صفحه اصلی > نقد و بررسی سریال : نقد و بررسی سریال « رقص روی شیشه »

نقد و بررسی سریال « رقص روی شیشه »

رقص روی شیشه

« رقص روی شیشه » جدیدترین سریال ایرانی است که وارد شبکه نمایش خانگی شده است. سریالی که مهدی گلستانه آن را کارگردانی کرده و سرمایه گذار آن نیز بوده است. آخرین فیلم گلستانه در مقام کارگردان « نقطه کور » با بازی محمدرضا فروتن و هانیه توسلی بود که موفقیت چندانی در سینما کسب نکرد.

« رقص روی شیشه » مانند دیگر سریالهای پخش شده در شبکه نمایش خانگی مضمونی عاشقانه – اجتماعی دارد و داستان زوجی به نام رعنا ( مهتاب کرامتی ) و یغما ( بهرام رادان ) را روایت می کند که زندگی عاشقانه شان دستخوش روزهای تیره و تاری می شود. رعنا بازیگری بوده که سالها پیش به اصرار همسرش این حرفه را کنار گذاشته و حالا مجدداً قصد ورود به این حرفه را دارد که با مخالفت سفت و سخت یغما مواجه می شود. قصه این سریال با این مقدمه آغاز می شود و در ادامه شخصیت ها و خرده پیرنگ های بیشتری به سریال اضافه می شوند.

رقص روی شیشه

« رقص روی شیشه » مهدی گلستانه همان مشکلات آشنایی را دارد که دیگر سریالهای شبکه اجتماعی از آن رنج می برند. این سریال مانند « عاشقانه » و « نهنگ آبی » در همان قسمت های اول از موقعیت ها و شخصیت هایی رونمایی می کند که سطحی و پرداخت نشده هستند به شکلی که به نظر می رسد هیچ زمانی برای دکوپاژ اثر به کار گرفته نشده است. تاکید بی خود و بی جهت گلستانه بر استفاده از المان های سبک زندگی لاکچری باعث ضعف اثر گردیده است چراکه در دل این سبک از زندگی ما با شخصیت هایی مواجه هستیم که تراز صحیحی با موقعیتی که در آن قرار گرفته اند ندارند.

شخصیت های مکمل فراوانی در « رقص روی شیشه » حضور دارند. لیلی به عنوان دوست صمیمی رعنا و یغما، ماکان که نماینده نسل عشق فضای مجازی به شمار می رود، ادریس که عاشق قدیمی است و از راه می رسد و بسیاری دیگر که حضورشان خیلی زود در سریال علنی می شود. این شخصیت ها توانایی تنوع بخشیدن به سریال و گسترش قصه را دارند اما ارتباط آنها با یکدیگر و موقعیت هایی که سریال برای پیشبرد داستان مهیا می کند از ضعف مفرط رنج می برد که باعث می شود سریال جذابیت خود را از دست دهد، آنها بیشتر از اینکه شخصیت باشند یک تیپ محض به شمار می روند. دیالوگ و گفتگوهایی که در سریال شاهد آن هستیم قرابت معنایی با جامعه ای که در آن زندگی می کنیم ندارند و حاصل عدم درک صحیح نویسندگان از محیط پیرامون شان می باشد.

رقص روی شیشه

انتخاب بازیگران نیز یکی از ضعف های مشهود سریال محسوب می شود. انتخاب مهتاب کرامتی و بهرام رادان به عنوان یک زوج در فیلم یک اشتباه بزرگ بوده چراکه هیچ چیز در مورد این دو بازیگر وجود ندارد که بتواند آنها را به یکدیگر مرتبط نماید. مهرداد صدیقیان هم که یک نسخی کپی شده از هومن سیدی در سریال « عاشقانه » است، یکی دیگر از انتخاب های اشتباه سازندگان سریال است. انتخاب میترا حجار در نقش لیلی که زنی سلطه گر هست نیز وجه تشابهی با شخصِ میترا حجار ندارد و بطور ساده تر باید گفت که روحیه حجار به چنین نقشی نزدیک نیست به همین جهت فاقد توانایی های لازم برای زنده نگه داشتن شخصیت لیلی است.

« رقص روی شیشه » مانند دیگر سریالهای شبکه نمایش خانگی جذابیت را در به تصویر کشیدن سبک زندگی لاکچری یافته است. تصمیمی که به خودی خود ایرادی محسوب نمی شود اما زمانی که سریال فاقد قوه ابتکار برای خلق موقعیت و اتصال آنها به یکدیگر باشد، سبب می شود تا ارزش سریال کاسته شده و مخاطب آن را پس بزند.

 

منتقد : مهدی ارزنده

این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.

به خانواده بزرگ جامعه مجازی مووی مگ بپیوندید

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها