ایده ساخت فیلم «Moonfall» بر اساس رمانی به نام «چه کسی ماه را ساخت؟» ساخته شده است. این رمان همانطور که از نامش بر میآید، به چگونگی ساخت ماه میپردازد و منبع الهام برای ساخت فیلم تخیلی «سقوط ماه» به کارگردانی رولاند امریش بوده است. فیلمی که میتوان از آن بهعنوان یکی از پرهزینهترین فیلمهای مستقل تاریخ سینما (با بودجهای حدود 145 میلیون دلار) نام برد که البته در زمان انتشار با استقبال مورد انتظار سازندگانش مواجه نشد. داستان فیلم ازاینقرار است:
پس از این که دکتر هارپر (پاتریک ویلسون) با تراژدی مرگ همکارش در فضا مواجه شده و از کار برکنار میشود، زندگی برای او سخت میشود. اما ده سال بعد، ناسا متوجه میشود که اتفاقاتی در ماه رخداده و مدار آن در حال تغییر است. تغییری که میتواند حیات را بر روی سیاره زمین برای همیشه از بین ببرد. ازاینرو، همکار سابق هارپر (هالی بری) به سراغ او میرود تا بتوانند جلوی این وضعیت را بگیرند اما …
«Moonfall» ترکیبی از تمام تمهای آشنای آثار رولاند امریش است. فیلمی که هر بخش آن، از یک فیلم دیگر الهام گرفته شده اما میتوان گفت عمده تأثیرپذیریاش از دیگر فیلم امریش یعنی «روز استقلال» بوده است. سوژه فیلم مذکور بیشباهت به اثر کنونی نیست و روند فیلمنامه هم مسیر «روز استقلال» را دنبال میکند، با این تفاوت که آن فیلم در سال 1996 فارغ از جلوههای ویژه جذاب، اثری با رگههای ناسیونالیستی بهشدت بالابود و در فیلم جدید این ناسیونالیستی حداقل کمی ملایمتر شده و خبری از جشن روز استقلال آمریکا در لحظه نابودی بیگانگان نیست!
فیلمنامه «سقوط ماه» بلاتکلیف است. مانند اغلب ساختههای قبلی امریش، در این جا شخصیتپردازی و گسترش آن جایگاه مشخصی ندارد و هدف صرفاً رقم زدن یک ویرانی بزرگ است. به همین دلیل است که صحبت آدمهای فیلم نهتنها کوچکترین اهمیتی ندارد بلکه در دقایقی از فیلم میتواند باعث خنده مخاطب شود. شاید بتوان ازاینحیث به لحظهای اشاره کرد که زمین در حال نابودی است و بشریت بهزودی منقرض خواهد شد اما دو همکار در فضاپیما مشغول شوخی و جوک گفتن برای یکدیگر هستند! ازایندست احساسات متناقض در فیلم «Moonfall» فراوان است که در نهایت منجر به خلق کمدی شده است.
اثر جدید امریش در پرداخت به جزئیات علمی هم اثری ضعیف است. این که تغییر مدار ماه میتواند فاجعهای بر روی سیاره زمین ایجاد کند کاملاً درست است اما (ادامه این پاراگراف میتواند بخشهایی از داستان را لو دهد) در ادامه و زمانی که ماه و زمین نزدیکتر میشوند، به طور کل فیلم خود را از توضیحات علمی مبرا میکند و اجازه میدهد تا مجموعهای از موقعیتهای عجیبوغریب مطرح شوند تا از دل آنها کمی اکشن و جلوههای ویژه بیرون بزند. در نهایت هم فیلم تماشاگر را گوشهای مینشاند تا به او درس اخلاق دهد و بگوید که اجداد انسانها قبلاً منابع را حیفومیل کردهاند و حالا این بلا سر آنها آمده است! پس از درس اخلاق فیلمساز نیز کرم فضایی که ظاهراً تمدنهای بین کهکشانی را نابود کرده و تکنولوژیاش هزاران برابر قویتر از داشتههای انسانهاست، با خاموشکردن برق گیج و منگ شده و کارش یکسره میشود! منطقی شبیه به دیگر آثار امریش که معمولاً راهحل نابودی بزرگترین تکنولوژی و تهدید فضایی را کبریت روشنکردن زیر آن یا دست انداختن هوش مصنوعیها میداند!
بااینحال، میتوان گفت که «Moonfall» حداقل در بخش جلوههای ویژه اثری تماشایی و سرگرمکننده است. امریش علیرغم ضعفهای بیشماری که در طرح قصه و شخصیتپردازی دارد، همواره در بخش جلوههای ویژه و رقم زدن ویرانیهای بزرگ بر روی پرده سینما، یکی از بهترینهای چند دهه اخیر هالیوود بوده و این بار هم در این بخش موفق عمل کرده است. تماشای نابودی دنیا و نزدیک شدن ماه به زمین تجربهای جذاب بوده که میتوانیم در حین تماشای فیلم آن را تجربه کنیم.
در بخش بازیگری فیلم ابداً بازیهای درخشانی نداشته است. پاتریک ویلسون که از حیث شخصیتپردازی میتوان او را بدترین بازیگر فیلم نامید، نتوانسته درخششی در مقابل دوربین داشته باشد. هالی بری نیز وضعیت بهتری از او ندارد و جان بردلی هم که قرار بوده فضای قصه را کمیک و تلطیف کند هم تأثیر چندانی بر قصه نگذاشته است. در این میان، بازیگری به نام Eme Ikwuakor در فیلم حضور دارد که به طور عجیبی بازی ضعیف از خود نشان داده است. وی که نقش همسر سابق هالی بری را در فیلم ایفا میکند، نه از پس بیان احساسات برآمده و نه میتواند بهراحتی دیالوگ بگوید و نه حتی میمیک صورتش هم راستا با موقعیتی که در آن قرار گرفته است!
برای لذت بردن از «Moonfall» باید به آثار قبلی رولاند امریش علاقهمند باشید. فیلمسازی که در آثارش اغلب نگاههای ناسیونالیستی به مقدار زیاد یافت میشود و منطق داستانی هم آخرین عنصری است که به آن توجه میشود! اما رویهمرفته، اگر قرار است به یک فیلم سینمایی چندان سخت نگیرید و البته، سؤالهای علمی هم در هنگام تماشای فیلم نپرسید، شاید «سقوط ماه» بتواند اثر چندان بدی هم نباشد. شرایط لازم برای لذت بردن از فیلم این است که کاری به کار هوش مصنوعی، نیاکان ما، دوربینهای فضایی و در مجموع، مسائل علمی نداشته باشید و در کل، برای دو ساعت منطق ذهنتان را خاموش کنید!
منتقد: میثم کریمی
این مطلب بهصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی میگردد.
به صفحه اینستاگرام مووی مگ بپیوندید
حقیقت اینه که ماه واقعا تو خالیه و این فیلم بر اساس واقعیت سالخته شده = ماه مققر فرازمینیهاست و سوپر کامبیوتر عظیمی داخلش هست