داستان فیلم :
جوانی فقیر برای کار به شهری دیگر می رود تا نزد عمویش کار کند. وی در این شهر با دختر کارگری به نام آلیس آشنا می شود و با او رابطه ای برقرار می کند اما به فاصله کوتاهی، عاشق دختر دیگری به نام آنجلا می شود و…
کارگردان :
جورج استیونز (George Stevens) : کارگردان، تهیه کننده، مدیر فیلمبرداری و فیلمنامه نویس آمریکایی بود که بین سالهای ۱۹۱۵ تا ۱۹۷۰ میلادی فعالیت میکرد. از میان آثار او می توان به فیلم چرخش زمان(1936)، مکانی در آفتاب(1951) اشاره کرد که برنده 6 جایزه اسکار از جمله اسکار بهترین کارگردان، فیلم شین (1953) که نامزد جایزه اسکار بود، غول (۱۹۵۶) که برنده جایزه اسکار بهترین کارگردان شد و خاطرات آنه فرانک (۱۹۵۹) که نامزد جایزه اسکار بهترین کارگردان شد، اشاره کرد.
استیونز در تاریخ ۱۸ دسامبر سال ۱۹۰۴ در اوکلند، کالیفرنیا به دنیا آمد. پدر و مادرش هر دو بازیگر بودند. عمویش، اشتون استیونز نیز یک منتقد تئاتر و بود. یکی از بردارانش نیز به نام اشتون نویسنده می باشد. او کار بر روی استیج را از والدینش یاد گرفت و با تورهای آنان همراه بود و همان جا نیز کار می کرد. فعالیت وی در دنیای سینما به عنوان فیلم بردار بود و در بسیاری از فیلم های لورل و هاردی نظیر فیلم جغدهای شب(1930) در نقش فیلم بردار حاضر بود. اولین فیلمی که وی در آن کوئن و کلی به دردسر می افتند(1933) بود که آخرین فیلم این مجموعه کمدی نیر می باشد. اما تجربه کارگردانی فیلم سینمایی او در فیلم هسته های کنتاکی(1934) بود که یک فیلم در ژانر کمدی بزنبکوب با بازی برت ویلر و رابرت ولسی بود. اما آوازه وی با فیلم آلیس آدامز (1935) که یک فیلم در سبک درام و رمانتیک با بازی کاترین هپبورن، فرد استون و اولین ونبل بود، به گوش اهالی سینما رسید. این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین هنرپیشه زن گردید. استیونز در اواخر دهه 30 سعی کرد چندین فیلم با هنرپیشگان مطرح آن زمان از جمله جینجر راجرز و فرد آستیر کارگردانی نماید. در سال 1940 او فیلمی با بازی کارول لمبارد به نام شب زنده داری(1940) را کارگردانی کرد که بر اساس رمانی به همین نام از ای جی کرونین نوشته شده بود. از نکات جالب این فیلم اینست که نسخه اروپایی آن به خاطر جنگ جهانی دوم پایانی متفاوت از نسخه آمریکایی آن دارد.
در حین جنگ جهانی دوم، استیونز به سپاه سیگنال ارتش آمریکا پیوست و ریاست یک واحد فیلم سازی را در حین سال های 1943 تا 1946 تحت فرماندهی دوایت آیزنهاور بر عهده داشت. این واحد فیلمی مستند درباره پیاده شدن در نرماندی را که شامل خط مقدم اروپاییان متحد را ساختند. با تجربیاتی که از کار در جنگ جهانی دوم به دست آورد، فیلم های بعدیش به مراتب بهتر و تا حدودی دراماتیک تر شدند. به یاد میآورم مادر(1948) با بازی آیرین دان، باربارا بل گدس و اسکار هومولکا آخرین فیلم وی با سکانس های کمدی و خنده دار بود. از دیگر آثار مهم وی می توان به مکانی در آفتاب(1951) اشاره کرد. این فیلم بر پایهٔ رمان تراژدی آمریکایی اثر تئودور درایزر ساخته شد. جورج استیونس برای این فیلم جایزه بهترین کارگردانی اسکار را دریافت کرد. همچنین مونتگومری کلیفت و شلی وینترز برای بازی در این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد و زن شدند. شین(1953) فیلمی وسترن و آمریکایی به کارگردنی استیونز است که با بازی آلن لاد، وان هفلین، جین آرتور، جک پالانس، بن جانسن، براندون دی وایلد توانست جوایز بسیاری به دست آورد. از جمله این جوایز می توان به جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری اشاره کرد. ضمن اینکه در چندین رشته از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد مکمل نامزد دریافت جایزه اسکار گردید.
خاطرات آنه فرانک (۱۹۵۹) فیلمی درام از این کارگردان است که در آن ملی پرکینس، جوزف شیلدکات، شلی وینترز و ریچارد بیمر بازی می کنند. این فیلم برنده ۳ جایزه اسکار شده است: جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای شلی وینترز، جایزه بهترین کارگردانی هنری فیلم سیاه و سفید و جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری. ضمن اینکه جورج استیونس نیز نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین کارگردانی گردید. وی فعالیت کارگردانی خود را در سال 1970 و با فیلم تنها بازی در شهر(1970) به پایان رساند. از بازیگران آن میتوان به الیزابت تیلور و وارن بیتی اشاره کرد. در همین سال استیونز سرپرست هیئت داوران 20امین فستیوال بین المللی فیلم برلین بود. در سال 1973 نیز او یکی از اعضای داوران 8امین فستیوال فیلم بین المللی مسکو بود.
استیونز در تاریخ 8 مارس سال 1975 بر اثر حمله قلبی در خانه اش در لنکستر، کالیفرنیا در شمال لس آنجلس درگذشت. فیلم هایی که وی کارگردانی کرده است تا کنون توانسته اند جمعاً 69 نامزدی اسکار کسب کردند و 15 جایزه از مجموع آنها را توانسته اند برنده شوند.
منبع: 30نما
بازیگران :
مونتگومری کلیفت (Montgomery Clift): مونتگومری کلیفت در ۱۷ اکتبر ۱۹۲۰ در اوماها نبراسکا به دنیا آمد. پدرش ویلیام بروکس فیلد، نایب رئیس شرکت اعتماد ملی اوماها بود و مادرش اتل فوگ اندرسون نام داشت، آنها در ۱۹۱۴ ازدواج کردند. مونتگومری یک خواهر دوقلو به نام روبرتا و یک برادر به اسم ویلیام بروکس کلیفت پسر (۱۹۱۹–۱۹۸۶) داشت.
او کارش را در ۱۵ سالگی بر صحنههای برادوی آغاز کرد و تا قبل از رفتن به هالیوود به مدت ۱۰ سال حضوری موفق بر صحنههای اجرا داشت. او اولین نقش سینماییش را در مقابل جان وین در فیلم رودخانه سرخ ایفا کرد فیلمی که در سال ۱۹۴۶ فیلمبرداری و در سال ۱۹۴۸ بر سر در سینماها قرار گرفت. دومین فیلم کلیفت جستجو نام داشت، مونتگومری با فیلمنامه فیلم راحت نبود و بیشتر قسمتهای فیلم نامه را خودش بازنویسی کرد، فیلمنامه نامزد دریافت جایزه اسکار شد ولی فقط نام فیلم نامه نویسان اصلی ذکر شد. ایفای نقش کلیفت در این فیلم برای او نامزدی جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را به همراه داشت. بازی ناتورالیستی او در فیلم موجب شد از کارگردان فیلم فرد زینه من بپرسند که از کجا توانسته سربازی پیدا کند که به این خوبی نقش بازی کند.
کلیفت در مدت کوتاه زندگی هنریاش ۴ بار نامزد دریافت جایزهٔ اسکار شد: ۳ بار به عنوان بهترین هنرپیشهٔ نقش اول مرد و ۱ بار به عنوان بهترین هنرپیشهٔ نقش مکمل. مونتگومری کلیفت یکی از ۶ بازیگری است که در طول تاریخ جوایز اسکار برای اولین حضورشان در یک فیلم سینمایی نامزد دریافت جایزهٔ بهترین بازیگر نقش اول شدهاند. در آگهی ترحیم کلیفت که در نیویورک تایمز چاپ شد از او با عنوان «مرد جوان ترشرو و حساس» یاد شده بود.
داستان زندگی مونتگمری کلیفت از غمبارترین حکایتهای هالیوود است. بازیگری جذاب و زیبارو که یک تصادف هولناک در حین فیلمبرداری رینتری کانتی (۱۹۵۷) و پس از آن اعتیاد وحشتناکش به قرصهای مسکن چهرهاش را از شکل انداخت. الیزابت تیلور؛ اولین کسی که خود را به سر صحنه تصادف کلیفت رساند، بعدها گفت که اگر ثانیهای دیرتر به محل میرسید، دندانهای کندهشدهای که در گلوی کلیفت گیر کرده بودند، ترتیب او را زودتر از سال ۱۹۶۶؛ که جسد بیجان او را در خانهاش یافتند، داده بودند. تیلور همچنین گفت که اجازه نداده، عکاسهایی که خود را به سرعت به صحنه رسانده بودند از کلیفت عکس بگیرند. زیرا که “کسی باورش نمیشد این همان مونتگمری زیباست!” کلیفت از مرگ نجات پیدا کرد اما سالهای بعد عملاً از هالیوود کنار گذاشته شد. او زشت، بیمار و معتاد بود، و احساس تنهایی میکرد. حتی ناجورهای هیوستون نیز نتوانست اعتبار از دست رفته را بدو بازگرداند، زیرا که دیگر کلیفت یک زمینخوردهی به تمام معنا بود. یک مهرهی سوخته. بعد از مرگاو، اولین مربی بازیگری کلیفت مرگاش را کشدارترین خودکشی تاریخ خواند. او ذره ذره آب شد.
الیزابت تیلور (Elizabeth Taylor) : تیلور در ۲۷ فوریه ۱۹۳۲ در لندن از والدینی آمریکایی متولد شد ، او از کودکی با دنیای بازیگری آشنا بود چرا که مادرش بازیگر تئاتر بود.
اولین حضور سینمایی تیلور زمانی اتفاق افتاد که او ۹ ساله بود هر چند زمانی گفته می شد که تیلور در ۶ سالگی یکی از گزینه های بازی در نقش بنی بلو باتلر در فیلم بر باد رفته بوده است.او با بازی در نقش اصلی فیلم National Velvet (کلارنس براون ، ۱۹۴۴) در کنار میکی رونی به شهرت دست یافت و پس از آن در طیف متنوعی از فیلم های خوب بازی کرد.
اوج کارنامه هنری تیلور در دهه های ۵۰ و ۶۰ رقم خورد ، اوجی که با بازی در آثاری چون زنان کوچک (مروین لروی ، ۱۹۴۹) و پدر عروس (وینسنت مینه لی ، ۱۹۵۰) آغاز شد و با تعداد زیادی از شاهکارهای آن دوران ادامه یافت.فیلم هایی از قبیل مکانی در آفتاب (جرج استیونس ، ۱۹۵۱) ، غول (استیونس ، ۱۹۵۶) ، گربه روی شیروانی داغ (ریچارد بروکس ، ۱۹۵۸) ، ناگهان ، تابستان گذشته (جوزف ال.منکیه ویتس ، ۱۹۵۹) ، باترفیلد ۸ (دانیل مان ، ۱۹۶۰) ، کلئوپاترا (جوزف ال.منکیه ویتس ، ۱۹۶۳) ، چه کسی از ویرجینیا ولف می ترسد ؟! (مایک نیکولز ، ۱۹۶۶) و انعکاس در چشمان طلایی (جان هیوستن ، ۱۹۶۷)
تیلور همچنین در فیلم های مطرحی از جوزف لوزی ، مایکل کورتیز ، جک کانوی ، استنلی دانن ، ویلیام دیترله ، فرانکو زفیرلی و جرج کیوکر را داشت ، از دهه هشتاد تیلور بیشتر به بازی در مجموعه های تلویزیونی روی آورد ، تیلور بین سال های ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۷ ، پنج بار نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی زن شد و دو بار این جایزه را به خاطر فیلم های باترفیلد ۸ و چه کسی از ویرجینیا ولف می ترسد ؟! دریافت کرد ، او همچنین در سال ۱۹۹۳ جایزه بشر دوستانه جین هرشولت را از آکادمی اسکار دریافت کرد.گنجینه جوایز الیزابت تیلور همچنین جوایزی از جمله یک جایزه بفتا ، خرس نقره ای بهترین بازیگر از جشنواره برلین ، جایزه گلدن گلوب و جایزه انجمن ملی نقد آمریکا را شامل می شود ، تیلور همچنین در سال ۱۹۹۵ یک بار نامزد تمشک طلایی بدترین بازیگر زن مکمل سال شده است.برخلاف زندگی هنری درخشانش ، تیلور زندگی شخصی پرتلاطمی داشت و چندین ازدواج ناموفق را از سر گذراند ، مشهورترین همسر تیلور ، «ریچارد برتن» بازیگر مشهور بود که دو دوره با تیلور زندگی کرد ، این دو در دوران زندگی مشترکشان چندین بار در فیلم های مختلف با یکدیگر همبازی شدند.
تیلور در ۲۳ مارس ۲۰۱۱ ( ۳فروردین ۱۳۹۰) و در سن ۷۹ سالگی به دلیل ایست قلبی در بیمارستان سیدار سینای شهر لسآنجلس درگذشت.
شلی وینترز (Shelley Winters): شلی وینترز هم مثل بسیاری از بازیگران هم دوره خود در مدرسه معتبر بازیگری «اکتورز استودیو» درس بازیگری خواند.
مارلون براندو از هم کلاسیهای او بود. او هنرپیشگی را از کلوپ شبانهای در لندن آغاز کرد و سپس به سرعت به سالنهای تئاتر نیویورک راه یافت و بعد به یکی از ستارههایهالیوود تبدیل گشت. او در سال ۱۹۷۲ برای حضور در فیلم «ماجراجوییهای Posadon» کاندیدای دریافت جایزه اسکار شد. شروع فعالیت سینمایی با فیلم چه زنی! (کامینگز) به عنوان بازیگر در سال 1943 وینترز، بازیگر کلاسیک سینما در طول ۵۰ سال فعالیت سینمایی در تعداد زیادی فیلم، نمایشهای صحنه و تلویزیونی ایفای نقش کرد. فیلمهای مطرح وی عبارتند از: «جانی در خورشید»، «شبهای یک شکارچی»، «لولیتا» و «الفی». او که در دهه ۷۰ سالگی خود به اندازه جوانیاش فعال بود در مجموعه تلویزیونی «روزین» نقش مادربزرگ «روزین» را برعهده داشت. وی در سالهای آخر عمر، وینترز در نقشهای دوم و مکمل بازی کرد. شلی وینترز آخرین بار سال ۱۹۷۲ برای درام ماجراجویانه و فاجعه ای «جهنم زیر و رو» نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
شلی وینترز از ماه اکتبر ۲۰۰۵ در بیمارستان بستری بود. وی به خاطر مشکل قلبی خود تحت نظر مستقیم پزشکان بود. طی این مدت چند بار به او مرخصی کوتاه مدت داده شد تا به منزل بازگردد. او در روز دوشنبه ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۰۶ در سن ۸۵ سالگی به به دلیل حمله قلبی در بیمارستانی در منطقه بورلی هیلز درگذشت.
منبع: ویکیپدیا
نکاتی که احتمالا مکانی در آفتاب (A Place in the Sun) نمی دانید :
پس از شکست « An American Tragedy » در گیشه در سال 1931، تهیه کنندگان به دنبال عناوین جذاب برای اقتباس مجدد و جذب تماشاگر می گشتند. در این خصوص، جایزه ای صد دلاری تعیین شد تا به فردی که بهترین عنوان را پیشنهاد دهد پرداخت شود. برنده این رقابت دستیار جورج استیونز به نام ایوان موفات بود که پیشنهاد استفاده از نام « مکانی در آفتاب » را ارائه کرد و پیشنهادش پذیرفته شد؛ هرچند که جایزه هرگز به او پرداخت نشد!
سکانس ساحل که در آن الیزابت تیلور و مونتگومری کلیفت در آن بازی می کردند در پائیز ( ماه اکتبر ) فیلمبرداری شد. گفته می شود در پشت صحنه عوامل مشغول برف زدایی بودند!
از سکانس غش کردن کردن الیزابت تیلور در این فیلم به عنوان بهترین اجرای صحنه غش کردن توسط یک بازیگر در تاریخ سینما یاد می شود!
اگرچه « مکانی در آفتاب » در سال 1951 اکران شد اما زمان ساخت آن سال 1949 بود. دلیل این تاخیر در اکران، تصمیم کمپانی پارامونت بود که در سال 1950 فیلم موفق « بلوار سانست » را اکران کرده بود و امید داشت تا این فیلم جوایز اسکار فراوانی را کسب کند. پارامونت در آن مقطع علاقه ای نداشت تا دو فیلم از این کمپانی رقیب یکدیگر در مراسم اسکار باشند به همین دلیل اکران « مکانی در آفتاب » را به سال 1951 موکول کرد.
لباس سفید الیزابت تیلور در این فیلم نزد زنان در سال 1951 بسیار محبوب شد و نسخه های بسیاری از آن تولید شده بود.
آن ریور که نقش مادر مونتگومری کلیفت را در « مکانی در آفتاب » ایفا می کرد، یکی از قربانیان پروژه « لیست سیاه مک کارتی » بود. او تا سال 1970 نتوانست در فیلمی حضور پیدا کند.
« مکانی در آفتاب » فیلم محبوب مایک نیکولز بود. این کارگردان اعلام کرده بود که بیش از پنجاه بار این فیلم را دیده و تاثیر زیادی بر روی او در هنگام ساخت فیلم « The Graduate » داشته است.
چارلی چاپلین « مکانی در آفتاب » را اینچنین توصیف کرده بود:« بزرگترین فیلم ساخته شده درباره آمریکا»
جورج استیونز علاقه مند بود تا موسیقی های ساخته شده برای فیلم در میان برداشت های مختلف نواخته شود تا حس بازیگران در صحنه حفظ شود.
گفته می شود عوامل پشت صحنه « مکانی در آفتاب » بی سر و صدا بودند و به همین دلیل بازیگران به راحتی در طول فیلم تمرکز خود را حفظ می کردند.
آن ریور که نقش مادر مونتگومری کلیفت را ایفا می کند، تنها 11 سال از او بزرگتر است!
این فیلم آخرین فعالیت هانس دریر به عنوان کارگردان هنری محسوب می شود. دریر فعالیتش را از سال 1918 آغاز کرد و در بیش از 540 فیلم به عنوان کارگردان هنری مشغول به کار شد و 3 اسکار نیز دریافت کرد.
جورج استیونز علاقه مند بود تا گلوریا گراهام نقش آلیس را در فیلم ایفا نماید اما گراهام تحت قرارداد R.K.O به ریاست هاوارد هیوز بود و او اجازه حضور گراهام در این فیلم را نداد.
« مکانی در آفتاب » اقتباسی از رمان « یک تراژدی آمریکایی » است که در سال 1925 منتشر شد.
بودجه ساخت فیلم 1.8 میلیون دلار برآورد شده بود اما در نهایت هزینه ساخت فیلم به 2.3 میلیون افزایش یافت.
آنی ریور که در این فیلم نقش مادر مونتگومری کلیفت را ایفا می کند، در سال 1944 نقش مادر الیزابت تیلور در فیلم « National Velvet » را ایفا کرده بود!
نام شخصیت های فیلم متفاوت از رمان است تا نشانی از اقتباس قدیمی شکست خورده را نداشته باشد.
دیالوگ ماندگار:
جورج: عاشقتم، من از اولین لحظه ای که دیدم عاشقت شدم. فکر کنم حتی قبل از اینکه ببینمت عاشقت شده بودم!
نازنین آفاق
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.
به خانواده بزرگ جامعه مجازی مووی مگ بپیوندید
مکانی در آفتاب (A Place in the Sun)
کارگردان : جورج استیونز
نویسنده : تئودور دریزر، پاتریک کیرنی
بازیگران :
مونتگومری کلیفت
الیزابت تیلور
زمان : 122 دقیقه
محصول : 1959
مهمترین افتخارات : برنده اسکار در رشته های بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین فیلمبرداری، بهترین تدوین، بهترین طراحی صحنه سیاه و سفید و بهترین موسیقی. نامزد اسکار در رشته های بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اصلی مرد برای مونتگومری کلیفت و بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای شلی وینترز.