« قاتل حرفه ای » براساس کتابی تحت عنوان The Feather Men به قلم رنولف فاینس ساخته شده است. کتاب مذکور داستان چند مامور سرویس اطلاعاتی بریتانیا را روایت می کرد که به دست افراد یک شیخ اهل دوبی به قتل می رسیدند و مسائل پس از آن. فاینس که نویسنده کتاب هست، ادعا کرده که خودش نیز در جریان این اتفاقات بوده و اتفاقاً نزدیک بوده تا او هم به قتل برسد اما با کمک یک گروه از مذهبیون منطقه که خود را The Feather Men می نامیدند، توانسته از مهلکه بگریزد!. ادعاهایی که رنولف فاینس درباره واقعی بودن داستانش مطرح می کرد، سبب شد تا کتاب او تبدیل به یکی از جنجالی ترین کتابهای سال 1991 شود و به فروش بسیار خوبی هم دست پیدا کند. اما پس از انتشار این کتاب موج اظهار نظرهای مختلف از افراد سیاسی و غیرسیاسی درباره آن به راه افتاد که اکثراً معتقد بودند اصلاً چنین داستانی رخ نداده است و همه این نوشته ها زائیده تخیلات رنولف فاینس بوده است. معروف ترین این اظهار نظرها مربوط به یکی از کارکنان وزارت دفاع بریتانیا می باشد که در روزنامه دیلی تلگراف به چاپ رسید. این منبع اعلام کرده بود : « بیشتر اتفاقاتی که فاینس در کتابش به آنها اشاره کرده هرگز رخ نداده اند!. این اظهار نظرها فقط به جهت فروش هرچه بیشتر کتاب به زبان آورده شده. » با اینحال فاینس تلاش بسیاری کرد تا صحبت هایش را اثبات کند و در این راه حتی به علامت زنی بر روی نقشه جغرافیا و مکان رخداد قصه برای منتقدانش هم روی آورد!. آخرین این اظهار نظرها در مورد این داستان هم به سال 2010 بر می گردد که دخترِ یکی از قربانیان این داستان که شرح چگونگی مرگش در کتاب وجود دارد ، اعلام کرد که پدرش در سال 1979 در یک جای دیگر دنیا از دنیا رفته است و مرگ او هیچ ارتباطی به داستان آقای فاینس ندارد. او در ادامه صحبت اش مدعی شد، هنگامی که خودِ رنولف فاینس، مادر وی را دیده به او گفته که این داستان تخیلی بوده و …!
« قاتل حرفه ای » نیز براساس این داستان جنجالی ساخته شده اما تغییراتی نظیر سال وقوع حادثه و اضافه و کم شدن چند شخصیت هم در دل فیلم گنجانده شده که نتیجه اش فالوده ایی است از انواع گلوله های بی هدف که بر سر تماشاگر سرازیر می شوند.
دنی بریس ( جیسون استاتم ) یکی از اعضای سابق نیروهای امنیتی بریتانیا می باشد که بعد از انجام ماموریت های مختلف و خطرناک، ترجیح داده تا به بازنشستگی نائل شود و باقی عمرش را در خانه اش سپری کند. اما بازنشستگی دنی 2 سال بیشتر دوام ندارد چراکه متوجه می شود دوست و مربی سابقش به نام شکارچی ( رابرت دنیرو ) توسط یک شیخ عربی به اسارت گرفته شده است. هدف این شیخ از گروگانگیری ، انتقام گرفتن از دستگاههای امنیتی بریتانیا عنوان می شود و در خواسته اش تاکید می کند که می بایستی قاتلین فرزندانش را مرده تحویل وی دهند؛ آن هم با صحنه سازی به منظور طبیعی جلوه دادن مرگ آنها!. به همین دلیل دنی به سرعت لباس کار سابق خود را بر تن می کند و مامور می گردد تا این شیخ عربی را دستگیر و مربی سابق خود را نیز از چنگال او برهاند. دنی در قبال اینکار قرار است مبلغ 6 میلیون دلار دستمزد دریافت کند اما برای وی نجات دوستش مهمتر از این مبلغ است. بنابراین او 2 نفر از بهترین افرادش را آماده می کند تا با کمک یکدیگر این شیخ خونخواه را از سر راه بردارند اما در میانه راه سر و کله فردی به نام اسپایک ( کلایو اوون ) پیدا می شود که او هم به نوعی از این جریان زخم خورده است و…
« قاتل حرفه ای » سعی دارد تا مسائل سیاسی روز را برای تماشاگر توضیح دهد اما ای کاش که اینکار را نمی کرد! فیلم با این جمله آغاز می شود که به زبان فارسی اینگونه می توان آن را معنی کرد « دنیای کنونی ما در حال حاضر شیر تو شیر هست و یکی باید بره اوضاع رو درست کنه! ». این نوع نگاه فیلمسازان به دنیای اطرافشان، تنها یک چیز را به خاطر تماشاگران می آورد و آن اکشن های دهه ی 80 میلادی است. در دهه ی 80 معمولاً غربی ها نقش ناجیان جهان را ایفا می کردند و در این راه هم همیشه سربلند بودند. اگرچه کماکان چنین رویه ایی در ساخته های هالیوود وجود دارد اما حداقل اینروزها دیگر کسی یک تنه به دل دشمن نمی زند و همه را به دیار باقی نمی فرستد!. اصلی ترین مشکل فیلم « قاتل حرفه ای » نیز همین رویه کهنه دهه ی هشتادی اش است که به شکل آزار دهنده ایی از اواسط فیلم به بعد، به چشم می خورد. اگر در سالهای دور این سیلوستر استالونه بود که در فیلمهای « رمبو » یک تنه به دل دشمن می زد، در اینجا جیسون استاتم را خواهید یافت که یک تنه به جنگ با مزدوران شیخ می رود. البته چندتایی نوآوری هم در فیلم مشاهده می شود، مانند مبارزات تن به تن به سبک مبارزات سری فیلمهای « بورن » که در این فیلم به خوبی از آن استفاده شده است. بهترین این سکانسها مربوط به درگیری بین اسپایک و دنی است که به لطف فیلمبرداری تماشایی سایمون داگان و بازی بسیار خوب کلایو اوون و جیسون استاتم، بسیار تماشایی از آب درآمده است. اما متاسفانه تعداد این سکانس های در « قاتل حرفه ای » بسیار کم است و گری مک کندری کارگردان این فیلم، ترجیح داده بیشتر بر روی اکشن سر راست کند. گری مک کندری در کارنامه هنری خود تنها یک فیلم کوتاه به نام « Everything in This Country Must » ساخته که کاندید دریافت اسکار بهترین فیلم کوتاه در سال 2004 شده بود. وی در کارگردانی « قاتل حرفه ای » ترجیح داده تا بی گدار به آب نزند و از فرمول های جواب پس داده استفاده کند. مک کندری در دقایق ابتدایی فیلم به استادی توانسته با به نمایش کشیدن نبرد مکزیک، تماشاگر را به قلب داستان ببرد و رابطه دنی با مربی اش را برای تماشاگر تشریح کند. اما زمانی که داستان او وارد مرحله دوم می شود، ناگهان فیلم تبدیل به مغلطه ایی از اکشن های تکراری می شود که تنها ویژگی آن، سرازیر شدن گلوله بر سر و صورت بازیگران است! این کارگردانی نامنظم و شلخته را تنها می توان به بی تجربه بودن مک کندری مرتبط دانست. به نظر می رسد مک کندی در یک سوم ابتدایی ایده آل خودش را کارگردانی کرده است اما در ادامه به دلیل ترس از شکست در گیشه( البته تهدید تهیه کنندگان محتمل تر است! )، فیلم را تبدیل به اکشنی کرده که حداقل می دانیم در گیشه خوب می فروشد.
« قاتل حرفه ایی » برعکس فیلمنامه شلخته اش، بازیهای بسیار خوبی دارد. جیسون استاتم در نقش دنی، همان تیپی است که همه طرفدارانش از او انتظار دارند. اصولاً استاتم انتخاب بسیار مناسبی برای اکشن های شلوغ است و تماشاگران هم نشان داده اند که او را در اینگونه نقشها پذیرفته اند. بازی او در این فیلم مطمئنا طرفدارانش را به یاد فیلمهای درخشان سابقش نظیر « ترانسپورتر » و « Crank » خواهد انداخت. رابرت دنیروی بزرگ هم اگرچه مدت زمان کمتری در فیلم حضور دارد اما بهرحال قدرت تاثیرگذاری اش بر مخاطب انکار ناپذیر است. یکی از نکات جالب درباره دنیرو این است که او در سن نزدیک به 70 سالگی هم در صحنه های اکشن این فیلم شرکت کرده و اتفاقاً خیلی هم سرحال است! ظاهراً دنیرو قصد ندارد تا سینمای اکشن را ترک کند. اما بهترین بازیگر فیلم کلایو اوون است. اوون در این فیلم در هر دو وجه درام و اکشن به خوبی توانسته هرنمایی کند و همانطور که گفتم ، صحنه مربوط به مبارزه تن به تن او و جیسون استاتم یکی از بهترین سکانس های فیلم است.
در نهایت باید بگویم که « قاتل حرفه ای » اکشن نامنسجمی است. فیلم شروع بسیار خوبی دارد اما در ادامه ظرفیت کنترل این شروع خوب را نداشته به همین دلیل شبیه به یک بازی کامپیوتری می شود. اشارات سیاسی فیلم را هم که اصلاً جدی نگیرید چون هیچ تفکری پخته ایی پشت اش وجود ندارد! مطمئنم اگر مک کندری را برای کارگردانی این اکشن پرخرج انتخاب نمی کردند و بجای او افراد کارکشته ایی نظیر مایکل بی و تونی اسکات را به پروژه اضافه می کردند، می توانستیم این فیلم را یکی از بهترین اکشن های سال بدانیم.
منتقد : میثم کریمی
به جمع طرفداران مووی مگ در فیس بوک بپیوندید
کارگردان : Gary McKendry
نویسنده : Matt Sherring ، Ranulph Fiennes
بازیگران :
Jason Statham… Danny
Clive Owen …Spike
Robert De Niro…Hunter
Dominic Purcell…Davies
و……………
ژانر : اکشن
درجه سنی : R( مناسب برای افراد بالای 17 سال)
زمان : 105دقیقه