احتمالا بارها برای شما پیش آمده که فیلمی را دیده باشید و بجای همراهی با قهرمان مثبت فیلم، علاقه به نقش منفی داستان پیدا کرده باشید!. در 5 برتر این هفته تصمیم گرفتیم تا 5 شخصیت منفی دوست داشتنی سینما را معرفی کنیم. البته مانند گذشته باید این رو اضافه کنم که گزینه ها زیاد هستند اما به دلیل محدودیت انتخاب سعی کرده ایم معروف ترین این فیلمها را انتخاب کنیم. پیشاپیش از دوستانی که فیلم مورد علاقه شان در این لیست وجود ندارد عذرخواهی می کنم.
هفت – کوین اسپیسی : جان دوی در فیلم هفت یکی از شخصیت هایی است که به ندرت می توان مشابه آن را یافت. او بعد از اینکه تمام قربانیان خود را با شیوه بسیار خشن به قتل رسانید خود را به پلیس معرفی کرد و کارآگاه ویلیام و دیوید هم خوشحال از اینکه او را دستگیر کرده اند، اما واقعیت این بود که او کارش هنوز تمام نشده بود و… بازی فوق عالی کوین اسپیسی در لحظه های کوتاه پایانی فیلم برگ برنده اوست. او برخلاف تصویری که فیلم به تماشاگر القا می کند اصلا آدم عصبی یا خشنی نیست، بلکه بسیار احساساتی و منطقی و خوش برخورد است. در لحظه ای که چندین پلیس بر سر او افتاده اند و کارآگاه دیوید با خشونت وی را نظاره می کند او تنها یک جمله می گوید “می خواهم با وکیلم صحبت کنم!” در بازجویی ها برخلاف تصور مخاطب او برای قتل هایش دلایلی انسانی می آورد و البته جذاب ترین نکته درباره او این است که روانشناس بسیار خوبی نیزهست!. در آخر فیلم هفت این سوال مهم در ذهن تماشاگر شکل می گیرد که آیا او یک قهرمان است یا یک قاتل؟! واقعا مشخص نیست چرا تماشاگران شخصیت جان دوی در این فیلم از شخصیت های مثبت فیلم بیشتر دوست دارند!.
ادیسه فضایی – هال 9000 : کسانی که به فیلمهای علمی – تخیلی علاقه دارند هرگز این رایانه را از یاد نخواهند برد. این رایانه دستگاهی بود که در خلال مشکلاتی که در ماموریت سفینه فضایی بوجود می آمد به جای اطاعت از فرمان خدمه ، تصمیم گرفت تا به روش خودش مشکل را حل کند و تمام خدمه ی سفینه را هم که قصد از کار انداختن او را داشتند به نحوی از بین برد! اما با اینحال این رباط جالب ترین شخصیت فیلم ادیسه فضایی بود ، بطوریکه بعد از اکران فیلم و تا به امروز همه این فیلم را با این رباط خونسرد و با ادب و البته مصمم در انجام ماموریت بخاطر می آورند. این رباط در واقع سرآغاز هشداری بود که همواره دانشمندان درباره هوش مصنوعی می دهند، اینکه روزی هوش مصنوعی ماشین آلات به قدری پیشرفت خواهد کرد که حتی تصمیم به نابودی انسان بگیرند! شاید این نظریه در حال حاضر چندان جالب نباشد ( با توجه به اینکه رباط های کنونی تا حد زیادی بدرد نخور هستند!) اما با پیشرفتی که تکنولوژی در پیش گرفته بعید نیست در دهه های آینده شاهد این باشیم که هم اتاقی ما یک رباط باشد یا هنگام خرید با یک رباط به بیرون برویم! یا…
اره- جیگساو : این شخصیت آدم ها را به دلیل اینکه در زندگی شان خواسته یا ناخواسته مرتکب اشتباهی شده اند مجازات می کند ، آن هم نه به صورت منطقی بلکه با استفاده از تمام ابزار آلاتی که برای سلاخی یا شکنجه استفاده می شود!. جیگساو شخصیتی که تکه کلامش هم ” می خوام یکم بازی کنم ” است، در این چند سال اخیر ( بخصوص در ایران ) محبوبیت بسیار زیادی پیدا کرده است ، علی رغم اینکه این انسان قتل های بسیار فجیعی را سازماندهی می کند اما طرفدارانش عاشق او هستند!. این قاتل هیچ وقت خشونتی در چهره اش نداشته است و اگر چهره او را ببینید شما هم فکر می کنید که او بی آزار است! اما می توان نام او را در راس خشن ترین شخصیت فیلم در این دهه ( 2000- 2010 ) قرار داد. از من به شما نصیحت ، بجای اینکه بنشینید و سری فیلمهای اره را نگاه کنید ، یاد بگیرید که بهتر دیگران را دوست داشته باشید یا اینکه مفید باشید!. اینکه گفته می شود سینما جای نشان دادن تفاوتها و سلیقه های مختلف است را قبول دارم اما کدام آدم سالمی از دیدن افتادن یک خانم در چاله ای پر از سرنگ ( آمپول )
لذت می برد؟!
شوالیه تاریکی – هیث لیجر : متاسفانه آنقدر عمر نکرد تا ببیند امروز چقدر طرفدار برایش پیدا شده است. لیجر بازیگری بود که او را همواره با فیلمهای درام می شناختیم اما بازی در نقش سنگینی مثل جوکر نیازمند کار بسیار دقیقی بود که او در این زمینه عالی کار کرد. برخلاف شخصیت های منفی فیلمها او اصلا قصد آزار رساندن به دشمنش یا انتقام از دیگران نبود، بلکه هدف او ایجاد هرج و مرج و ناآرامی بدون دلیل بود چون واقعا از هرج و مرج لذت می برد! جوکری که لیجر آن را ایفا کرد را حتی می توان به نوعی جذاب تر از شخصیت خود بتمن دانست!. متاسفانه لیجر بعد از مدت کوتاهی از پایان فیلم از دنیا رفت تا شاهد اولین جوکری باشیم که دیگر در قید حیات نیست. او توانست برای بازی در این نقش اسکار بهترین بازیگری را بدست بیاورد که این جایزه توسط خانواده اش دریافت شد.
میثم کریمی