صفحه اصلی > نقد و بررسی فیلم خارجی : نقد و بررسی فیلم بنشی های اینیشرین (The Banshees of Inisherin)

نقد و بررسی فیلم بنشی های اینیشرین (The Banshees of Inisherin)

The Banshees of Inisherin - بنشی های اینیشرین

 

مارتین مک دونا یکی از مهم‌ترین نمایشنامه‌نویسان تاریخ معاصر ایرلند به شمار می‌رود که به وسواس و جزئیات زیادی که در نمایشنامه‌هایش به چشم می‌خورد مشهور است. مک دونا افتخارات زیادی در عرصه تئاتر به ثبت رسانده و هنگام ورود به سینما نیز با همان وسواس همیشگی نسبت به ساخت آثار سینمایی مبادرت ورزیده که ماحصل آن چندین فیلم درخشان از جمله «سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری» و «در بروژ» بوده است. جدیدترین فیلم این کارگردان به نام «The Banshees of Inis» نیز روند درخشان این کارگردان در عرصه سینما را تکرار کرده است.

داستان فیلم درباره دو دوست صمیمی به نام‌های پادریک (کالین فارل) و کالم (برندن گلسون) است. دوستی که به یکباره از طرف کالم قطع می‌شود و همین مسئله موجب می‌شود تا پادریک به هر شکل ممکن سعی در بازسازی رابطه دوستانه‌شان داشته باشد و…

The Banshees of Inisherin - بنشی های اینیشرین

«The Banshees of Inisherin» داستان ساده‌ای دارد که شاید در نگاه اول به نظر برسد یک اپیزود از یک سریال تلویزیونی است. اما فیلمنامه و کارگردانی بی‌نقص مارتین مک دونا توانسته از یک موضوع ساده، اثری انسانی بسازد که در تمامی بخش‌ها عملکردی درخشان از خود به‌جای می‌گذارد.

قطعاً  شخصیت‌پردازی و ارتباط شخصیت‌ها با یکدیگر، مهم‌ترین وجه فیلم «The Banshees of Inisherin» است که با ظرافتی تمام‌عیار به تصویر کشیده شده است. مک دونا به‌خوبی محیط روستایی را با آدم‌های ساده‌اش به تصویر کشیده است. روستایی که در آن خبری از پیچیدگی‌های شهرهای بزرگ نیست و حتی واقعه بزرگی مثل جنگ‌های داخلی هم اهمیتی برای مردمش ندارد و آن‌ها تقریباً هیچ‌چیز از جنگ و ماجراهای پیرامون آن نمی دانند. فیلم به‌خوبی در مقدمه این مسئله را مطرح می‌کند که زندگی اهالی جزیره Inisherin چیزی جز مراوده‌های ساده روزانه بین اهالی نیست و اختلال در این رویکرد باعث ایجاد یک بحران بزرگ می‌گردد.

The Banshees of Inisherin - بنشی های اینیشرین

پادریک به‌عنوان شخصیت اصلی داستان، شخصیتی تکامل‌یافته در فیلم است. مرد ساده‌ای که تمام ویژگی‌های یک فرد روستایی را دارد. او خوش قلب است و مهم‌ترین مسئله برای او محترم بودن و گفتگو است. پادریک از صحبت درباره پیش پا افتاده‌ترین مسائل انرژی می‌گیرد و زمانی که دوست صمیمی‌اش با او قطع ارتباط می‌کند، ساختار زندگی‌اش تخریب می‌شود. مک دونا به‌خوبی سیر تحول پادریک را در طول فیلم به تصویر می‌کشد. خوش قلبی بی‌حدوحصر این شخصیت در مواجهه به اهالی جزیره رفته‌رفته رنگ می‌بازد و تبدیل به فردی کینه‌جو میشود اما در حالت خشم نیز‌‌، نمی‌تواند منکر مؤدب بودن و مهربانی‌اش شود.

در نقطه مقابل پادریک، کالم قرار دارد که شاید شخصیتی نزدیک‌تر به شرایط کنونی جامعه مدرن باشد. شخصیتی که به نظر می‌رسد پیش‌ازاین زندگی شادی داشته؛ اما در ادامه افسردگی حادی به سراغش آمده و به این نتیجه رسیده که مسیر زندگی‌اش پوچ بوده و حالا می‌خواهد تمام تمرکز زندگی‌اش را بر روی ساخت موسیقی قرار دهد تا در تاریخ ماندگار شود. مک دونا در شخصیت‌پردازی کالم نیز ظرافت‌های قابل‌توجهی را موردتوجه قرار داده که تقریباً تمامی آن‌ها در گفتگو با پادریک قابل تشخیص است. کالم به‌سختی در جدال باشخصیت واقعی‌اش است و علی‌رغم این که در از گفتگو با پادریک لذت می‌برد، اما افسردگی شدید نمی‌تواند مانع از تصمیم‌گیری درست شود و اقدامات وحشتناک او در طول فیلم، هزینه‌ای است که برای افسردگی و صدمات ناشی از آن می‌پردازد.

The Banshees of Inisherin - بنشی های اینیشرین

به‌طورقطع ««The Banshees of Inisherin» می‌توانست یک کمدی یا اثری تاریک باشد؛ اما مک دونا با تسلط کامل، از افتادن در این مسیر خودداری کرده و به سبک و سیاق خود، روایت اثر را پیش برده است. لحظات کمیک فیلم هوشمندانه و با دیالوگ‌های سریع و بُرنده شکل می‌گیرد که باتوجه‌به سابقه نویسندگی مک دونا در تئاتر، می‌تواند یک کلاس درس تمام‌عیار برای نویسندگان باشد. دیالوگ‌های ساده اما جذابی که به‌راحتی مفهوم را به مخاطب انتقال می‌دهد و لبخند را به لبان تماشاگر می‌آورد. درعین‌حال، مک دونا در بخش درام نیز عملکردی درخشان از خود به‌جای گذاشته و بی آن که تقلایی برای به‌تصویرکشیدن صمیمیت شخصیت‌های داستان با یکدیگر داشته باشد، احساساتشان را از طریق دیالوگ‌های ساده و البته حماقت‌هایشان به تصویر می‌کشد.

«The Banshees of Inisherin» در بخش طراحی صحنه، فیلم‌برداری و موسیقی نیز قطعاً یکی از بهترین‌های سال به شمار می‌رود و ادامه روند کارگردانی وسواسی مارتین مک دونا در سینما را ارائه می‌دهد. فیلم‌برداری عالی، استفاده دقیق و درست از طبیعت زیبای جزیره و در کنار آن، موسیقی جذاب فیلم نیز به ایجاد اتمسفر متناسب با روایت قصه کمک کرده تا یک اثر بی‌نقص را شاهد باشیم.

The Banshees of Inisherin - بنشی های اینیشرین

بازی بازیگران نیز یکی از درخشان‌ترین بخش‌های فیلم را تشکیل می‌دهد. کالین فارل ستاره بی‌چون‌وچرای فیلم است که می‌توان گفت یکی از بهترین بازی‌های تاریخ دوران بازیگری‌اش را در فیلم ارائه داده و شانس بسیار بالایی برای دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد خواهد داشت. برندن گلسون نیز بازی بی‌نقصی از خود در فیلم ارائه داده و او نیز شانس زیادی برای کسب اسکار بهترین بازیگر مکمل مرد خواهد داشت. به این بازی‌های عالی باید نقش‌آفرینی بازیگران مکمل را هم اضافه کرد که اگرچه سهم کمتری در قصه داشته‌اند؛ اما حضور درخشانی در فیلم دارند.

«The Banshees of Inisherin» در ستایش دوستی و عواطف انسانی ساخته شده است. فیلمی که به‌درستی نقطه‌ای از زندگی انسان امروز را مورد هدف قرار داده که سال‌هاست تبدیل به یک بحران اساسی در جهان شده است. ارتباط انسانی که رفته‌رفته در حال گسستن است و جایش را به زندگی‌های آرمان‌گرایانه و رقابت‌های عجیب برای ماندگاری در تاریخ داده است. شاید دیالوگ پادریک که می‌گوید:«مطمئنم دوباره جنگو راه می اندازن چون یه سری چیزها رو نمی شه فراموش کرد … به نظرم خوبه که نمیشه!» درخشان‌ترین وصف حال‌وروز بشر باشد.

 

10

 

 

 

 

 

منتقد: میثم کریمی

این مطلب به‌صورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می‌گردد.

به صفحه اینستاگرام مووی مگ بپیوندید

اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آرمین
آرمین
1 سال قبل

فیلمی بسیار زیبا و انسانی با تصاویر بکر از طبیعت و کوهستان و آدمهایی که انگار با آنها بزرگ شده ایم و سالهاست میشناسیمشان . این فیلم را بارها باید دید..