خورده ای فیلم با این شخصیت های تک بعدی، حتی با وجود زیبایی های بصری واقعا ملال آور بود.