بهاره رهنما بازیگر سینما و تلویزیون در گفت وگویی که به تازگی انجام داده مدعی شد که بعد از جداییاش از پیمان قاسمخانی عملا از سینمای ایران کنار گذاشته شد و دفاتر تولید تمایلی به همکاری با او نداشتند.
بهاره رهنما که طی سالیان اخیر بیشتر بواسطه فعالیتهای مجازیاش در کانون توجه بوده تا فعالیتهای سینمایاش در گفت وگویی که به تازگی با خبر آنلاین انجام داده مدعی شده که جداییاش از پیمان قاسمخانی باعث شد تا از سینما کنار گذاشته شود و به اجبار تن به فعالیت در فضای مجازی بدهد. او در توضیح بیشتر این ماجرا گفته است :« . گذشته من در این سالها خیلی روی زندگیام تاثیر داشت و بعد از جدایی اولم عملا از سینمای ایران کنار گذاشته شدم و هیچ دفتر فیلمسازیای از من نخواست که در فیلمی بازی کنم. اگرچه ایشان آدم محترمی بود ولی بسیاری از همکاران برای اینکه ترجیح میدادند و احتمالا هم احتیاج بیشتری داشتند که با فیلمنامههای ایشان کار کنند، ناخودآگاه من را از این فضا کنار گذاشتند.»
رهنما در ادامه تاکید کرده که خود پیمان قاسمخانی در ایجاد این شرایط تاثیر مستقیمی نداشته است :«ایشان هیچگاه سعی نکردند که برای من مشکلی ایجاد کنند ولی من آن کسی بودم که محکوم شدم چون حضور پر رنگی در فضای مجازی داشتم و فکر میکنند اگر کسی این وضعیت را دارد اشتباه میگوید یا مقصر است درصورتی که من میتوانم بگویم ما محترمانهترین طلاق تاریخ سینمای کشور را داشتیم.»
این بازیگر درباره فعالیتش در شبکههای مجازی و اینکه آیا خودش را یک اینفلوئنسر واقعی میداند یا خیر نیز توضیحات جالی داده است : « من اینفلوئنسری را به مفهوم اینفلوئنسر حرفهای قبول ندارم، اگر دورهای پذیرفتم که نزدیک به این فضا شوم به این معنا نیست که خودم را اینفلوئنسر بدانم. من تا قبل از ۴۰ سالگی فکر میکردم که زن بسیار باهوشی هستم، اما فضای مجازی به من نشان داد که هوش یک چیزی است که به نسبت شرایط روز باید به روز رسانی شود و اصلا نسل ما بلد نیست که با این فضا با مهارت بالایی برخورد کند.»
رهنما در پایان این بخش از صحبتهایش گفته است :«من از یکجایی تئاتر برایم جدیتر شد ولی زور فضای مجازی زیاد است و حضور من به عنوان یک فیلمساز و کسی که کتاب نوشته و تئاتر بازی کرده معرفی نشده است. شاید هم خودم ناخودآگاه وارد این بازیها شدم و خجالت هم کشیدم کارهایی که انجام دادم را توضیح دهم.»
از بهاره رهنما مدتی است فیلم سینمایی «عطر آخر اردیبهشت» به عنوان کارگردان و بازیگر در گروه سینمایی هنر و تجربه روی پرده رفته است.
سرزمینی که پیمان قاسم خانی شده گنده اش!
بعد تو بابت نفس کشیدن هم باید مالیات بدی! باهوش؟!
مهم اینه که مردم چیز مهمی رو از دست ندادن.
تو بخاطر ارتباط مستقیم با همسر سابقت به کارها دعوت میشدی و تقریبا توی اکثر کارهایی که نویسندگیش به پیمان قاسم خانی بود، حضور داشتی. وقتی ارتباط با یک شخص سبب پیشرفت میشه، عدم ارتباط و عدم پررنگی سابق هم نباید باعث ناراحتی بشه، چون هیچکدوم حاصل تلاش نبود.
خب میشه قضیه رو از این زاویه هم دید که چون همسر کپی کار بزرگ سینما و تلویزیون بودی بهت نقش می دادن نه بخاطر قابلیت بازیگریت
کپی کار بزرگ سینما و تلویزیون؟!!!!
اگه منظورت سریال پاورچینه، خود مهراب و پیمان قاسم خانی گفته بودند که با الهام گرفتن از سریال ‘Friends’، پاورچین رو نوشتند که الحق یکی از بهترین کمدی های تلویزیون بود!
ولی این که بخوای نویسندهی ‘مارمولک’ (که به خاطرش سیمرغ را برد)، ‘شب های برره’ ، ‘نقاب’، ‘مرد هزار چهره’، ‘خوب، بد، جلف’ و…رو بگی ‘کپیکار’، واقعا بی انصافیه!
مارمولک کپی از ما فرشته نیستیم و توپهای سن سباستین، مرد هزار چهره برداشت بدون ذکر نام از رمان چاخان عزیز نسین، نان و عشق و موتور هزار برداشت بدون ذکر نام از رمان شوهر مدرسه ای اثر جووانی گوارسکی، سن پطرزبورگ کپی از فیلم دوازده صندلی و نقاب هم کپی فیلم چیزهای وحشی…شب های برره و نقطه چین و پاورچین هم که متن خاصی نداشت و یک مشت لودگی و تکیه کلام بود.
۱- اقتباس و الهام گرفتن با کپی فرق میکنه؛ فیلم ‘مارمولک’ اقتباس بود نه کپی! همین حالا خیلی از فیلم های هالیوود بازسازی فیلم های قدیمی هستند (و حتی بهتر از نسخهی اصلی).
۲- اینکه رمان رو تبدیل به دیالوگ و فیلم کنی (اونم رمانی که شاید خیلی ها اسمش رو هم نشنیده اند)، اسمش هنر نویسنده است!
۳- داستان فیلم ‘نقاب’ با ‘چیزهای وحشی (Wild things) تفاوت فاحش داره و دو تا موضوع کاملا جداست!
۴- در پایان اگه به ‘شب های برره’، ‘پاورچین’ و ‘نقطه چین’ (که هنوز پس از حدود ۲۰ سال یادآور بهترین و پرمخاطب ترین سال های صدا و سیما هستند) بگی ‘لودگی’، پس شما در اساس با مقولهی طنز مشکل داری نه با شخصی خاص!
ما عادت داریم از یه ور بوم بیفتیم. خداییش هرکس بگه یه خاطره ای با سریال های طنز دهه ۸۰ نداره دروغ گفته. میشه ادعا کرد مایی که اون موقع با این سریال ها حال میکردیم هنوز سریال درست حسابی ندیده بودیم ولی اینجور هم نیست که تلویزیون آمریکا به اندازه این سالها محتوا داشته بوده باشه، آثار برجسته اش یکسری سیت کام بودن مثل فرندز و ساینفلد و سیمپسون ها و چندتا درام جدی مثل وایر و سوپرانو که از hbo پخش میشد که البته اینها رو به ندرت کسی تو ایران دیده بود
من فکر میکردم مرد هزار چهره کپی از اون فیلم catch me if you can اسپیلبرگ هست. مسافران هم کلی از جنگ ستارگان دزدیده بود (موزیکش بخصوص). ولی یه چیزی بگم، تو دوره ای که سرگرمی توده مردم تلویزیون بود و خیلی هامون دسترسی امروز رو به فیلم و سریال با کیفیت نداشتیم انصافا مهران مدیری، قاسم خانی ها، سروش صحت، رضا عطاران، مهران غفوریان و حتی رامبد جوان کارای سرگرم کننده ای ساختن. یه دلیلی داشتی واسه روشن کردن تلویزیون. بی انصاف نباید باشیم
دقیقا!
بخش بزرگی از خاطرات شیرین و دور سال های بچگی و نوجوانی خود من با سریال های مهران مدیری به وجود آمده و ایشون، پیمان قاسم خانی، رضا عطاران، سروش صحت و…سهم زیادی در شاد کردن دل مردم سختی کشیدهی ایران داشته اند؛ حتی اگه برخی آثارشون اقتباسی از آثار خارجی باشن!