در هفته ای که گذشت بالاخره سرکار خانم الن دی جنرس بعد از اتهامات مختلف و جنجالی که علیه بد رفتاری با کارمندها منتشر شده بود آمد و به این اتهامات واکنش نشان داد.
خانم دی جنرس با رد هرگونه تظاهر به خوش رفتاری گفت:« یه سری اتفاقات افتاده داخل برنامه که مسئولیتش تمام و کمال با منه و اقدامات لازم رو انجام دادم تا دیگه اینجور مشکلات در پشت صحنه تکرار نشه. در مورد اینکه میگید من تظاهر میکنم هم بگم که منم مثل شما آدمم! گاهی جفتک می زنم گاهی مهربون میشم، گاهی هوس دناپلاس و شاسی بلند میکنم و گاهی قورمه سبزی سمت شاه عبدالعظیم. اما هیچوقت جلوتون ادا و اطوار در نمیارم و همینی که می بینید هستم! »
بهرحال، ما اینجا به دلیل آنچه که « مسئولیت پذیری سلبریتی جماعت » می نامیم، لوح زرینی را به سرکار خانم دی جنرس تقدیم می کنیم که عین آدم مقابل دوربین نشست و گفت که سعی می کنه شرایط بهتری درست کنه. حالا بزرگوار اگه ایران بود، می رفت یه استوری می گذاشت می گفت:« دل پری دارم به وقتش افشاگری می کنم » و بعد یه مدتم میگفت این جریان ها هدایت شده هستن و آخرشم اینقدر کش می داد ماجرا رو تا یه بدبخت دیگه خبرش منتشر بشه و حواس ملت پرت اون یکی بشه!
آقا در هفته ای که گذشت اغلب خبرهایی که رویت کردیم تمشکی بود!
اولین تمشک زرین هفته رو تقدیم عوامل برنامه « سلام صبح بخیر » می کنیم که از شبکه سوم سیما پخش میشه. در یکی از قسمت های این برنامه یه بنده خدایی، رباتی رو برداشته بود آورده بود داخل برنامه که نشون بده چقدر ” های تک ” هستیم و اینا. حالا بحث به کارایی ربات و این مسائل نداریم اصلا. در بخشی از برنامه یه عزیزی داشت ربات رو بررسی می کرد که این جمله شنیده شد :« به ربات دست نزنید، جنسیتش مشخص نیست! » هیچی دیگه، همین تک جمله کلی سوژه داد دست ملت که جوک درست کنند و صدا و سیما رو بابت همچین وضعیتی به تمسخر بگیرن.
بهرحال، ما اینجا به دلیل آنچه « ربات یا رباته؟ » می نامیم، تمشک زرینی را به آن عزیزی که نگران جنسیت ربات برنامه بود تقدیم می کنیم و حالا یه نگرانی مهم هم داریم اونم اینه که ارتباط این عزیز با وسایل ارتباطی چطوریه؟ مثلا از کجا میدونه موبایلش الان زنه یا مرده!؟ بهرحال به جهت نوع ارتباط با این وسیله بهتره یه بررسی کوچیکی انجام بده!
در هفته ای که گذشت، مسعود خان فراستی تشریف بردن به برنامه « کتاب باز » که اصولاً درباره کتاب است و شروع کردن به شاهنامه خوانی اما چه شاهنامه خوانی!
بعد از شاهنامه خوانی استاد، متخصصین شاهنامه خوانی با انتشار ویدئو و فکت های دقیق اعلام کردند که بزرگوار حتی یک بیت رو نتونسته درست بخونه و در درک بعضی واژگان هم اشتباه کرده است! روایات تاریخی هم که در این برنامه مطرح می کرد پس و پیش و گاها اشتباه بود و کلا ظاهراً همه چیز اشتباه بوده دیگه!
ما هم اینجا به دلیل آنچه که « سرمو تو همه چیز می کنم، اگه … دارید جلوم وایسید! » می نامیم، تمشک زرینی رو به مسعود فراستی تقدیم می کنیم که فکر کرده اینجا هم مثل سینماست که هر کلمه ای که بگه کلی مرید پشتش در بیان و بگن « استاد فرانسه درس خونده پس حرفش درسته! ». داستایوفسکی بس نبود که الان به شاهنامه هم ورود کردید آخه؟ چه کاریه شما می کنید!
در هفته ای که گذشت، یک خبر هم از بالیوود داشتیم که کلا این روزا خبرای عجیب و غریب ازش زیاد منتشر میشه. اول که خبر رسید همه بالیوودیا معتادن و پلیس هم سخت افتاده دنبال سلبریتی های این کشور تا تست اعتیاد بگیره ببینه نشئه هستن یا نه. اما خبر تمشک بگیر این هفته درباره بالیوود این بود که مهندس آکشی کومار، ستاره سینمای هندوستان در یک مصاحبه اعلام کرد که ادرار گاو می نوشد و خیلی هم حال میده!
کومار در این مصاحبه گفت:« من به توصیه طب سنتی هندی به نام ” ایورودا ” ادرار گاو می نوشم و جای شما خالی، کلی هم می چسبه! روزی چند وعده همراه با سابقه طلایی می زنیم به رگ و کلی سلامتیم. یعنی الان شما بیای از من خون بگیری به جای خون، ادرار می ره تو سرنگ هات! تو ببین ما دیگه چقدر حالمون بالایه!»
هیچی دیگه، ما هم اینجا به دلیل آنچه که « ادرار نوشی بالیوودی » می نامیم، تمشک زرینی را به آکشی کومار تقدیم می کنیم که وسط اینهمه رژیم غذایی و نوشیدنی های سالم، دو دستی چسبیده به ادرار گاو و اون رو میل میکنه! این بالیوود داستان داره کلا!
این هفته جشنواره فیلم سن سباستین با رعایت پروتکل های بهداشتی سفت و سخت در حال برگزاری بود که یک اتفاق عجیب در آن رخ داد و آن این بود که یک کارگردان به نام یوژنه گرین، از زدن ماسک امتناع کرد و مسئولین جشنواره هم انداختنش بیرون!
ظاهراً بزرگوار داشته می رفته به کنفرانس مطبوعاتی فیلمش و مسئولین جشنواره یقه اش رو گرفتن که:« داداش ماسک بزن! » و کارگردان هم در جواب گفته:« ماسک رو بده عمه ات بزنه! ». نیتجه این بگو مگوها این شده که یقه کارگردان رو گرفتن و از جشنواره پرتش کردن بیرون و گفتن:« تا 2 کیلومتری اینجا هم پیدات نشه ها »
ما هم اینجا به دلیل آنچه « بی توجهی کارگردان جماعت به پروتکل های بهداشتی » می نامیم، تمشک زرینی را به این بزرگوار تقدیم می کنیم که آمد و گفت:« این قرتی بازیا چیه » و در ادامه هم عوامل جشنواره گفتن: « بیا بریم بیرون قرتی بازی رو بهت نشون بدیم! »
آخرین تمشک زرین هفته را هم دقیقه نودی تقدیم عزیز دلبری می کنیم که مدتها جاش در این ستون خالی بود و ما به یادش تمشک هامون رو که نامش بر روی آنها حکاکی شده بود یه گوشه نگه داشته بودیم تا استاد هر زمان که اراده کرد و برگشت، دو دستی تقدیمش کنیم و آن لحظه الان است!
در هفته ای که گذشت، بهروز افخمی در یک برنامه تلویزیونی گفت که سم مندس فیلم « 1917 » رو از روی فیلم « دیده بان » ابراهیم حاتمی کیا ساخته! حالا دلیل صحبت ها چی بوده رو هیچکس نمی دونه! اینکه خود ملت همین حالا هم بخوان دنبال « دیده بان » بگردن به سختی می تونن پیداش کنن به کنار، سم مندس چطوری باید گذرش به « دیده بان » افتاده باشه اصلا؟ فیلم اکران جهانی داشته؟ موفقیت بین المللی داشته؟ تو انگلیس نمایشش دادن؟ یا کلا سم مندس هم مثل دبورا یانگ آوردیم ایران که ما خبر نداریم؟!
بهرحال، ما اینجا به دلیل آنچه که « دنیا بدون دیدن آثارمان از ما کپی می کند! » می نامیم، تمشک زرینی را به بهروز افخمی تقدیم می کنیم که همانطور که اشاره کردم، جاش در این ستون مدتها خالی بود. البته این اتهام کپی کار بودن خارجی ها از فیلمهای ایرانی سابقه دار است. یادش بخیر چند سال پیش خانم تهمینه میلانی هم گفته بود که سوفیا کاپولا فیلمش رو از روی « سوپراستار » ساخته است! کی به کیه، منم همینجا اعلام می کنم که خارجی ها « انتقام جویان » رو از روی « مزاحمت » ایرج ملکی ساختن!
ذره بین
* شما می توانید گزینه های ” لوح زرین بگیر یا تمشک بگیر” سینمایی یا تلویزیونی تان را به ما معرفی کنید تا آنها را در همین بخش معرفی کرده و جوایزشان را تقدیمشان کنیم!
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.
به خانواده بزرگ جامعه مجازی مووی مگ بپیوندید
