داستان فیلم :
یک نویسنده به همراه همسر و فرزندش به عنوان سرایدر به یک هتل می روند تا در طول فصل زمستان و در آرامش کامل داستانش را به اتمام برساند. اما وی در این محل دچار اختلال روانی می گردد و…
کارگردان :
استنلی کوبریک : کارگردان و تهیهکنندهٔ یهودی تبار آمریکایی بود. بیشتر فیلمهای کوبریک اقتباسات ادبی هستند. فیلمهای کوبریک معمولاً جنجالی و همینطور مورد ستایش منتقدان واقع شدهاند. کوبریک به دقیق بودن و به نمایش درآوردن همه جزئیات دقیق در فیلمهایش معروف بود. به همین علت روش او در فیلمسازی کند و طولانی بوده، تا آنجا که گاهی میان دو فیلم او سالها وقفه میافتادهاست. او در طول ۴۸ سال فعالیت در حیطه کارگردانی تنها ۱۳ فیلم بلند ساخت. سبکهای گوناگون فیلمهایش و انزوای او چه در روش فیلمسازی و چه در مورد شخصیت فردی وی، او را مشهور ساختهاست. استنلی کوبریک یکی از معدود کارگردانان کمالگرا در تاریخ سینما به شمار میآید. کوبریک جزء معدود کارگردانهایی بود که همواره در انتخاب فیلمنامه ریسک میکرد. او فیلمهای خود را در ژانرهای گوناگونی میساخت.
وی در سال 1997 و در سن 70 سالگی درگذشت.
منبع : ویکیپدیا
بازیگران :
جک نیکلسون : «جان ژوزف نيكلسون» متولد 22 آوريل 1937 در عالم هنر با نام «جك نيكلسون» معروف است. او سهبار برنده جايزه اسكار و هفتبار برنده جايزه گلدن گلاب شده است و در ايفاي نقش شخصيتهاي رواني و عصبي بسيار متبحر است.
نيكلسون تاكنون 12 بار نامزد دريافت جايزه اسكار شده است. او و «اولتر برنان» در ميان بازيگران مرد بيشترين تعداد كانديدا شدن را به خود اختصاص دادهاند. اين عنوان در ميان بازيگران زن به كاترين هپبورن (چهار جايزه) تعلق دارد. جك نيكلسون يكي از دو بازيگري است كه از دهه شصت تاكنون حداقل در هر دهه يكبار جايزه مهمي را تصاحب نموده است.هنرپيشه ديگري كه اين افتخار را دارد «مايكل كين» است. شهرت نيكلسون بيش از هر چيز ديگري به خاطر حضور ارزندهاش در فيلمهاي «ديوانهاي از قفس پريد»، «درخشان»، «بت من» و «مردگان» است.
جك نيكلسون در بيمارستان «جرسي شور» در «نپتون» واقع در نيوجرسي به دنيا آمد. مادرش بازيگري به نام «جون فرانسيس نيكلسون» با نام مستعار «جون» بود كه چند ماه قبل از تولد جك با «دونالد فرسيلو» بازيگر ديگري با نام مستعار «دونالد رز» در شهر «الكتون» واقع در مريلند ازدواج كرد. در آن زمان الكتون به خاطر ازدواجهاي كم دوامش معروف شده بود و ازدواج جون و فرسيلو به اين دليل خيلي زود به پايان رسيد كه فرسيلو قبلا ازدواج كرده بود و از نظر قانوني نميتوانست باز هم ازدواج كند. هر چند پدر جك گفت از بچهاش مراقبت خواهد كرد ولي مادر «جون» تصميم گرفت خود نوهاش را تربيت كند و او را طوري بزرگ كرد كه به كار و حرفه«جون» لطمهاي وارد نشود.جك نيكلسون در ميان دوستان و همكلاسيهايش به «نيك» معروف بود. به دبستان محلي و پس از آن به دبيرستان «مانا سكوان» رفت و در آن دبيرستان بود كه به لقب «دلقك كلاس» معروف شد.
او از همان زمان به تئاتر و نمايش روي آورد و از افتخاراتش در آن سنين دريافت جايزه تئاتر و درام از مدرسه است. نيكلسون از آن مدرسه خاطرات خوشي دارد در سال 2004 پس از گذشت پنجاه سال به دبيرستان خود رفت و در برابر شگفتي و ناباوري همكلاسيهاي قديمياش در جلسه تجديد ديدار دانشآموزان قديمي شركت كرد. نيكلسون هميشه فكر ميكرد پدربزرگش«جان جي نيكلسون» (متخصص دكوراسيون ويترين فروشگاهها) و مادربزرگش «اتل ميرودز» (آرايشگر) پدر و مادر واقعي او هستند. او در سال 1974 و پس از خواندن مقاله « مجله تايم» كه در آن نويسندهاي درباره زندگي واقعي جك نيكلسون مطلب نوشته بود، براي نخستين بار دريافت «جان» و «اتل» پدربزرگ و مادربزرگش هستند و خواهرش «جون» درحقيقت مادر اوست و خواهر ديگرش «لورين» در واقع خاله او ميباشد. در آن زمان پدربزرگ، مادربزرگ و مادرش هر سه از دنيا رفته بودند. نيكلسون يك بار گفت نميداند پدرش كيست زيرا فقط اتل و جون از اين موضوع خبر داشتند و آنها هم هرگز نامي از او نبردند. مدتي بعد «دونالد فرسيلو» ادعا كرد پدر نيكلسون است و به خاطر ازدواج با «جون» خلاف قانون تك همسري عمل كرده ولي «پاتريك مك گيليگان» نويسنده كتاب «زندگي جك» كه در سال 1995 به چاپ رسيد ميگويد احتمالا پدر جك، «ادي كينگ» رييس «جون» است. جك نيكلسون هرگز حاضر نشد آزمايش AND بدهد و ترجيح داد اين موضوع را كش ندهد.
او پنج فرزند از چهار زن مختلف دارد: «جنيفر نيكلسون» دختر همسر سابقش «ساندرا نايت»، «كالب گادارد» فرزند «سوزان انسپاك»، «هاني هولمن» فرزند «ويني هولمن» مدل هلندي و «لورين نيكلسون» و «ريموند نيكلسون» فرزندان «ربهكا بروسارد». او بارها با بازيگران زيباي سينما نامزد شد كه معروفترين آنها «آنجليكا هوستون» دختر «جان هوستون» فيلمساز آمريكايي بود.
نيكلسون سالهاي متمادي همسايه ديوار به ديوار «مارلون براندو» بود. خانه آنها در «ملهولند» بورلي هيلز قرار داشت. پس از مرگ براندو در سال 2004 نيكلسون خانه ييلاقي او را به قيمت 1/6 ميليون دلار خريد تا آن را خراب كند و دوباره بسازد. او درمصاحبهاي گفت اين كار را بدون اجازه وارثان مارلون براندو انجام داد زيرا آن خانه كاملا متروكه شده بود و كسي به آن سر نميزد. جك نيكلسون كاترليك رومي است و از حاميان خوب دموكرات محسوب ميشود و تاكنون كمكهاي زيادي به اين حزب كرده است. او از طرفداران پروپا قرص تيمهاي ورزشي «نيويورك يانكيز» و «لسآنجلس ليكرز» است و بهخاطر آنها همهكار ميكند.
وقتي نيكلسون براي نخستينبار پا به دنياي هاليوود گذاشت تنها يك شغل اداري در يك شركت كارتون سازي داشت. هنگامي كه دستاندركاران شركت متوجه استعداد و توانايي او شدند پيشنهاد دادند هنرمند انيميشنكار شود ولي از آنجا كه نيكلسون آرزوي هنرپيشه شدن داشت پيشنهاد آنها را نپذيرفت. او مدتي بعد حرفه بازيگري را در كنار نويسندگي و تهيهكنندگي آغاز كرد و اولين بار در سال 1958 و با فيلم «قاتل بچه» بر روي پرده سينماها رفت. او در اين فيلم در نقش يك جوان متخلف ظاهر شد و پس از آن در فيلمهاي «فروشگاه كوچك ترس» (1960) در نقش يك جوان رواني، «كلاغ» (3691) و «وحشت»(1963) كه در آن با همسرش «ساندرا نايت» هم بازي بود، نقشهاي مشابهي را ايفا كرد.
نيكلسون در دهه 60 به نويسندگي و فيلمنامهنويسي روي آورد و نتيجه آن تلاشها فيلمهايي همچون «جزيره تندر» (1963)، «پرواز به سوي خشم» (1964)، «سوار بر گردباد» (1965) و«سر»(1968) هستند. اين فيلمها هر چند كه موفقيت چنداني به همراه نداشتند ولي او را در كار خود ماهرتر ساختند. سرانجام فيلم «راننده ماهر» بود كه توجه همگان را به سوي خود معطوف داشت و براي نخستينبار نامزد دريافت جايزه اسكار شد. در اين فيلم نيكلسون نقش «جورج هنسون» يك وكيل دائمالخمر را بازي ميكرد. از فيلمهاي قديميتر و معروف نيكلسون ميتوان به «پنج تكه ساده» (1970)، «آخرين جزئيات» (1973)، «شهر چيني» (1974)، «تامي» (1975) و «مسافر» (1975) اشاره كرد.
نيكلسون نخستين جايزه اسكار خود را بهخاطر بازي در نقش «راندل مك مورفي» در فيلم«ديوانهاي از قفس پريد» (پرواز بر فراز آشيانه فاخته) در سال 1975 به دست آورد. در آن زمان به او پيشنهاد شد كه درفيلم «پدرخوانده» و در نقش «مايكل كورلئون» قرارداد امضا كند ولي او اين پيشنهاد را رد كرد. پس از آن نقشهايش بيش از پيش غيرعادي شد و اغلب فيلمهايي را ميپذيرفت كه خاصتر و مشكلتر از بقيه باشند ولي گاهي به دلايل خاصي، نقشهاي معمولي را قبول ميكرد. او بهخاطر بازي در برابر «رابرت دنيرو» نقش كوچكي در فيلم «آخرين سرمايهدار» را پذيرفت و براي اينكه با «مارلون براندو» همبازي شود بازي در فيلم وسترن«تفريحات ميسوري» را قبول كرد.
هر چند كه با فيلم درخشان (1980) اثر «استنلي كوبريك» جايزه اسكار به دست نياورد ولي اين نقش يكي از به ياد ماندنيترين نقشهاي او در كارنامه هنرياش است. از فيلمهاي به ياد ماندني او در آن دوران است «پستچي هميشه دوبار زنگ ميزند» (1981)، «قرمزها» (1981)، «افتخار پريزي» (1985)، «جادوگران ايست ويك» (1987) و «بت من» (1989) است.
نيكلسون با بازي در نقش دلقك در فيلم «بتمن» شصت ميليون دلار پول كسب كرد و اين فيلم با استقبال عموم مواجه شد. قرار بود در سال 1999 در فيلم «پيروزي بت من» دوباره نيكلسون اين نقش را تكرار كند ولي آن پروژه لغو شد. از فيلمهاي سالهاي اخير نيكلسون «درباره اشميت» (2002) و كمدي «كنترل عصبانيت» است. او در فيلم «مردگان» اثر اسكورسيزي در برابر «مت ديمون» و «لئوناردو ديكاپريو» دوباره به نقشهاي دوران جواني برگشت و در شخصيت رييسي با تمايلات ساديسمي ظاهر شد. او در نوامبر 2006 بازي در فيلم كمدي «tsiK tekcuB ehT» را آغاز كرد.
او بهخاطر اين فيلم مجبور شد سرش را بتراشد تا شبيه بيماران سرطاني شود. در اين فيلم او و همبازياش «مورگان فريمن» كه بيماران دم مرگ هستند تصميم گرفتند قبل از مردن به يك ليست از اهداف و آرزوهايش جامه عمل بپوشانند.
جک نیکلسون در حال حاضر مدتهاست که از بازیگری فاصله گرفته است.
نکاتی که احتمالا درباره « درخشش » نمی دانید :
برداشت های مکرر کوبریک عوامل فیلم را به ستوه آورده بود. فقط در یکی از بخش های فیلم کوبریک 127 بار از شلی دووال درخواست کرد تا یک صحنه را دوباره اجرا کند که باعث عصبانیت شدید دووال نیز گردید.
« درخشش » تنها فیلم ترسناکی است که کوبریک ساخته.
پسربچه ای که در فیلم حضور دارد تا سن 12 سالگی نمی دانست که در یک فیلم ترسناک بازی کرده است!
اسکاتمن کوروترس که بازیگر فیلم بود مجبور شد 40 بار صحنه درگیری با تبر را بازی کند که در نهایت منجر به این شد که گریه کنان نزد کوبریک رفته و به او بگوید : « آقای کوبریک آخه چی از جون من می خواهید؟! »
شلی دووال گفته که ضبط صحنه معروف « جانی اینجاست! » 3 روز به طول انجامیده است و تعداد 60 درب برای این سکانس استفاده شد!
به دلیل تغییرات زیادی که در فیلمنامه اعمال می شد، جک نیکلسون تصمیم گرفت فیلمنامه را در حین کار نخواند و فقط کاغذ هایی را که در طول روز به او می دهند بخواند!
ایده پرتاب توپ تنیس به سوی دیوار توسط جک نیکلسون به فیلمنامه اضافه شد.
شلی دووال به دلیل شرایط سخت فیلمبرداری و سخت گیری های کوبریک دچار انواع و اقسام بیماری های روحی و جسمی شده بود!
کوبریک رابرت دنیرو و رابین ویلیامز را برای بازی در نقش جک تورنس در ذهن داشت اما بعدها نظرش را پس گرفت. از نظر او این دو بازیگر به اندازه کافی شبیه به روانی ها نبودند!
رنگ قرمز رنگی هست که تقریبا در تمامی سکانس های فیلم وجود دارد.
لیا بلدم و بیلی گیبسن بازیگرانی هستند که به جز این فیلم، هرگز در هیچ اثر دیگری بازی نکردند.
کوبریک عوام فیلم را مجبور به تماشای فیلمهای « بچه رزماری » و « جن گیر » کرد تا بیشتر در فضای داستان قرار بگیرند.
استفن کینگ گفته که هرگز نفهمیده چرا مردم از فیلم « درخشش » می ترسند!
علی رغم تحسینی منتقدان، این فیلم در تمشک طلایی آن سال کاندید بدترین بازیگر نقش اصلی زن برای شلی دووال شد و همچنین بدترین کارگردانی برای استنلی کوبریک.
جمله « جانی اینجاست! » به عنوان شصت و هشمین دیالوگ برتر تاریخ برتر سینما از طرف انجمن ملی فیلم آمریکا انتخاب شده است.
پیش از اینکه کوبریک تصمیم بگیرد از قطعات آهنگسازان مشهور برای موسیقی فیلم استفاده کند، قرار بود جان ویلیامز موسیقی فیلم را بسازد.
« درخشش » از طرف مجله « سرگرمی های هفتگی » به عنوان نهمین فیلم ترسناک برتر تاریخ سینما برگزیده شده است.
استفن کینگ گفته که نسخه سینمایی وندی تورنس در فیلم یکی از نفرت انگیزترین شخصیت هایی است که تابحال در یک فیلم حضور داشت. او گفته بود که وندی فقط جیغ می کشد و احمقانه رفتار می کند!
نازنین آفاق
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.
به کانال رسمی مووی مگ در تلگرام بپیوندید!
درخشش : The Shining
کارگردان : استنلی کوبریک
نویسنده : استنلی کوبریک ، استفن کینگ
بازیگران :
جک نیکلسون / جک تورنس
شلی دووال / وندی
زمان : 146 دقیقه
محصول : 1980
مهمترین افتخارات : –