صفحه اصلی > نقد و بررسی فیلم خارجی : نقد و بررسی فیلم سوسک آبی (Blue Beetle)

نقد و بررسی فیلم سوسک آبی (Blue Beetle)

Blue Beetle (سوسک آبی)

«Blue Beetle» بر پایه همان کلیشه های آشنای ژانر اَبَرقهرمانی ساخته شده است. کلیشه هایی که گهگاه به واسطه شخصیت های جذابی که در فیلم های اَبَرقهرمانی وجود داشته، اثر را قابل تحمل می کرد. اما در این جا، نه تنها قهرمان اصلی داستان ابداً هیچ جذابیتی ندارد، بلکه قصه نیز به بدترین شکل ممکن روایت شده تا ترکیب این دو عنصر یک اثر ناامید کننده خلق کند.

داستان فیلم درباره پسر جوانی به نام جیمی است که در یک خانواده مکزیکی مهاجر در آمریکا به دنیا آمده و حالا قصد دارد با کار کردن به خانواده خودش در تامین زندگی کمک کند. اما زمانی که جیمی به طور اتفاقی با یک جسم ناشناخته مواجه می شود، متوجه می شود که قدرت هایی در بدن او رسوخ کرده که برای او خطراتی را در پی دارد و…

 (سوسک آبی) Blue Beetle

یکی از آزاردهنده ترین بخش های فیلم، فیلمنامه ضعیف و شعارزده اثر است که نه منطق را متوجه می شود و نه شخصیت پردازی. فیلم در به تصویر کشیدن زندگی یک خانواده لاتین در آمریکا به همان پیش زمینه های ذهنی تماشاگر متوسل می شود. یعنی خانواده ای پرحرف با مشکلات مهاجرتی که در حاشیه شهر زندگی می کنند و جامعه ثروتمندان قرار است آن ها را ببلعند! این رویکرد اگرچه قابل انکار نیست اما نحوه پرداخت به موضوع است که در سینما اهمیت پیدا می کند. آنچه که نویسندگان «سوسک آبی» از آن امتناع ورزیده اند، هویت مستقل دادن به زندگی مکزیکی هاست که ردپایش در فیلم دیده نمی شود.

با این حال، فیلم مشکلات بزرگتری هم دارد از جمله منطق روایی که به شکل عجیبی مضحک است و به نظر می رسد سازندگان ابداً ایده ای درباره شعور مخاطبانشان در نظر نداشته اند. در بخش هایی از فیلم، قهرمان داستان به همراه جنی کورد، به دفتر سازمان مراجعه می کنند تا به اصطلاح یک کلید را به دست بیاورند. این ساختمان یکی از مهم ترین مکان های مرتبط با تکنولوژی در آمریکاست اما نه نگهبانی در آن جا وجود دارد و نه مانعی برای آن که دو نفر قدم نزده و از آن جا چیزی کِش نروند! دوربین های امنیتی چطور از کار افتاده اند؟ توسط عموی قهرمان اصلی داستان که چیزی به پشت ماشینش وصل کرده و امنیتی ترین دوربین ایالات متحده را هک کرده است!

نقد ویدئویی فیلم «Blue Beetle» را در ادامه ببینید:

به این بحران باید خود شخصیت اصلی داستان را هم افزود که شخصیت پردازی او فاجعه بار است. شخصیتی که به صورت دائم در حال انکار خشونت است (حتی زمانی که خانواده اش در خطر مرگ قرار دارند!). این شخصیتِ بی هویت در طول داستان رابطه ای بد و پرداخت نشده با دختر صاحب شرکت کورد برقرار می کند. رابطه ای که نه دلیل به وجود آمدنش مشخص است، نه عمق مشخصی دارد و نه حتی به بلوغ می رسد. از آن دست رابطه هایی که صفر و صد آن با صحبت در یک پشت بام شکل می گیرد و سازندگان خود را از بیان جزئیات بیشترم مبرا می کنند! (ادامه این پاراگراف داستان را لو می دهد) در وصف منطق و احترام به شعور مخاطبین همین بس که خانواده قهرمان اصلی داستان، چند ساعت پس از مرگ پدر در حال شوخی و خنده و رقص هستند و مادربزرگ سنتی مکزیک هم تبدیل به امیلیانو زاپاتا شده و عالم و آدم را قلع و قمع می کند! ملغمه ای که تحمل کردنش واقعا سخت است!

سوسک آبی (Blue Beetle) حتی شبیه فیلم های اَبَرقهرمانی رایج سینما هم نیست. آثار اَبَرقهرمانی اغلب از یک فرمول آشنا پیروی می کنند که در آن فضای حماسی و روح عدالت حفظ شود. اما در «سوسک آبی» هیچ چیز سر جای خودش نیست و با ملغمه ای طرف هستیم که در آن اَبَرقهرمان نه در ابتدای فیلم هدفی دارد و نه در انتهای فیلم هدفی معین می کند. شخصیت های منفی هم که گیج هستند و تکلیفشان با خودشان مشخص نیست. تماشای این حجم از شلختگی در فیلمنامه واقعاً تحمل ناپذیر است.

 

نمره: 3/10

منتقد: میثم کریمی

اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
محمد
محمد
7 ماه قبل

فقط به نیت جلوه های ویژه و اکشن باید دید 😂

FFFF
FFFF
7 ماه قبل

افول ژانر ابرقهرمانی رو خود امثال ماها که این فیلم و سریال هارو با علاقه دنبال میکردیم تو همون اواخر تابستان سال ۲۰۱۹ پیش‌بینی کرده بودیم پس حقیقتا این وضعیت چیزی نیست که فسیلبازها بخوان اعتبارش رو به نام خودشون ثبت کنن! (منظورم آقای کریمی نیست چون بخاطر امتیازش به فیلم EEAAO احترام بسیار ویژه ای براش قائلم، منظورم اوباش فسیل پرست مجازی هست). مسئله اینجاست که وقتی یه دوران اوج رو سپری می‌کنی و به یه نقطه های غیرقابل تصوری میرسی، بعدش دیگه به راحتی نمیشه مخاطب رو تحت تأثیر قرار داد مخصوصا که یه مشت لابیست و ایدئولوگ احمق درکنار بیزینسمن های شیردوش پشت صحنه کمپانی های فیلمسازیت باشن و داستان‌گویی خوب و شخصیت پردازی جذاب اولویت آخرشون باشه! حتی فن سرویس هم یه بار جواب میده، یه بار نمیده. یه بار برگردوندن بازیگرای قدیمی اسپایدرمن باعث فروش میلیاردی میشه، یه بار دیگه همون کار رو برای یکی از بهترین بتمن ها انجام میدن در فیلم فلش و بازم شکست می‌خورن. اینها رو گفتم که بگم تو سال ۲۰۲۳ یه فیلم مثل سوسک آبی هیچ شانسی نمیتونست که داشته باشه!