فیلمهای با مضمون بازیگران یا زندگی عوامل پشت صحنه یک فیلم ، همیشه برای تماشاگران جذابیت زیادی داشته است. این نوع فیلم در کشور خودمان نیز محبوبیت زیادی دارد که از جمله این فیلمهای موفق در گیشه می توان به فیلم توفیق اجباری یا سوپراستار اشاره کرد. تازه ترین ساخته سوفیا کاپولا که رفته رفته در حال خارج شدن از زیر سایه پدر است، به دنیای پر هیاهویی می پردازد که خود کاپولا ادعا کرده که آن را از نزدیک می شناسد. کاپولا قبلا در مصاحبه ای اعلام کرده بود که داستان این فیلم را بعد از مسافرت های فراوانی که به همراه پدرش داشته است و مشاهدات شخصی ایی که از پشت صحنه فیلمها داشته، بدست آورده. البته به نظر من لازم نبود جای دوری برود! اگر در همان سالهایی که پدرش
فیلم اینک آخرالزمان را می ساخت ، بر سر فیلمبرداری آن می رفت و مشقت هاي پدرش در مواجه با بازیگر بد اخلاقی چون مارلون براندو را از نزدیک می دید احتمالا احتیاجی به تحقیق بیشتر و سفرهای متعدد هم نبود!
جانی مارکو ( استفان دورف ) بازیگری است که از همسر خودش جدا شده و وارد یک زندگی کاملا بی بند و بار شده است. زندگی تازه او تشکیل شده از مشروبات الکلی ، جشن های پر هزینه و … اما او به تازگی بعد از ملاقات با یک دختر 11 ساله به نام کلئو ( الی فنینگ ) در یک هتل متوجه می شود که این دختر در واقع دختر خود اوست! جانی به مرور زمان احساس می کند که باید تغییری در روش زندگی اش بدهد و…
کاپولا در فیلم جایی سعی کرده همان فرمولی را که برای ساخت گمشده در ترجمه استفاده کرده بود بکار ببرد، یعنی ارجعیت شخصیت بر محیط فیلم. در فیلم جدید کاپولا نیز شخصیت ها همه کاره فیلم هستند و مکانی که اتفاقهای فیلم در آن رخ می دهد تنها در اتاقهای هتل است!. کاپولا در فیلم جایی سعی کرده تا همه زوایای زندگی شخصی یک بازیگر را به تصویر بکشد ، افراط ، تجمل گرایی ، بی بند و باری و.. تمام صفاتی که مناسب یک بازیگر ستاره است! در این فیلم به وضوح به تصویر کشیده شده و از حیث جزییات می توان فیلم جایی را یکی از بهترین فیلمهایی در نظر گرفت که زندگی بازیگران سینما را به تصویر کشده است. این جزییات به حدی بود که بعضا صدای بعضی بازیگران و مدیران برنامه آنها را هم درآورد و آنها اعلام کردند که شخصیت فیلم جانی به آنها شباهتی ندارد! اما مهمترین فاکتور فیلم که در فیلم موفق کاپولا یعنی گمشده در ترجمه نیز وجود داشت ، یعنی بررسی و رفتن به عمق شخصیت های داستان ، در این فیلم نیز به چشم می خورد. در اینجا پدر و دختری را داریم که تقریبا تنها بخاطر نسبت خونی شان با یکدیگر هستند و گرنه هیچ شباهتی به یکدیگر ندارند؛ اما رفته رفته جانی تحت تاثیر دخترش که روحی مقدس و معصوم دارد قرار می گیرد و تازه به این نتیجه می رسد باید بعضی از قسمتهای زندگی اش را اصلاح کند. شاید در 
ظاهر جایی داستانی تکرار را روایت می کند اما فرق عمده فیلم جایی با دیگر فیلمها این است که در عین ساده بودن به شدت پیچیده است! شخصیت جانی در ظاهر به شکل یک آدم بی خیال به تصویر کشیده شده ، اما هر چقدر که فیلم جلوتر می رود آن خوبی ذاتی اش را به تماشاگران نشان می دهد، دقیقا مانند این جمله معروف که می گوید : هیچ کس ذاتا بد نیست. بنابراین شما هرگز نمی توانید درباره شخصیت های فیلم جایی از پیش قضاوت کنید و حتی در انتهای فیلم نظرات شما متفاوت خواهد بود.
بازیگران غیر ستاره فیلم به بهترین شکل ممکن نقشهای خود را ایفا کرده اند. استفان دورف بازیگری است که من شخصا او را بخاطر فیلم تیغ و فیلم فاجعه تنها در تاریکی! می شناسم. اما این دورف در نقش جانی اصلا با دورف همیشگی قابل مقایسه نیست و حداقل من بعدها می توانم بگویم او یک فیلم خوب هم در کارنامه اش داشته است که در آن نقش اصلی بوده باشد! بازی زیر پوستی دورف در نقش جانی یکی از وزنه های فیلم به حساب می آید. اما بدون شک ستاره فیلم ال فنینگ است، فنینگ با بازی کاملا طبیعی و ذاتی خودش در نقش کلئو توانسته دل تماشاگر را به راحتی بدست بیاورد. البته لازم به ذکر است که این دختر 13 ساله بازیگری خود را از 3 سالگی و در فیلم مهمی چون من سم هستم ( در نقش 2 سالگی لوسی ) آغاز کرد و تا به اینجای کار نیز به همراه خواهر مشهور تر خود یعنی داکوتا فنینگ توانسته اند آینده ی درخشانی را برای خود ترسیم کنند.
سوفیا کاپولا را خیلی ها باور ندارند و هنوز هم بعد از توفیق هایی که در فیلمسازی بدست آورده ( کسب اسکار بهترین فیلمنامه ) فکر می کنند که تنها به واسطه حضور پدر قدرتمندش! ( فرانسیس فورد کاپولا ) توانسته است به حیات فیلمسازی خود ادامه دهد. البته خود سوفیا نیز در جریان جشنواره ونیز که توانست شیر طلایی بهترین فیلم را بخاطر همین فیلم بدست بیاورد ، گفته بود که دیگر نیازی به کمک پدرم ندارم! اما به نظر می رسد که حتی دریافت شیر طلایی هم نتوانسته منتقدان را متقاعد کند که او تنهایی فیلم می سازد ، احتمالا خود سوفیا هم مانند ما نمی داند که چکار باید بکند تا دیگر به او نگویند فیلمت را پدرت ساخته!
Somewhere 
