داستان فیلم :
در دوران جنگ جهان دوم هری ( همفری بوگارت ) در جزیره مارتینیک قایقی تفریحی دارد که با استفاده از آن، مشتری های ثروتمند را به ماهی گیری می برد. اما زمانی که او با یک دختر به نام ماری ( لوران باکال ) آشنا می شود زندگی اش تغییر می کند و…
کارگردان :
هاوارد هاکس : هاوارد هاکس در سال ۱۸۹۶ در ایندیانای آمریکا به دنیا آمد. تا پیش از گرایش به سینما در جنگ جهانی اول خلبان بود و از ۱۹۱۹ بهعنوان دستیار صحنه در کمپانی «مریپیکفورد» کار سینما را آغاز کرد. بین سالهای ۱۹۲۰ و ۱۹۲۵ به تدوینگری فیلم، سپس فیلمنامهنویسی و سرانجام دستیار کارگردانی ارتقاء یافت. در این مرحله کمپانی مریپیکفورد را ترک کرد و بهعنوان کارگردان قراردادی به کمپانی «فاکس فیلم کژپوریشن» پیوست. در آنجا هفت فیلم صامت ساخت. پس از پیدایش صدا بود که هاکس اعتباری یافت و توانست قراردادهای درازمدتی با استودیوها ببندد. او تا سال ۱۹۷۰ حدود ۵۰ فیلم را کارگردانی کرد. هاوارد هاکس سال ۱۹۷۷ در کالیفرنیا درگذشت.
سینمای هاکس سینمای قصهگوست، سینمایی برای سینما. هاکس فیلم میسازد که قصهاش را به بهترین نحو و سینماییترین شکل ممکن با بهترین و قابل قبولترین بازیها بیان کند و به گفته خودش اگر مطمئن نباشد که از عهده گفتن و ساختن قصه فیلم به خوبی برخواهد آمد فیلم را نخواهد ساخت! شاخص این تفکر در سینما بی شک هیچکاک است که در حقیقت سازنده معبدی برای ستایش سینماست و کسانی چون هاکس و جان فورد را نیز در معبد خود گنجانده است. هاکس اول قصه را میخواند و تصور میکند و باز مینویسد. این اولین پله است که او در تمام جرئیات قصه بر روی کاغذ با وسواس پیاده میکند و با خیال آسوده آن را برای پله دوم که پیاده کردن قصه در صحنه است پیش میبرد. در پله دوم سینما جان میگیرد. بازیها با دقت و وسواس تمام تصحیح میشوند. دکوپاژی که فیلمنامه طلب میکند با ظرافت و تیزبینی انجام میشود و بعد نور، صدا، دوریبین، حرکت…
در سینمای هاکس استفاده از هر نمایی، مفهوم خاصی را در پی دارد. شاید تماشاچی، دانش دقیقی از مفاهیم مستفاد از هر نما، نداشته باشد ولی این شیوه گزینش نماها در ناخودآگاه تماشاچی اثر میکند. با این حال دو پله اول یعنی قصه فیلمنامه و بازیها هنوز هم نقش اصلی را در سینمای هاکس بازی میکنند. هاکس سالها با بهترین فیلمنامهنویسان زمان خودش کار کرد و پنجاه اثری که از خود برجای گذاشت حاصل همکاری با نویسندگانی چون بیلی وایلدر، چارلز براکت، بن هکت، ویلیام فاکنر، چارلز مکآرتور، جولز فرتمن، دادلی نیکولز، چارلز لدرر، بوردن چیس ناتالی جانسن، لی براکت و… بود.
منبع : ویکیپدیا
بازیگران :
همفری بوگارت : در زمان بازی در کازابلانکا در اوج شهرت قرار داشت. بوگارت سه بار کاندید دریافت اسکار بهترین بازیگری مرد برای فیلمهای شورش در ناوشکن کین ، ملکه آفریقایی و کازابلانکا شده بود که تنها برای ملکه آفریقایی توانست اسکار را تصاحب کند. بوگارت از جمله بازیگرانی که بود که همواره در نقشهای آدمهای خوشگذران و باهوش ظاهر می شد ( که شباهت زیادی به زندگی شخصی اش داشت ). حضور او در کازابلانکا شاید شبیه ترین نقش به زندگی شخصی بوگارت بوده باشد که اتفاقاً او را در همه جای دنیا با همین نقش به شهرت رساند! اما هرچه قدر که بوگارت در دنیای سینما خوشحال و دست نیافتنی بود ، زندگی شخصی متزلزلی داشت. او 3 ازدواج ناموفق داشت
که همگی آنها باعث شد تا او تمرکزش بر روی سینما را از دست بدهد. اما ازدواج آخرش با لوران باکال سبب شد تا او مسیر حرفه ای خود را باز یابد و بار دیگر تبدیل به بوگارت افسانه ایی شود. بوگارت سرانجام در سال 1957 بر اثر سرطان ریه دار فانی را وداع گفت. باکال تا لحظه ی مرگ در کنار بوگارت ماند.
لوران باکال : بوگارت و باکال یکی از زوج های محبوب هالیوود بودند و در طول ازدواجشان که 11 سال طول کشید، نقش های رمانتیک زیادی را بر پرده بردند.
آنها پیش از بازی در فیلم مشترکشان «داشتن یا نداشتن» به کارگردانی هاوارد هاوکس در سال 1944 با هم آشنا شده بودند. باکال در آن فیلم تنها 19 سال داشت و با این حال جفت خیلی مناسبی برای بوگارت 44 ساله محسوب می شد.
بسیاری از فیلمهای باکال امروز از آثار کلاسیک سینما محسوب می شوند که «داشتن و نداشتن» و «خواب بزرگ» (1946)، «گذرگاه تاریک» (1947) و «کی لارگو» (1948) از جمله آنها هستند. او در فیلم «قتل در قطار سریعالسیر شرق» به کارگردانی سیدنی لومت هم خوش درخشید.
باکال یک بار برای بازی در نقش مادر باربارا استرایسند در فیلم «آینه دو چهره دارد» در سال 1996 نامزد جایزه اسکار شد. او در سال 2010 یک اسکار افتخاری برای حضورش در فیلم های دوران طلایی سینمای آمریکا از آکادمی گرفت.
اما باکال بازیگر صحنه تئاتر هم بود و دو جایزه تونی برای بازی در نمایشهای موزیکال دریافت کرد. یکی در سال 1970 برای «هلهله» و دیگری در سال 1981 برای «زن سال» که توسط کاترین هپبورن ازدوستان صمیمی او روی سن رفته بود.
باکال برنده جایزه سیسیل بی. دومیل هم بود که در سال 1992 برای یک عمر دستاورد هنری دریافت کرد.
او دو کتاب خاطرات نیز نوشت که یکی با عنوان «روی پای خودم» در سال 1978 منتشر شد و جایزه کتاب ملی سال 1980 را از آن خود کرد و دیگری «حالا» در سال 1994 که به سالهای سالخوردگی او و زندگی تنهایش اختصاص داشت.
باکال سال 1924 به دنیا آمده بود و تنها فرزنده یک خانواده مهاجر یهودی به آمریکا بود. او وقتی 6 سال داشت شاهد رفتن پدرش از کانون خانواده بود و با مادرش بزرگ شده بود. وی از نوجوانی جذب آکادمی هنرهای زیبای آمریکا شد و به کارهای هنری روی آورد.
باکال به عنوان همسر چهارم همفری بوگارت تا آخر عمر او در سال ۱۹۵۷ با او زندگی کرد و بعدها گرچه قصد داشت با فرانک سیناترا ازدواج کند، اما از او دلشکسته شد و سرانجام با جیسون روباردز ازدواج کرد.
نکاتی که احتمالا درباره « داشتن یا نداشتن » نمی دانید :
سکانس مشهور فیلم یعنی جایی که دیالوگ « بلدی چطور سوت بزنی؟ » گفته می شود، در کتاب اصلی وجود نداشت بلکه توسط خود هاوارد هاکس به متن اضافه شد.
هاوارد هاکس با ارنست همینگوی بر سر خوب بودن فیلم شرط بسته بود!
در مراسم خاکسپاری همفری بوگارت، همسرش لوران باکال، بر تابوت او یک سوت قرار داد که براساس نقش آفرینی این دو در این فیلم بود.
« داشتن یا نداشتن » تا سال 2000 تنها فیلمی بود که براساس رمانی که نویسنده اش جایزه نوبل ادبیات گرفته و همچنین یکی از نویسندگان فیلم نیز برنده نوبل ادبیات بوده ساخته شده است!
اگرچه رمان و فیلمنامه توسط دو برنده جایزه نوبل ادبیات نوشته شده بود، اما اغلب دیالوگ های فیلم توسط بازیگران بصورت فی البداهه اجرا گردید!
همفری بوگارت و لوران باکال در جریان فیلمبرداری « داشتن یا نداشتن » عاشق یکدیگر شدند و ازدواج کردند. هاوارد در یک اظهار نظر جالب گفته بود که همفری بوگارت در اصل عاشق شخصیت باکال در فیلم شده نه خود او!
گفته می شد که هاوارد علاقه مند به ارتباط با بازیگران زن فیلمش بود و از اینکه باکال به جای اینکه عاشق او شود، عاشق بوگارت شده عصبانی شده بوده تا جایی که گفته بوده قرارداد بازیهای باکال را به یک استودیوی ضعیف واگذار خواهد کرد!
قرار بود دولارس موران که در فیلم حضور دارد در نقش اصلی فیلم به ایفای نقش بپردازد اما نقش سرانجام به لوران باکال رسید.
هاوارد هاکس به لوران باکال گفته بود که مایل هست یا همفری بوگارت همکاری کند یا کری گرانت و باکال نیز در پاسخ گرانت را انتخاب کرده بود. اما هاکس همفری بوگارت را به فیلم آورد و باعث ازدواج آن دو شد.
اندی ویلیامز گفته بود که لحظه آوازخوانی باکال در فیلم در واقع صدای او در سن 14 سالگی بوده که سازندگان استفاده کرده اند. با اینحال بعدها اریک لاکس طی تحقیقاتش اعلام کرد که خودِ باکال آوازخوانی را اجرا کرده بوده.
نسخه رادیویی این اثر در سال 1946 با حضور بوگارت و باکال اجرا شد.
نازنین آفاق
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.
به کانال رسمی مووی مگ در تلگرام بپیوندید!
داشتن یا نداشتن : To Have and Have Not
کارگردان : هاوارد هاکس
نویسنده : ارنست همینگوی، ویلیام فاکنر ، جولز فورتمن
بازیگران :
همفری بوگارت / هری مورگان
لوران باکال / ماری
دولارس موران / هلن
والتر برنان / ادی
زمان : 100 دقیقه
محصول : 1944
مهمترین افتخارات : –