صفحه اصلی > گزارش ویژه : سیمرغ و جشنواره سی ام! ( به قلم میثم کریمی – بخش اول )

سیمرغ و جشنواره سی ام! ( به قلم میثم کریمی – بخش اول )

1


جشنواره سی ام فیلم فجر بالاخره کار خودش را آغاز کرد و رقابت ها برای کسب جوایز بالا گرفت. در سلسله مطالب دنباله دار این بخش که با عنوان « سیمرغ در جشنواره سی ام! » ارسال خواهد شد، قرار هست تا تمامی اتفاقات این جشنواره به صورت کامل تحت پوشش مووی مگ قرار بگیرد تا شما عزیزان هم در جریان مهمترین رخداد سینمایی ایران قرار بگیرید. لازم به ذکر هست که نام  فیلمهای حاضر در جشنواره فجر قبلا توسط « عزت محمد خواجه » عزیز در مطلب « هر آنچه که باید در مورد سی امین جشنواره فیلم فجر بدانید! » آورده شده.

حواشی جشنواره سی ام فجر :

جشنواره فجر مطابق معمول در روز 12 بهمن ماه همزمان با آغاز دهه فجر آغاز شد. در مراسم افتتاحیه این جشنواره چهره های سرشناسی از جمله « مصطفی زمانی » ، « رضا عطاران » و « محمدرضا شریفی نیا » حضور داشتند که عکس العمل مردم در قبال آنها متفاوت بود!

اولین نکته جالب درباره مراسم افتتاحیه، استفاده از فرش آبی به جای فرش قرمز بود که حسابی خودنمایی می کرد! فرش قرمز در همه جای دنیا رایج هست و به نوعی نماد اینجور جشنواره ها به حساب می آید، واقعاً احتیاجی بود که رنگش را عوض می کردیم تا باز هم ثابت کنیم تافته جدا بافته هستیم!؟

مراسم افتتاحیه اما امسال خوشبختانه با نظم بیشتر و با طراحی دکور مناسب تری همراه بود که جا دارد به این عزیزان تبریک بگویم؛ البته پله هایی که مهمانان می بایستی برای رفتن بر روی صحنه از آن عبور کنند، بدجور خسته کننده و خطرناک بود بطوریکه « شهیدی فر » ( مجری مراسم ) هم اشاره هایی به آن داشت!

در مراسم افتتاحیه بعد از تلاوت آیات قرآن کریم ، کلیپی با عنوان « هالیوودیسم و سینما » به نمایش درآمد و از این طریق این کنفرانس با حضور رئیس جمهور افتتاح شد؛ چندان پیگیر این کنفرانس نبودم به همین جهت نمی دانم چه بوده!

بعد از پخش کلیپ هایی از فیلمهای حاضر در جشنواره سی ام ، « جواد شمقدری » بر روی صحنه رفت و صحبت هایی درباره ” لزوم دوستی برای پیشرفت سینما ” و ” ساخت استراحتگاه سالمندان ” انجام داد که با تشویق حضار همراه بود.

بعد از « شمقدری » بار دیگر کلیپی درباره فیلمهای حاضر در جشنواره پخش شد اما نکته جالب بعد از این کلیپ رخ داد که در حین اجرای موسیقی زنده، بلندگوهای سالن دچار مشکل شد بطوریکه صدا هر لحظه قطع و وصل می شد! برگزارکنندگان بایستی بیشتر از اینها تلاش کنند!

در ادامه مراسم کلیپی از درگذشتگان سینما ( به سبک اسکار ) پخش شد و سپس از « داوود رشیدی » تقدیر بعمل آمد. اما نکته حاشیه ای این اتفاق این بود که « رشیدی » هنگام پائین آمدن از پله های عجیب و غریب جشنواره، دچار مشکل شد بطوریکه نزدیک بود اتفاق ناگواری برایش رخ دهد! در این حین همسرِ « رشیدی » یعنی « احترام برومند » از صندلی اش برخاست و فریاد زد : « اگر می خواهید کسی به سن « رشیدی » را از آن پله ها به پائین بفرستید، حتما باید یکی او را کمک کند! » سپس همه حضار شروع به پچ پچ کردن و برای مدتی نظم جشنواره بهم ریخت! دوستان حالا که شما هر سال مبادرت به الگوبرداری از مراسم های غربی می کنید، اینکار پسنیده را که یکی می آید شما را به بالا و پائین پله ها راهنمایی می کند، را هم اضافه کنید دیگر!

روی دیگر سخنم با کسانی هست که در ردیف اول سالن نشسته بودند و به آنها بزرگان سینما می گویند، آنها هنگامی که « داوود رشیدی » در تعادلش دچار مشکل شد شروع به خندیدن کردند! آیا واقعاً چنین اتفاقی خنده دارد!؟ چند جمله می خواهم بنویسم اما دارم خشم خودم رو می خورم! فقط می خواهم بگویم : « لطفا نخندید! ممنونم!»

بعد از « رشیدی » نوبت چند چهره سینمایی دیگر بود که مورد تشویق قرار بگیرند ، « جمال شورجه » ، « محمد بزرگ نیا » ، « حسین زندباف » ، « محمد زرین دست » و تعدای از انیمیشن سازان که ساخته هایشان امسال در جشنواره حضور دارد این افراد را تشکیل می دادند. باید بگم که تقدیر در کل رسم پسندیده ای هست اما اینکه شما در یک جشنواره بخواهید از چندین نفر تقدیر کنید بطوریکه نصف بیشتر وقت جشنواره گرفته شود، اتفاقی هست که فقط در جشنواره های ایرانی رخ می دهد!

در آخر « رضا یزدانی » بر روی صحنه آمد و یک شعر سیاسی درباره « خلیج فارس » اجرا کرد که این یکی حسن ختام مراسم افتتاحیه بود.

نکته : در جریان برگزاری مراسم افتتاحیه، مردم مشتاق از بیرون شاهد اجرای این مراسم بودند آن هم در زیر باران ! باید به این مردم افتخار کرد. البته من از طرف مسئولین معذرت می خواهم که برای شما عزیزان شرایط مساعد را فراهم نکردند که زیر باران خیس نشوید!

رخداد ویژه جشنواره فجر :

در شب آغاز جشنواره سی ام فجر در سالن سینما برج میلاد، مسئولین اقدام به پخش مستقیم فوتبال بین دو تیم استقلال و پرسپولیس نمودند که بسیار عجیب و در عین حال جالب بود! جالب از این حیث عرض می کنم که اهالی سینما و رسانه در کنار یکدیگر نشستند و تا می توانستند برای همدیگر کُری خواندند و جیغ و فریاد زدند و توهین نثار بازیکنان نگون بخت کردند!

اما عجیب و غریب از آن جهت عرض کردم که چنین اقدامی آن هم در بزرگترین جشنواره سینمایی یک کشور، یک امتیاز کاملاً منفی به حساب می آید که اگر به گوش دیگر نقاط جهان برسد، تنها باعث تمسخر پیکره سینمای ایران خواهد شد! این قضیه درست شبیه به این می باشد که در زمان برگزاری جشنواره فیلم کَن ، یک سانس فوق العاده به پخش مسابقه مستقیم فوتبال بین پاری سن ژرمن و لیون اختصاص دهند! آیا فکر نمی کنید کمی ( فقط کمی ) مشکل دارد؟!

2

بررسی  کوتاه فیلمهای حاضر در جشنواره سی ام فجر :

نقد و بررسی کوتاه فیلم تلفن همراه آقای رئیس جمهور : نام این فیلم به خودی خود تماشاگر را ترغیب می کند تا برود ببیند داستان از چه قرار است! فیلم ایده اولیه خوبی دارد، اینکه یه مرد از همه جا بی خبر ناگهان سیم کارتی گیرش بیاید که قبلاً مربوط به رئیس جهمور کشورش بوده، می تواند جذابیت های زیادی داشته باشد!

اما همانطور که حدس می زدم این فیلم جسارت پرداخت ایده اش را نداشته و ایده مذکور به همان شکل اولیه باقی مانده است. به نظر می رسد که پرداخت شوخی های فیلم به شدت زیر ذره بین بوده به شکلی که حتی یک سکانس غافلگیر کننده که بتواند تماشاگر را سرحال بیاورد ، در « تلفن همراه آقای رئیس جمهور » به چشم نمی خورد. در این فیلم فقط ما در حال شنیدن متلک های رایج اجتماعی در قالب فیلم هستیم ( اختلاس سه هزار میلیارد تومانی ، ارتباط های بین دختران و پسران ، گشت های ارشاد و… )، اما متاسفانه فیلم هیچ تلاشی برای خلق حتی یک سکانس جذاب و غافلگیر کننده نکرده است و در نهایت هم فیلم به پایان می رسد بدون آنکه کوچکترین غافلگیری نصیب تماشاگر شده باشد!

نقد و بررسی کوتاه فیلم نکته : کارگردان در کنفرانس مطبوعاتی فیلم درباره معتقد بودن به سینمای نئورئالیسم صحبت هایی کرد که هیچ ربطی به فیلمش نداشت! در مکتب « نئورئالیسم در سینمای ایتالیا » معمولاً سعی می شود که مشکلات جامعه بیش از دیگر بخش ها توجه شود، حالا بگردید ببینید « نئورئالیسم » در فیلم « تلفن اقای رئیس جمهور  » کجا بوده! ما که هرچی گشتیم چیزی پیدا نکردیم! « بهناز جعفری » هم در این جلسه به حضار گفت :«  من اینجا آمده ام تا قلع و قمع ام کنید نه اینکه بی حال باشید! » اما خب متاسفانه متوجه نشد که کسی او را تحویل نگرفته است!

3

نقد و بررسی کوتاه فیلم یک سطر واقعیت : این هم از آن دسته فیلمهایی است که آخرش هم معلوم نمی شود قصد دارد چه پیامی را به تماشاگرش ارائه کند! داستان فیلم ساده هست؛ یک روزنامه نگار به نام کسرا ( حسین یاری ) در کشورش مشکل دارد و بخاطر اینکه آن ور آبی ها زندگی بهترین دارند، ترغیب می شود برود تا زندگی اش زیر و رو شود اما ای دل غافل که این راهی که می رود به ترکستان است!

مشکل اصلی « یک سطر واقیت » این هست که درک نکرده شخصیت اصلی داستانش در واقع یک روزنامه نگار باتجربه هست که حداقل از مسائل پشت پرده بیشتر از مردم عادی سرش می شود! به نظرم اگر بجای یک روزنامه نگار ، یک مهندس جوان را برای این نقش در نظر می گرفتند شاید می شد آن را قبول کنیم اما کمتر دیده شده که روزنامه نگاران بخواهند چنین تصمیمات احمقانه ای را به یکباره بگیرند و دل به دریا بزنند! « یک سطر واقعیت » از آن دسته فیلمهایی است که نان سوژه اش را خواهد خورد و نه بازیگری ، کارگردانی ، فیلمنامه و هر چیزی که در ساخت یک فیلم دخیل هست!

نکته : در نشست مطبوعاتی این فیلم همانطور که می شد حدس زد ، خبرنگاران بسیار عصبانی بودند و با سوالهایشان ، عوامل فیلم را به باد انتقاد گرفتند. البته جواب کارگردان و « مهراوه و شریفی نیا » هم در نوع خودش جالب و مسئولیت سلب کن بود، آنها عنوان کردند که خودشان یک آشنا دارند که برایش چنین اتفاقی رخ داده بود! جمله هایی نظیر ” من یک آشنا دارم که… ” خیلی مدت هست که دیگه نخ نما شده عزیزان!

نکته 2 : سر وقت، حسابِ « نگین توانا » را می رسم که به من پیشنهاد کرد به سراغ این فیلم بروم! جالب اینجاست زمانی که با او تماس گرفتم، به من گفت : « می دانستم که از دیدن این فیلم اعصاب ات خراب می شود به خاطر همین پیشنهاد دادم بری ببینی! »

4

نقد و بررسی کوتاه فیلم میگرن : این فیلم داستان چند خانواده را روایت می کند که هرکدام از آنها به نحوی گرفتار و بدبخت و فلک زده هستند و هر روز هم بیشتر در منجلاب فرو می روند!.فیلمی پر از بازیگران طراز اول تئاتر و سینمای ایران که بودنشان در یک فیلم آرزوی هر کارگردانی است. اما فیلمنامه ” میگرنی ” بدجوری باعث سقوط اش شده بطوریکه به نظر می رسد کارگردان در قراردادن سکانس ها در کنار یکدیگر کاملاً اشتباه کرده است! سکانس های « میگرن » یکجورایی هیچ ارتباطی به یکدیگر ندارند و اگر آنها را سر و ته هم ببینید اتفاقی رخ نمی دهد! « شجاعی فرد » در « میگرن » تا جایی که می توانسته عناصر نا امیدی را به داستان فیلم اضافه کرده و از ما هم انتظار داشته تا با شخصیت های داستان همدردی کنیم ولی خبر نداشته که تماشاگر بی حوصله تر از آن است که بخواهد چند بدبختی را همزمان بر روی پرده سینما ببیند! اما هرچقدر که کارگردانی و فیلمنامه « میگرن » بد هست، بازیهای بازیگرانش تماشایی است. در این فیلم جمعی از بهترین های سینما و تئاتر از جمله « هدایت هاشمی » ، « افشین هاشمی » ، « پانته آ بهرام » « رضا کیانیان » و تعدادی دیگر حضور دارند که تماشای بازیهای خوبشان نعمتی است. ای کاش « میگرن » فیلمِ اول خانم « مانلی شجاعی فرد » نبود.

نکته : تهیه کنندگان در جلسه مطبوعاتی فیلم حضور نداشتند که این امر سبب اعتراض بازیگران فیلم و کارگردان شد. « هنگامه قاضیانی » هم در جریان این کنفرانس مطبوعاتی، « پانته آ بهرام » را یکی از بهترین بازیگران تئاتر جهان دانست که در نوع خودش جالب بود! البته نمی خواهم بگویم که خانم « پانته آ بهرام » بازیگر بدی هستند بلکه منظورم از لحن « قاضیانی » هست که کمتر در سینمای ایران دیده شده دو بازیگر خانم اینچنین از یکدیگر تعریف کنند!

5

قسمت دوم … بزودی

میثم کریمی

کپی برداری از مطالب مووی مگ تنها با ذکر دقیق لینک سایت MovieMag.IR و نویسنده مطلب مجاز است.

به جمع هواداران مووی مگ در فیس بوک بپیوندید

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها